در پشت آیفونها چه عبارتی حک شده است؟
اگر به پشت آیفونها نگاهی داشته باشید، عبارت «این محصول از سوی اپل در کالیفرنیا طراحی شده و در کشور چین مونتاژ شده است.» را مشاهده میکنید. (شکل 1) به عبارت دقیقتر، بنابر قوانین وضع شده در ایالات متحده هرگونه تولیدکننده محصولی که در کشور چین محصولی را تولید میکند که طراح و ایدهپرداز آن یک شرکت امریکایی بوده موظف است این عبارت را در پشت محصول خود درج کند. این کار از آن جهت انجام میشود تا عزمت بزرگترین اقتصاد جهان را نشان دهد و به مصرفکننده یادآوری کند محصولی که هماکنون از آن استفاده میکند در دره سیلیکون طراحی شده است، اما فرآیند آمادهسازی و مونتاژ آن بهشکلی دستی به کشور چین واگذار شده است. بخش عمدهای از تجهیزات به کار رفته در آیفونها و فرآیند مونتاژ این قطعات در کشور چین انجام میشود. این کار از آن جهت انجام میشود که چین نیروی کار عظیمی در اختیار دارد که بخش عمدهای از این نیروی کار افراد ماهر و بعضاً جوانی هستند که حاضرند در مقابل دریافت دستمزدهای کم به کار در چنین کارخانههایی مشغول شوند. به همین دلیل است که شرکت اپل کشوری همچون چین را بهعنوان بهترین گزینه برای تولید آیفونها در نظر گرفته است. گزارشی که از سوی اداره کار ایالات متحده منتشر شده نشان میدهد که چین در زمینه تولید محصولات مختلف ظرفیتهای بسیار عظیمی دارد. به طوری که در حال حاضر چین لقب دومین اقتصاد بزرگ جهان را از آن خود کرده است. از زمان معرفی اولین آیفون، شرکت اپل تصمیم گرفت تولید این محصول را به یک شرکت تایوانی بهنام Hon Hai Precision Industry Co, Ltd واگذار کند. شرکتی که امروزه بسیاری از ما با نام فاکسکان از آن یاد میکنیم. فاکسکان امروزه به یکی از بزرگترین شرکای تجاری اپل تبدیل شده است و نزدیک به 1.3 میلیون کارگر چینی را در مجموعه تأسیسات خود جای داده است، به طوری که فاکسکان پس از والمارت و مک دونالد آمار بیشترین کارگر را از آن خود کرده است. در حالی که امروزه کارخانههای مختلفی در چین آیفون را تولید میکنند، اما برای سالهای متمادی آیفون در یکی از کارخانههای اصلی فاکسکان که در منطقه شنژن به مساحت 3.6 کیلومتر دایر شده است تولید میشد.
شکل1 - عبارت حک شده در پشت آیفونها
در سال 2010 خبری منتشر شد مبنی بر اینکه کارکنان بخش مونتاژ لانهوا دست به خودکشی زدند. این افراد یکی پس از دیگری خود را از ساختمانهای خوابگاه و در بعضی موارد در روز روشن و به نشانه اعتراض به قوانین سختگیرانه و کار بیش از اندازه به بیرون از این ساختمانها پرت کردند. بنابر گزارشهای منتشر شده در آن سال، حداقل 18 نفر از کارکنان این کارخانه خودکشی کردند که 14 نفر از آنها جان خود را از دست دادند. در این میان 20 نفر از کارگران پس از آنکه با مسئولان کارخانه صحبت کردند از این اقدام منصرف شدند. (شکل 2) خودکشی کارگران و شرایط طاقتفرسای آنها، سرانجام نگاه رسانهها را به فاکسکان معطوف ساخت. تحقیقات انجام شده در ارتباط با علت خودکشی این افراد و گفتوگو با بازماندگان نشان میداد که همگی این افراد بهواسطه آنکه در یک محیط کاری پراسترس با ساعتهای کار متمادی و مهمتر از آن قوانین مدیریتی سختگیرانه به کار اشتغال داشتند تصمیم گرفته بودند به حیات خود پایان دهند. دستمزدهای ناچیز و قولهایی که هیچگاه رنگ واقعیت به خود نگرفته بودند و نکوهش بهواسطه کوچکترین اشتباه آستانه استقامت این کارگران را لبریز کرده بود. متأسفانه مسئولان این کارخانه و از جمله آقای تری گو مدیر عامل این کارخانه بهجای آنکه بهدنبال سادهتر کردن شرایط سختگیرانه باشد، تصمیم گرفت برای مقابله با اپیدمی خودکشی از راهکار نصب تورهای بزرگ در خارج از ساختمانها و کارخانههای مختلف فاکسکان استفاده کند تا کارگران قادر نباشند خود را به بیرون از ساختمان پرت کنند. در کنار این اقدام فیزیکی یک اقدام حقوقی نیز انجام داد و کارگران خود را متعهد ساخت تا فرمهایی را امضا کنند که متعهدشان میکرد هیچگاه به فکر خودکشی نباشند.
