حضور و اثرگذاری در مسائل و اتفاقات مهم جامعه، همواره از علاقهمندیهای افراد آن جامعه است. افراد تمایل دارند به عنوان یک عنصر پویا و شاخص در اجتماع خود شناخته شوند.
در جامعه مدرن و صنعتی امروز، نقشهایی چون سبک و سنگین، آسان و دشوار، خوب یا بد، برای افراد فارغ از جنسیت زن و مرد بودنشان تعریف شده است. در تعریف این نقشها آنچه مورد اهمیت قرار گرفته، میزان کارآیی و کیفیت آن است. مهم نیست که یک زن مشغول کار در معدن باشد یا یک مرد، بلکه آنچه مهم قلداد میشود، نتیجه آن است. این تفکری است که هر روزه شاهد گسترش آن در سطح جوامع توسعهیافته و بعد از آن کشورهای در حالتوسعه هستیم. درکشورهای در حال توسعه، گرچه این امر اهمیت زیادی دارد که تمام افراد برای توسعه و پیشرفت جامعه گام بردارند، اما پیشرفت به هر قیمتی به معنای از بین رفتن شأن و منزلت یک مرد یا یک زن مطرح نیست.
در ایران بعد از انقلاب اسلامی، جایگاه و ارزشی که برای یک زن در جامعه براساس موازین دینی تعریف شد، بیش از هر زمان دیگری است و زن یک فرد مهم و اثرگذار در جامعه و انقلاب محسوب میشود. اگر اغراق نباشد، باید گفت حضور آزاد زنان در جامعه ایران، بیش از کشورهایی است که نام دموکراسی را یدک میکشند. حضور در صحنههای گوناگون اجتماعی نشاندهنده آن است که نه تنها اسلام هیچ منعی برای حضور زنان در اجتماع اعمال نکرده است، بلکه خود تشویقی برای فعلیت زنان در کشور است.
حق حضور در اجتماع موجب شده است امروزه زنان و دختران برای رسیدن به جایگاههای بالا در عرصههای مختلف، تلاش کنند، بدون آنکه بترسند که ممکن است روزی دین یا اجتماع جلوی فعالیت آنها را بگیرد.
ارزش نهادن به حضور فعال یک زن در اجتماع باید متناسب با روحیه و شرایط وی در اجتماع حاصل شود. در مواردی مشاهده میشود بدون توجه به جسم و روح یک دختر، کارهایی به او واگذار میشود که بعد از مدتی جز فرسایش جسمی و روحی چیزی برایش باقی نمیگذارد.
در عصر کنونی شاهد سیل عظیمی از تبلیغات جهت نشان دادن این امر هستیم که در کشورهای اسلامی به ویژه ایران، زنان در خانه محبوس و از حضور در اجتماع منع شدهاند. اما با نگاهی گذرا به تاریخ حقوق زنان در این کشورها خواهیم دید که در حالی که دولت آمریکا همواره خود را مخالف ترویج خشونت علیه زنان نشان میدهد، اما بر اساس گزارشهای موسسات مردمنهاد آمریکایی این اتفاق، در حجم بسیار بیشتری در ایالات متحده در حال رخ دادن است و سیاستهای فرهنگی دولت نیز به این موضوع دامن زده است.
کشورهای حامی دروغین حقوق زنان، نهتنها نتوانستهاند خود به شناخت درستی از شخصیت و مقام یک زن دست بیابند، بلکه به سبب ارزشگذاریای که اسلام برای زنان داشته است، سعی میکنند با لفاظیهای غیرواقع آن را مخدوش کنند.
حال باید به این امر واقف بود که نقش زنان در جامعه بهگونهای است که کشورهای معاند با ایران برای انحطاط و ضربه زدن به نظام امروزه این امر را از جانب زنان دنبال میکنند. به همین دلیل تبلیغات گستردهای در حوزههای مختلف برای زنان به نمایش درآوردهاند. به این سبب است که نقش و جایگاه وجودی یک زن در اجتماع به شکلی است که میتواند یک کشور را به دروازههای پیشرفت سوق دهد؛ جایی که تعداد نخبگان و فعالان زن در حوزههای مختلف علمی و غیرعلمی افزایش مییابد یا میتواند خود باعث ضعیف شدن مسیر پیشرفت باشد؛ زمانی که هدف زندگی را تنها لذتهای آنی و رویاهای دستنیافتنی در نظر بگیرند.