تاریخ انتشار: یکشنبه 1396/04/11 - 09:12
کد خبر: 239656

حقوق‌بشر رضاخانی

رضاخان پس از جلوس بر تخت سلطنت برای حفظ تاج‌وتخت خود از هیچ اقدامی فروگذار نکرد. هرکس که احساس می‌کرد مانع است به‌سرعت از سر راه خود برمی‌داشت.

خبرنامه دانشجویان ایران: رضاخان پس از جلوس بر تخت سلطنت برای حفظ تاج‌وتخت خود از هیچ اقدامی فروگذار نکرد. هرکس که احساس می‌کرد مانع است به‌سرعت از سر راه خود برمی‌داشت.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از مشرق، رضاخان پس از جلوس بر تخت سلطنت برای حفظ تاج‌وتخت خود از هیچ اقدامی فروگذار نکرد. هرکس که احساس می‌­کرد مانع است به‌سرعت از سر راه خود برمی­‌داشت، حتی او تحمل شنیدن صدای منتقدان حکومت خود که از  شیوی حکومت­‌داری او انتقاد می­‌کردند، نداشت. او برای سرنگون کردن مخالفین و معترضین و منتقدین، دایره­‌ی جرائم را افزایش داد و زندانی به نام قصر تأسیس کرد تا با آن‌‌ها به‌شدت برخورد کند و مخالفان دیگر جرئت اعتراض به حکومت نداشته باشند.

زندان قصر و اداری زندان شهربانی

قبل از آن­که زندان قصر ساخته و آماده شود شهربانی فقط چند زندان و بازداشتگاه کوچک فاقد امکانات یک زندان مدرن داشت که عبارت بودند از: محبس نمره۱، محبس نمره ۲، و محبس عمومی و محبس نسوان و نیز یک بازداشتگاه موقت که همه این تأسیسات در ابتدای خیابان جلیل‌آباد(خیام کنونی) روبه‌روی ساختمان روزنامه اطلاعات قرار داشت.

محبس شماره ۲ زندان سیاسی بود. این زندان محوطه­‌ی بود کوچک که در اطراف آن اتاقک‌های بدون منفذ بناکرده بودند. هر اتاقک به یک مقصر سیاسی اختصاص داشت. عرض آن‌ یک متر و درازای آن دومتر بیشتر نبود. در ورودی هر اتاقک از آهن یکپارچه بود وسط هر در به اندازه کف دست سوراخی تعبیه کرده بودند که با شیشه مسدود می­‌شد و از بیرون هم یک پلاک آهنی روی آن قرار داشت.

زندان قصر از بناهای شهربانی در دوره ریاست درگاهی است پیش از آن‌یکی از قصرهای قاجار بود. شهربانی در محوطه وسیع آن بناهای جدیدی ساخت و آن را به بندهای متعددی تجهیز کرد ظرفیت صدها تن زندانی را داشت. زندان قصر رسماً در ۱۱ آذر ۱۳۰۸ گشایش یافت و به دعوت درگاهی رئیس وقت شهربانی، رضاشاه رسماً زندان را افتتاح نمود و روز دیگر سرتیپ درگاهی توقیف شد و به‌جای او سرتیپ صادق کوپال رئیس‌کل شهربانی گردید.

رئیس اداره زندان میرفضل­‌الله بهرامی و معاون او سروان عبدالله اشرفی بود. اداره­‌ی زندان دارای سه شعبه بود: شعبه­‌ی سجل احوال مجرمین و مقصرین یا به اصطلاح دوره­‌ی سوئدی‌ها شعبه‌های داکتیلوسی و انترومپتری یعنی انگشت‌نگاری و تن پیمانی که متصدی آن‌ها میرزا احمدخان شریف بود. شعبه دارالانتشار یعنی دفتر زندان را میرزا مصطفی حمیدی و شعبه‌­‌ی احصائیه‌­‌ی توفیقات را سید هبه­‌الله خان ایمن شهیدی اداره می­‌کردند [۲].

در دوره­‌ی رضاشاه پس از اداره­‌ی تأمینات (پلیس سیاسی و آگاهی) مهم‌­ترین ادارات شهربانی، و درعین‌حال فعال‌ترین آن‌ها «اداره زندان» بود؛ و در این میان، قصر بزرگ‌ترین، مهیب‌ترین و پراهمیت‌ترین زندان تحت کنترل شهربانی محسوب می‌­شد و نام آن لرزه بر اندام مخالفان حکومت می‌­انداخت. کسانی که وارد این زندان می‌‌شدند سخت­‌ترین مجازات­‌ها در انتظارشان بود و شکنجه­‌های روحی و جسمی سهمگینی درباره‌ی آنان اعمال می­‌شد. افراد بسیاری از اقشار مختلف در دوره‌ی رضاشاه در زندان قصر تحت شکنجه قرارگرفته و یا اعدام شدند.

