با توجه به نیازِ تبیین ابعاد آرمان فلسطین برای غیرمسلمانان، به ابعاد انسانی مورد قبول عموم مردم دنیا و همچنین نگاه سازمانهای بین اللملی میپردازیم.
«جنایت آپارتاید» به معنای اقدامات غیرانسانی است که در چهارچوب رژیمی نهادینه برای زورگویی و سلطه سازمان یافته یک گروه نژادی بر هر گروه نژادی دیگری رخ میدهند و نیت آنها حفظ همان رژیم است.
دلیل ملقب شدن رژیم صهیونیستی به رژیم آپارتاید، نژادپرستی و قوانین مصوب آنها در حمایت از یهودیانِ صهیونیست و طرد سایر ساکنان سرزمین فلسطین میباشد که در اینجا با استناد به برخی کنوانسیونهای بین المللی به برخی از اقدامات متناقض آنها اشاره میکنیم.
طبق بند «د» از ماده 2 «مهندسی جمعیت» در کنوانسیون بین المللی منع و مجازات جنایات آپارتاید1 ممنوع میباشد:
«هرگونه اقدام از جمله اقدامات قانونی که منظور از آنها تقسیم جمعیت براساس مرزهای نژادی از طریق ایجاد جایگاهها و محلههای جداگانه برای اعضاء گروه و یا گروههای نژادی، تحریم ازدواجهای مختلط در بین اعضای گروههای نژادی مختلف، سلب مالکیت ارضی ازاعضای یک گروه یا گروههای نژادی» اقدام در جهت آپارتاید است.
مهندسی جمعیتی و ممنوعیت واگذاری زمین به غیریهودیان طبق قانون اساسی اسرائیل، از جمله حوزههای قانونی هستند که هدف آن حفظِ اسرائیل به مثابه یک دولتِ یهودی است. در این رژیم، حق ورود به اسرائیل و دریافت تابعیت به همه یهودیان جهان اعطا میشود، صرفنظر از اینکه از کدام کشور آمده باشند یا بتوانند ارتباطشان با فلسطین-اسرائیل را نشان دهند. با اینحال این قانون هیچ حق مشابهی برای فلسطینیها در نظر نمیگیرد، حتی آنهایی که خانههای اجدادیشان به صورت مستند شده در اسرائیل قرار دارد.
طبق ماده 2، بند «ج» کنوانسیون بین المللی منع و جنایات آپارتاید ایجاد «چندپارگی در جمعیت» محکوم است:
«هرگونه اقدامات قانونی و یا اقدامات دیگر که منظور از آنها بازداشتن گروه و یا گروههایی ازمشارکت در زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ایجاد تعمدی شرایطی جهت جلوگیری از توسعه یک چنین گروه یا گروههایی بخصوص با محروم کردن اعضای یک گروه ویا گروههای نژادی از حقوق بشر و آزادیها شامل حق کار، حق تشکیل اتحادیههای کارگری مجاز، حق تحصیل، حق ترک و بازگشت به وطن، حق داشتن ملیت، حق آزادبودن در رفت و آمد یا اقامت، حق آزادی عقیده و بیان، حق آزادی تشکیل مجمع و یا انجمن مسالمت آمیز» از اقدامات مضموم آپارتایدی محسوب میشود.
طبق فرایندهای تاریخی، از ۱۹۶۷ تاکنون، مردم فلسطین در چهار حوزه مختلف زندگی کردهاند. رفتاری که با مردم فلسطین در این حوزهها میشود ظاهراً با هم فرق دارد، اما زورگویی و سلطه نژادی در همه آنها مشترک و هدف آنها ایجاد چندپارگی جمعیتی بوده است. این چهار حوزهها عبارتند از:
یک: قانون مدنی، با برخی محدودیتهای ویژه که شامل فلسطینیهای تبعه اسرائیل میشود.
دو: قانون اقامت دائم که شامل فلسطینیهای مقیم شهر بیتالمقدس میشود.
سه: قانون نظامی که شامل فلسطینیهایی میشود که از ۱۹۶۷ تاکنون تحت شرایط اشغال نظامی در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه زندگی میکنند. این دسته شامل فلسطینیهایی که در اردوگاههای آوارگان زندگی میکنند نیز میشود.
چهار: سیاست منع بازگشت فلسطینیهای آواره یا تبعیدی، که مربوط به آن دسته از فلسطینیهایی است که خارج از سرزمینهای تحت کنترل اسرائیل زندگی میکنند.
