اما اما و اما ...
هنوز هستند عده ای نادان و نفهم که باز هم می گویند چرا باید در سوریه و عراق بجنگیم و هزینه کنیم . بیاییم ورزشگاه بسازیم و فقر را ریشه کن کنیم که صد البته نابودی فقر و ساخت ورزشگاه حرف درستی است .
مهدی مهدوی کیا را شاید همه با آن گلی که به آمریکا زده بود، بشناسند که البته خاطرات شیرین آن بازی همواره دلمان را مسرور می سازد . شاید بیشتر از همه هم خود آقای مهدوی کیا از یادآوری آن گل احساس مسرت نماید چرا که همان گل معافیت از سربازی اش را به ارمغان آورد .
از مهدوی کیا بعید بود چنین بگوید چرا که تاکنون نه سیاست از ورزش جدا بوده است و نه بدون امنیت ورزشگاه و ورزش معنا خواهد داشت . اگر سیاست از ورزش جدا بود خوشحالی همگان مخصوصا فوتبالیست ها از گل طارمی به النصر و شادی بعد از گلش زشت جلوه می نمود . اگر ورزش از سیاست جدا بود فیفا باید درِ afc را گل می گرفت چرا که بخاطر تنش های سیاسی میزبانی از تیم های عربستانی را از ایران گرفت. براستی باز هم توهم جدایی ورزش از سیاست را باور می کنید ؟ اگر ورزش از سیاست جدا بود سال 88 کسی نباید در مسابقه فوتبال آن هم تیم ملی مچ بند سبز بر دستش می بست مچ بند سبزی که ان روزها نماد متوهمین فتنه گر بود.
البته این بزرگوار بیشتر از آن که در ایرانش باشد و به نابودی فقر کمک کند، خانواده و ثروتش در آلمان – همان حامی داعش – به سر می برند. حق دارد بگوید چرا سوریه و عراق؟ راست می گوید چرا که با قطع دستان داعش از منطقه، آلمان از جمله کشورهایی خواهد بود که تحت حملات داعش قرار خواهد گرفت و احساس می شود مهدوی کیا بیشتر نگران این قضیه باشد .
راستی آقای مهدی کیا نمی داند اگر امنیت نباشد ورزشگاه به چه دردی خواهد خورد ؟ اگر امنیت نباشد فقر و ثروت چه معنایی خواهد داشت ؟ ایشان کدام وطن را دوست دارند وطنی که در قلب بحران ها و ناامنی جهان با صلابت و در اوج امنیت و آرامش می درخشد ؟ یا وطنی بدون امنیت که هر روز جنایتی جدید از داعش در آن دیده می شود؟ مطمئنا هر چقدر هم که خود را بخواب بزنیم امنیت را با هیچ چیز دیگری عوض نخواهیم کرد . معنای امنیت را بیشتر از همه الان سوری ها و عراقی ها می فهمند .
آنکس که می گوید سوریه و عراق را چه به ما ، آیا نمی داند اگر در عراق و سوریه نمی جنگیدیم بجای ان 17 نفری که در حمله به مجلس به شهادت رسیدند باید شاهد جنایت هولناک تر و بسی بسیار بزرگتر از آن می بودیم . بجای 17 نفر 170 هزار یا بیشتر شهید می دادیم . چند صد نفر اسیر و برده داعش می شد و از این کشور آباد خراباتی بیش باقی نمی ماند . البته آنقدر در اوج صلابت قرار داریم که چنین وقایعی در مخیله انسان هم جای نمی گیرد .
آقای مهدوی کیا شما که می گویید فقر را نابود کنیم چرا ثروتتان و جانتان را برای این مهم نمی گذارید . البته شاید بگویید مسئله شخصی است که راست هم می گویید .
آقای مهدوی کیا می گویید کار دوستانتان – حاج صفی ، شجاعی – درست بوده است آیا شما حاضر بودید جلوی تیمی از همین جلادان داعشی بازی کنید ؟ آیا شما بازی می کردید و می گفتید ورزش از سیاست جداست ؟ براستی آیا شما فکر می کنید اسرائیل از داعش کمتر است که اگر چنین می انگارید سخت در اشتباه اید چرا که داعش فقط زاییده کوچکی از تفکر اسرائیل است . براستی اگر ورزش از سیاست جداست آیا ورزش از انسانیت هم جداست؟ چه فرقی بین آن کودک آلمانی با کودک فلسطینی وجود دارد ؟ باور کنید انسانیت فرای ان تعهد کاغذی است که به باشگاه ها می دهید.
کاش حرفی که زده اید فقط از روی دوستیتان با آن دو بازیکن بوده باشد و نه آن روحیه و حس وطن پرستیتان .