اداره زندان

اداره زندان یکی از فعال‌ترین و پرمشغله‌‌ترین ادارات این دوره بود و زندان‌های این دوره محل نگهداری زندانیانی بود که یا ابداً محاکمه نشده بودند و یا اینکه محاکمه شده بودند و مدت حبس آن‌ها سپری‌شده بود ولی آزاد نشده بودند. زندانیان به­‌‌ویژه آن‌‌‌ها که متهم به اقدام علیه حکومت بودند، شرایط بسیار سختی را در زندان می‌گذراندند. گاهی با استفاده از تعصبات دینی و مذهبی زندانیان را به‌جان هم می­‌انداختند، مثلاً لرهای شیعه و کردهای اهل تسنن را به‌جان هم می‌­‌انداختند.

اخاذی از زندانیان و خانواده‌­های آنان بسیار رایج بود؛ به‌همین‌دلیل مشاغل زندان ازجمله شغل‌های بود که سر قفل‌‌هایی بسیار بالایی داشت و مأمورین شهربانی برای رسیدن به آن تلاش زیادی می­‌کردند. شکنجه و آزار زندانیان توسط مأمورین بسیار رایج بود و هرگاه یکی از زندانیان سخن از دادستان، مشروطیت و قانون‌اساسی به‌زبان می‌­آوردند، سرهنگ نیرومند رئیس قصر دستور آوردن چوب و فلک صادر می­‌کرد و درحالی‌که زندانی شلاق می­‌زد، می‌‌گفت «شلاق، قانون اساسی است و فلک مشروطیت». هرگاه یکی از زندانیان از شدت عذاب دست به خودکشی می­‌زد به او تهمت جنون می­‌زدند. تریاک خوردن، رگ زدن و خود را از پنجره زندان آویختم، به‌طور مکرر اتفاق می‌افتاد، ولی هیچ صدایی از دیوارهای زندان نمی­‌گذاشت [۳].

در آن روزگار در زندان قصر ضرب‌المثل‌های تلخی میان زندانیان و نیز زندانبانان رایج شده بود:«ان شالله سیگار ادیب‌السلطنه نصیب بشود» و یا « تو را از درب علیم‌­الدوله بیرون کنند»؛  در ضرب­‌المثل نخست، منظور از ادیب­‌السلطنه سرهنگ یحیی رادمر رئیس پلیس وقت بود که معمولاً اجرای احکام اعدام بر عهده داشت. می­‌گویند کسی را که قرار بود حلق‌آویز شود، ادیب‌السلطنه به وی سیگار تعارف می­‌کرد که ظاهراً جلوی اضطراب و پریشانی محکوم را بگیرد و منظور از سیگار ادیب­‌السلطنه همین است. اما در ضرب‌المثل دوم منظور از علیم‌­الدوله رئیس بهداری وقت شهربانی و مراد از «درب علیم­‌الدوله» در چوبینی بود که به محوطه­‌ا‌ی تپه گونه، میان زندان قصر و پادگان قصر باز می­‌شد و زندانیان سیاسی را بر فراز بلندی­‌های آن اعدام می­‌کردند.

اداره پلیس سیاسی

در این دوره امنیت سیاسی کلاً بر عهده مختاری و اداره پلیس سیاسی بود. مطلعین می­‌گویند در حدود ۴۰۰ نفر عضو داشت. اداره پلیس سیاسی اضافه بر این عده گروهی به اصطلاح خبرچین اصناف مختلف مردم داشت که بعضاً به انگیزه­­‌های مختلف یا مجانی کار می­‌کردند و با پول ناچیز می­‌گرفتند. اعتقاد سیاسی روز این بود که کمونیست­‌ها و حتی کسانی که گرایش به اصطلاح چپی داشت برای وحدت ایران خطرناک و زیان‌بار بوده و از همین رو اداره پلیس سیاسی مأموریت داشت اشخاصی از این قبیل مردم را پی‌جویی و دستگیر نموده و تحت پیگرد قرار دهد [۴].

زندانیان سیاسی معمولاً بعد از پایان دوران محکومیت در  زندان نگه‌داشته می­‌شدند و اگر کسی از زیر بار شکنجه­‌ها و آزارها سالم به در می‌­برد و به اطلاع رضاشاه می­‌رسید، می‌­گفت: «مگر هنوز او زنده است؟ ده سال برای مردن او کافی نیست؟ مگر میهمان­خانه ساخته‌­ایم؟ » این سخنان به این معنی بود که باید زندانی به قتل برسد.