جمعیت ساکن حوزه یک حدود 7/1 میلیون (یک و هفتدهم میلیون) نفر است که تابع اسرائیل هستند. در ۲۰ سال اول تشکیل کشور اسرائیل، آنها تحت قوانین نظامی زندگی میکردند و تا امروز نیز به واسطه یهودی نبودن به آنها ظلم میشود. این سیاست نیز به واسطه عواقب ناشی از تمایزی که در اسرائیل بینِ «تابعیت» و «ملیت» وجود دارد اعمال میشود. به ایم معنا که همه شهروندانِ اسرائیلی «تابعیتِ اسرائیلی» دارند، اما فقط یهودیها «ملیت اسرائیلی» دارند. این سیاستهای سلطهجویانه خود را به شکلهای مختلفی نشان میدهد: خدمات نازلتر، قوانین منطقهای محدودکننده، بودجه محدود، انواع محدودیتها در رابطه با فرصتهای شغلی یا حرفهای و...
حوزه دوم شامل حدود ۳۰۰ هزار فلسطینی میشود که مقیمان دائمی ساکن در بیتالمقدس شرقی هستند. این افراد نیز تبعیض را در دسترسی به تحصیلات، خدمات درمانی، اشتغال و حقوق مربوط به سکونت یا ساختوساز تجربه میکنند. علاوه بر این، آنها شاهد اخراج یا تخریب خانههایشان هستند که در خدمت سیاست «توازن جمعیتی» به سود ساکنان یهودی است. به عنوان مقیمهای دائمی، آنها هیچ حقی برای به چالش کشیدن قوانین اسرائیل ندارند.
حوزه سوم سیستمی از قوانین نظامی است که بر حدود 6/4 میلیون (چهار و ششدهم میلیون) فلسطینی ساکن مناطق اشغالی اعمال میشود. 7/2 میلیون (دو و هفتدهم میلیون) نفر از آنها در کرانه باختری زندگی میکنند و 9/1 میلیون (یک و نهدهم میلیون) نفر در نوار غزه 2.
حوزه چهارم مربوط به آوارههای فلسطینی است. آمارهای سازمان مرکزی آمار فلسطین نشان میدهد که در اواخر سال ۲۰۱۴ میلادی جمعیت آوارگان فلسطینی به ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر رسید. از این آوارگان، ۱ میلیون و ۵۲۸ هزار نفر در ۶۱ اردوگاه باریکه غزه، کرانه باختری، لبنان، اردن و سوریه زندگی میکنند و ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر مابقی در خارج از اردوگاههای آوارگان و در دیگر نقاط جهان سکونت دارند. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار آواره فلسطینی در باریکه غزه، ۹۱۴ هزار نفر در کرانه باختری، ۴۴۷ هزار نفر در لبنان، ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر در اردن و ۵۰۰ هزار نفر در سوریه زندگی میکنند3.
طبق ماده اول منشور جهانی حقوق بشر: «تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همه دارای حق و وجدان میباشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برابر رفتار کنند»4.
نتیجه:
تبیین آرمانهای اسلامی آزادی فلسطین و تلاش برای بازگرداندن محور مبارزه شیعه-سنی به محور اسلام-صهیونیست جزو اولویتهای اساسی جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا میباشد. سطح عمومیتر این انگیزه، تقویت حس مشترک انسانی تمام مردم جهان در مبارزه با رژیم صهیونیستی در سطح بین المللی میباشد. نظریهِ اسلامی روابط بین الملل که جمهوری اسلامی ایران پیگیر معرفی و اجرا آن میباشد، با مبنا قرار دادن فطرت مشترک انسانی؛ برای تحقق آرمان فلسطین علاوه بر کشورهای اسلامی، معتقد به بیدار کردن وجدان و همراه کردن مردم و کشورهای غیرمسلمان میباشد.
دیپلماسی عمومی(به عنوان نمونه، نام گذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس توسط امام خمینی)، دیپلماسی سیاسی-حقوقی(طرح پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تعیین تکلیف سرزمین فلسطین از طریق برگزاری انتخابات برای تمام فلسطینیان مسلمان، یهودی و مسیحی ساکن در داخل یا خارج این سرزمین) و دیپلماسی نظامی(تقویت تسلیحاتی مقاومت) سه طریق تحقق این هدف را شکل میدهند که با توجه به شرایط فعلی پیگیری هر سه روش لازم و ضروری میباشد.
منابع:
1. کنوانسیون بین المللی مجازات و منع جنایات آپارتاید
2. گزارش کمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل برای آسیای غربی http://eco-literacy.net/un-israel-is-apartheid-201703/
3. محسن شفیعی سیف زاده « بررسی وضعیت اجتماعی- سیاسی کمپهای آوارگان فلسطینی»، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشر شده در تاریخ 13/07/94، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/18275
4. اعلامیه جهانی حقوق بشر