موضوعی که چند سالی است با توجه به عدم توجه مسئولین مربوطه همچنان در فضای رسانه ای جنجال آفریده است، زندگی دانشجویان بورس را مختل کرده است.
معاون وزیر علوم مجتبی صدیقی طی یک مصاحبه خبری در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۹۳ مدعی تخلف بیش از ۳۰۰۰ دانشجوی بورسیه شد که این یک اتهام خیلی بزرگ به شمار می آمد، پروژه بورسیه را کلید زد. پس از چندی در اردیبهشت ماه سال 1394 کمیسیون اصل 90مجلس شورای اسلامی وارد شد وطی بررسی هایی اعلام کرد:« به جز 36نفر مابقی بورسیه ها قانونی بوده و طبق روال قانونی که در دولت های قبل مانند دولت سازندگی و اصلاحاتانجام شده استــ» فارغ التحصیلان و خارج نشینان بورسیه سالیان سازندگی و اصلاحات در گوشه ای امن و به دور از جنجال،در داخل وخارج از کشور، به زندگی بی دغدغه و آرام خویش مشغول اند.
اما با روی کار آمدن دولت یازدهم این کار چهره سیاسی به خود گرفت و آقای روحانی در سخنرانی خود از علمی نبودن پروسه پذیرش این افراد یاد کرد در حالی که این افراد نخبه دانشگاهی هستند که بورس میشوند.در طی دولت دهم قریب به 3000نفر از تمامی کشور بورس داخل وخارج شدند که عده ای از این افراد دوره دکترای خود را گذرانده و وارد یکی از دانشگاه های کشور و یا زیر مجموعه های وزارت علوم شدند و عدهای هم در حال گذراندن دوره دکتری خود هستند. اما مسئله اینجاست با اینکه در دوران گذشته هم این کار روال بوده و نخبه های کشوری جهت آموزش دوره دکتری به خارج از کشور اعزام میشدند چرا به یکباره موضوع اصلی کشور و مسئولین شد!!؟؟
به جای سیاسی کاری کمی به فکر هزینه هاییکه برایپرورش این افراد خرج شده است باشیم!! مگرنظام بر روی این افراد سرمایه گذارینکرده است؟!!در روند بورسیه وزارت علوم و افراد تعهدی به یکدیگر میدهند هزینه تحصیل را وزارت علوم بدهد واشتغال در موسسه های دانشگاهی را این افراد قبولکنند. پس چرا این دانش آموختگان باید از موسسات آموزش عالی اخراج شوند؟؟ وزارت علوم حق استخدام و تعهد خود را برای بکارگیری دانشجویانودانشآموختگانی که تمامی مراحل گزینش عمومی و مصاحبههای علمی را گذراندهاند و در معتبرترین دانشگاههای داخل و خارج با صرف هزینههای مربوطه تحصیلکردهاند، را انکار میکند.
دانشجویان بورسیه طی نامه ای درآذر ماه سال 94 به رئیس قوه قضاییه به اعلام کردند که این قوه بر طرف کردن مساله ورود حداکثری پیدا کند. دانش آموختگان بورسیه، علیرغم آن که حکم رسمی بورس را در اختیار دارند و دانشگاه محل خدمتشان نیز در آن حکم مشخص شده است به خاطر این رویه وزارت علوم بکارگیری نمیشوند. در واقع هدف اصلی حذف نیرو های مومن انقلابی از فضای دانشگاهی است. با تمام سازکار های جذب بعد از اتمام دوره تحصیلات دکترا در دانشگاه ها جذب شدند اما ناگهان اعلام کردند که همه این افراد باید از دانشگاه ها اخراج شوند!! و رسانه های یک جریان خاص جهت تخریب دولت گذشته به ایجاد هیاهو برخواسته و بر طبل فساد ستیزی کوبیدند این در حالی بود که اکثریت این افراد به جز 36نفر طبق روال قانونی بورس و جذب شده بودند وبا متهم کردن دانشجویان به بی سوادی، فساد، غیر قانونی بودن، در امر بورسیه کارشکنی کردندو با غرض ورزی ها وتسویه حساب های سیاسی منجر به آبروریزی شدند اینبه همین خاطر زندگیوآینده شغلی این افراد به خطر افتاد.
تیر ماه سال94دردیدار با اساتید دانشگاهی رهبری نسبت به نحوه بیان این موضوعدر رسانه ها انتقاد کردند:«یکی از غلطترین کارهایی که در این یکی دو سال اخیر اتّفاق افتاد، این مسئله بورسیهها بود» و سپس ادامه دادند در این ماجرا به خیلیها ظلم شد و این کار هم خلاف قانون بود و هم خلاف تدبیر.
بعد از کشمکش هایی در اردیبهشت ماه سال1394دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرد:«مقرر شد هیاتی در وزارت علوم، وزارت بهداشت و دانشگاه آزاد با نظر شورا تشکیل شود تا به مشکلات علمی و آموزشی رسیدگی کند بورسیه ها نیز می توانندبه این هیات شکایت کنند.» با توجه به این مصوبه دانشجویان بورسیه نمی توانند در خصوص وضعیت خود و نحوه عملکرد وزارت علوم به قوه قضائیه شکایت کنند اما مساله این است که با توجه به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص عدم ارجاع پرونده بورسیهها به قوه قضاییه ؛ محدودیت مراجعه به قوه قضاییه در خصوص این پرونده باید برداشته شود.
با توجه به اینکه دیگر مشکل دانشجویان علمی و آموزشی نبود، باید به دیوان عدالت اداری کشور شکایت کنند که این دستگاه بررسی نماید اما پس از گذشت چندین ماه از شکایت دانشجویان این مساله شامل مرور زمان شد. متاسفانه در این زمینه دیوان عدالت اداری نیز برخورد مناسبی با این پرونده نداشته است. سلب صلاحیت از خود در اکثر موارد، تاخیر زیاد در صدور احکام در برخی شکایات، عدم وجود هماهنگی میان احکام در شکایات مشابه که شایبه اعمال نفوذ عناصر وزارت علوم را در ذهن متبادر میسازد. دردناکترین بخش ماجرا عدم اجرای احکام صادره دیوان از سوی مدیران وزارت علوم است.
عده ای از دانشجویان هم که هنوز هم جذب نشده اندونمیتوانند شکایت کنند و پا در هوا مانده اند. تداوم فشارهای غیرقانونی بر دانشجویان بورسیه و سکوت دستگاه قضا ادامه دارد.
آیت الله آملی لاریجانی طی نامه ای به رهبر انقلاب از لزوم ورود قوه قضاییه به پرونده بورسیه ها گفت و پس از چندی در تیر ماه سال جاری 1396کمیته پیگیری مطالبات رهبری در آموزش عالی از رئیس قوه قضائیه برای پیگیری مساله بورسیهها درخواست کرد که ورود جدی داشته باشند تا نسبت به تداوم ظلم در حق دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه برخوردی قاطع داشته باشد.
اما سوال اینجاست که سوال اینجاست چرا اجازه داده شد به این دانشجویان ظلم شود؟ چرا دستگاه های مربوط و مسئولین بعد از هشدار رهبری از خواب بیدار شدند و هنوز پس از گذشت چند سال این مساله خاتمه پیدانکرده است!! به نظر می رسد راه برون رفت از این ماجرا برای قوه قضاییه ایجاد وحدت رویه است به این معنی که پیروی از آن برای تمام دستگاه ها الزامی باشد!
منابع: "قانون اعزام دانشجو به خارج از کشور مصوب 5/2/ 1364مجلس شورای اسلامی"