یکی از آسان‌ترین راه­‌ها برای از میان برداشتن مخالفان و معترضان این بود که به آن‌ها اتهاماتی نسبت بدهند و آن‌ها را به زندان بیندازند. در اینجا به برخی از اتهاماتی که حکومت علیه مخالفان استفاده می­‌کرد می‌پردازیم.

اتهام توهین به مقام سلطنت

وحشت از دست دادن قدرت سبب شد که دامنه تفسیر جرائم علیه امنیت کشور  ضدیت با سلطنت به‌قدری توسعه یابد که هرگونه انتقاد، اعتراض و یا کم ارادتی نسبت به رژیم، مخالفت با حکومت تلقی شود و فاعل آن به دردسر بیفتد. پرونده اکثر زندانیان بیانگر این بود که با حکومت مخالف بوده‌­اند و در انواع و اقسام توطئه‌­ها و دسایس عجیب‌وغریب شرکت داشته‌­اند، حال‌آنکه در بسیاری از موارد ریشه­‌ی این کار، انتقام‌جویی، اخاذی و ... بوده است.

در این دوره هرکسی که احساس می‌­شد قلباً با رژیم موافق نیست با هر نحو ممکن نابود می­‌شد. اتهام توهین به مقام سلطنت و نشر اکاذیب در دسترس­‌ترین حربه­‌ای بود که بسیار مورد استفاده قرار می‌­گرفت. در سال ۱۳۱۰ ماده ۸۱ قانون مجازات عمومی اصلاح شد و مجازات توهین به رئیس مملکت – به هر نحوی که باشد – سه ماه تا سه سال حبس تعیین شد. این ماده باب خودشیرینی‌­ها خوش‌خدمتی‌های دستگاه پلیس رضاخان را باز کرد و بی­‌گناهان زیادی به‌موجب این ماده گرفتار می‌­شدند.

دکتر متین دفتری یکی از وزرای دادگستری و نخست‌وزیر عهد رضاخان دراین‌باره چنین می­‌گوید:

«وزیر دادگستری که مشاور حقوقی شاه را به عهده داشت یک روز شکوه‌­الملک رئیس دفتر مخصوص پیغام شاه را به من داد که «شخصی برای ترک دعوی دولت نسبت به یک ملک خالصه دویست هزار تومان رشوه به من تکلیف کرده است، به چه عنوان قانونی می­‌شود او را تعقیب جزایی کرد؟ » جواب دادم:« به اتهام جرم توهین به مقام سلطنت به‌نحوی از انحا که در قانون تصریح شده است. این اظهارنظر فوق­‌العاده مورد پسند واقع شد و تعقیب به عمل آمد و بالاخره متهم به اظهار عجز و ندامت مورد عفو واقع شد».

ماده دیگری که بسیار مورد استفاده قرارگرفته می­‌شد ماده ۲۶۹ مکرر قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۱۳ بود. به‌موجب این ماده:

«هرکس به‌قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به‌وسیله مراسلات یا عرایض یا راپورت‌­‌های یا نشر یا توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی با امضاء یا بدون امضا اکاذیبی را اظهار نماید یا اعمالی را برخلاف حقیقت رسمی یا به‌عنوان نقل‌قول به شخصی یا اشخاصی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد ... به حبس تأدیبی از یک ماه تا دو سال محکوم خواهد شد...»[۶].

اتهام ارتباط با کشورها بیگانگان

یکی دیگر از اتهاماتی که افراد زیادی راهی زندان کرد، اتهام به ارتباط  با کشورهای بیگانه بود. برای نمونه، طبق اسناد موجود، جوانی به نام محسن جهان­‌سوزی در دوران تحصیل در دانشگاه به اتهام ارتباط با بیگانگان(شوروی) از سوی شهربانی دستگیر و مدت‌ها در زندان قصر شکنجه شد تا بلکه به آن اتهام اعتراف کند و تأیید نماید که با کشورهای خارجی در ارتباط بوده و برای آن‌ها جاسوسی می­کرده است. ذکاءالدوله غفاری، که خود به همین اتهام دستگیرشده و تحت شکنجه قرارگرفته بود.

درباره­‌ی محسن جهان­‌سوزی، که شاگرد سابقش در دانشگاه تهران بوده در کتاب خاطرات خود، چنین می­‌نویسد:

«در دادرسی ارتش که جها‌‌‌ن‌­سوزی را دیدم اظهار داشت که بهترین روز برای بازپرسی من روزی بود که در شروع بازجویی در اداره‌ی سیاسی به من دستبند قپانی می‌زدند و با کشیده و فحش سؤالات را شرع می‌­نمودند و از کشیدن گوش و کتک زدن با انبر پای بخاری فروگذار نمی‌­کردند و الا از روزهای نخست چه بگویم. جهان‌سوزی می­گفت یک‌دفعه به‌قدری اذیت کردند که به خیال خودکشی افتادم ولی فکر کردم اگر من خود را بکشم خواهند گفت او با خارجی‌ها ارتباط داشت و از برای آنکه اسرارش فاش نشود خود را کشت و ممکن بود در این صورت برای شماها نیز سختگیری بیشتری کنند.

روز قبل از اعدام در دادرسی ارتش تحقیقات عمیقی از او می‌شود که نشان می‌­دهد کلیه­‌ی اتهامات دال بر ارتباط با بیگانگان بی­‌اساس بوده است. » محسن جهان‌سوزی که در  آن هنگام کمتر ۲۵ سال سن داشت پس از تحمل شکنجه‌های بسیار و درحالی‌که مدرکی هم مبنی بر ارتباط او با خارجیان به‌دست نیامده بود، فقط ۱۲ روز پس از آنکه بازجویان شهربانی اتهامات او را بی­‌دلیل دانسته، وی را بی‌گناه اعلام کردند، در روز ۲۲ اسفند ۱۳۱۸ در زندان قصر به جوخه اعدام سپرده شد تا بلکه برگ زرین دیگری! بر افتخارات! دوران طلایی سلطنت رضاشاه افزوده شود [۷]

غفاری که خود از استادان دانشگاه تهران بود به‌صرف اینکه یک روز در کلاس درس ساخت راه­‌آهن سراسری شمال و جنوب را غیراقتصادی خوانده بود، از سوی شهربانی رضاشاه دستگیر شد و مدت‌ها در زندان قصر تحت شدیدترین شکنجه­‌ها قرار گرفت. غفاری در مورد برخی شکنجه­‌های موسوم در زندان قصر که درباره­‌ی خود او نیز اعمال‌شده بود، چنین نوشت:

«وسایل شهربانی برای اقرار گرفتن عبارت است از انواع شکنجه و عقوبت از قبیل دستبند قپانی، شلاق، گرفتن خواب، انژکسیون آب جوش، کم دادن غذا، عدم وسایل خواب، گرفتن لباس و فرش اتاق سرما، پاشیدن آب تو اتاق، مقید نگاه‌داشتن دائمی زندانی با دستبند و پایبند. »

اتهام به کمونیست بودن

اعتقاد روز بر این بود که کمونیسم در ایران در حال ترویج است؛ بنابراین اتهام کمونیست شدن در عهد رضاخان اتهام بسیار سنگینی بود ترس هیئت حاکمه، به‌ویژه شخص رضاشاه از نفوذ خارجی‌ها سبب شد که سخت­گیری­‌ها و کنترل­‌های زیادی برای جلوگیری از نشر افکار کمونیستی و نفوذ خارجی‌ها اعمال شود. مهم‌ترین اقدام حکومت، تصویب قانونی در سال ۱۳۱۰ تحت عنوان «قانون مجازات مقدمین بر امنیت و استقلال مملکت» بود.

این قانون که به «قانون سیاه» معروف شد با نسخ مواد ۶۰ و ۷۷ قانون مجازات عمومی، در مورد مجازات کسانی که متهم به واژگون کردن حکومت و نشر افکار اشتراکی بودند مجازات شدیدی تعیین کرد و رسیدگی به این‌گونه جرائم را در صلاحیت محکمه نظامی قرارداد. به‌موجب این قانون که بسیار طولانی و قابل تفسیر بود، بسیاری از افراد بی‌گناه در دادگاه­‌های نظامی محکوم و معدوم شدند. اتهام کمونیست بودن و وابستگی به دول خارجی، توسط اداره سیاسی شهربانی به سهولت به افراد نسبت داده می‌­شد.

وضعیت زندگی در زندان رضاشاهی طاقت‌فرسا بود. اغلب اتفاق می­افتاد که دو، سه یا چهار نفر را در یک سلول یک متر در یک متر و نیم روی‌هم تلنبار کنند. جایی که حتی یک زندانی نمی­‌توانست در آنجا دراز بکشد. در دیوار سلول­‌ها هیچ منفذی برای جریان هوا وجود نداشت. وضع رقت­‌انگیز بهداشتی اغلب باعث شیوع بیماری‌های همه‌گیری چون تیفوس می‌­شد که مقامات در مبارزه با آن تعلل می­‌ورزیدند چرا که اجازه می­‌داد برخی از مرگ­‌ها آشکارا سیاسی چون مرگ تقی ارانی مؤسس حزب توده­ی ایران را به حساب بیماری گذاشت. [۸]

پرونده­‌سازی جعلی

بسیاری از زندانیان دوره رضاشاه را کسانی تشکیل می‌­دادند که حاضر به فروش واگذاری املاک خود به رضاشاه و اطرافیان او نبودند. این افراد را ابتدا با پرونده‌سازی‌های جعلی راهی زندان می­‌کردند و پس از مدتی شکنجه و تهدید در نهایت مجبور می‌ساختند اسناد املاک خود را واگذار کنند و از بند رهایی یابند. پس از سقوط رضاشاه مجله‌ی وحید از قول یکی از شاهدان عینی به یک نمونه از این موارد چنین اشاره کرد:

یک روز که باز من با یکی از پاسبان‌ها دعوا کردم مرا بردند به حبس انفرادی، همان‌که سابقاً تیمورتاش در آن بود. بعد از دو سه روز که در آنجا بودم یک زندانی دیگر آوردند و در اتاق روبه‌روی من جا دادند که به‌محض ورود به سلول گفت: «اناالله و انا الیه راجعون»

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
وضعیت پریشان دانشگاه‌ها در آمریکا/ حمایت تمام قد دانشجویان از فلسطین در برابر رژیم بی‌آبرو
هلاکت یک نظامی صهیونیست در شمال غزه
کمک ۲۶میلیارد دلاری آمریکا به اسراییل در ۲۰۰مین روز جنگ
اعلام آماده باش کامل در یک شهر ؛ مدارس هم تعطیل شد
تثبیت موقعیت ایران پس از عملیات وعده صادق
دکترین هسته ای ایران تغییر می کند؟
جنگ در غزه، تحصن در کلمبیا
تلویزیون اسرائیل تایید کرد؛ حمله جدید ارتش صهیونیستی در راه است
تحریم های جدید آمریکا علیه ایران؛ ۴ شخص و ۲ شرکت تحریم شدند
آگهی های عجیب و غریب در بازار تبلیغات
واکنش رسمی آمریکا در خصوص مذکرات احیای برجام
جمعی از کارگران فردا با رهبر معظم انقلاب دیدار می‌کنند
تمرین پرسپولیس با حضور بیرانوند برگزار شد
مسابقه آلومینیوم اراک و پرسپولیس با حضور تماشاگر برگزار می شود
چند درصد مردم ایران تلویزیون می‌بینند؟
تمهیدات حفاظتی و اجرایی برگزاری کنکور از زبان قائم مقام سازمان سنجش
تحویل واحدهای مسکونی دانشگاه صنعتی امیرکبیر تا پایان شهریور
مراسم روز جهانی مالکیت فکری برگزار می‌شود
ادای احترام رئیس جمهور به محمدعلی جناح «قائد اعظم»
القسام: پاسخ ایران، قواعد جدیدی در درگیری با اسرائیل ایجاد کرد
دستگیری بیش از ۱۳۳ نفر در تظاهرات دانشگاه نیویورک در حمایت از غزه
تمهیدات حفاظتی و اجرایی برگزاری کنکور از زبان قائم مقام سازمان سنجش
تحویل واحدهای مسکونی دانشگاه صنعتی امیرکبیر تا پایان شهریور
مراسم روز جهانی مالکیت فکری برگزار می‌شود
لزوم رسیدگی مجلس به لایحه مهارت آموزی سربازان
اهدای مدرک دکترای افتخاری دانشگاه کراچی به رئیسی
دانشگاه صنعت ماشین‌سازی تاسیس می‌شود
آغاز پذیرش دانشجوی دکتری بدون آزمون در دانشگاه آزاد
محدودیت تردد در دانشگاه شریف در روزهای کنکور
شناسایی ۳۰۰ تارنمای تبلیغ فروش سوالات کنکور؛ دستگیری ۲۰ متهم
محدودیت تردد در دانشگاه صنعتی شریف اعلام شد
هفدهمین آزمون پذیرش دانشجوی پزشکی از لیسانس تیرماه برگزار می شود
نخستین هم‌اندیشی اعضای هیئت علمی گروه‌های آموزشی هنر، ارتباطات و رسانه برگزار شد
هشدار دانشگاه پیام نور به متقاضیان جذب فراگیر کارشناسی ارشد
تشکیل کمیته اقتصادی برای درآمدزایی غیرشهریه‌ای دانشگاه آزاد
تنوع فرصت‌های شغلی در دومین نمایشگاه کار دانشگاه تهران
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top