استیو جابز مدیر عامل اپل در آن زمان در واکنش به چنین اتفاقاتی اعلام کرد نرخ خودکشیهای انجام گرفته با میانگین کشور چین متعادل است. در حالی که صحبتهای جابز بهلحاظ آماری و فنی درست بود، اما بسیاری از کارشناسان پس از شنیدن این صحبتها جابز را فرد بیرحمی توصیف کردند. بنا به گفتههای استیو جابز خط مونتاژ لانهوا به اندازهای بزرگ و پنهاور است که نرخ خودکشیها با نیروی کار شاغل در آن و همچنین آمارهای کشوری برابری میکرد.
خبرنگار گاردین میگوید: «راننده تاکسی ما را مقابل درب کارخانه پیدا کرد. درست در کنار صندوقهای پستی آبی رنگی که روی آنها عبارت فاکسکان نوشته شده بود. نیروهای امنیتی که من به آنها نگاه کردم خسته بودند و بعضی از آنها بهشکلی مشکوک به من نگاه میکردند. در این سفر خطرناک یک روزنامهنگار اهل شانگهای با نام مستعار وانگ یانگ که در اصل کارچاق کن من برای ورود به این تأسیسات بود، من را همراهی میکرد. تمایل داشتم به درون محوطه این کارخانه بروم و با کارگران رودررو صحبت کنم. اما مشکل این بود که نمیدانستیم آیا هیچ راهی وجود دارد که بتوانیم به درون ساختمان این مجموعه وارد شویم یا خیر! سرانجام، موفق شدیم با دو کارگر قدیمی فاکسکان صحبت کنیم.
خبرنگار گاردین در ادامه بهسراغ کارخانههای مونتاژ آیفون واقع در شنژن و شانگهای میرود و با تعدادی از کارگران این کارخانهها به گفتوگو میپردازد. این کارگران خسته برای صرف ناهار یا پس از اتمام یک روز کاری و زمانی که از محیط کاری کارخانه خارج میشوند گرد هم میآیند. کارگرانی که در این کارخانهها به کار اشتغال دارند، در ارتباط با کارخانههای بخش مونتاژ آیفون نقطه نظرهای متفاوتی دارند. تعدادی بر این باور هستند که امکان کار کردن در این کارخانهها وجود دارد، تعداد دیگری با حالتی ترسیده از وضعیت موجود انتقاد میکردند. عده دیگری ناامید بودند. بسیاری از این افراد پیش از آنکه به فاکسکان وارد شوند، بهخوبی از شرایط طاقتفرسا اطلاع داشتند. در حالی که عدهای از این افراد برای پیدا کردن شغل بهسمت فاکسکان آمده بودند، اما در مقابل عده دیگری برای پیدا کردن همسر به فاکسکان وارد شده بودند. در مجموع، افرادی که با آنها مصاحبه شد، بر این باور بودند که طیف گستردهای از نیروی کار شاغل در این کارخانه جوان هستند و در نتیجه راندمان بالایی دارند. بیشتر آنها کمتر از یک سال بود که به فاکسکان آمده بودند.
با توجه به آنکه آیفون جزء آن گروه از گوشیهایی است که بسیار ظریف و پیچیده است، در نتیجه خطوط مونتاژ به صدها نفر نیروی کارگر نیاز دارد تا فرآیند تولید، عیبیابی، آمادهسازی و بستهبندی را بهسرعت و دقت انجام دهند. یکی از کارگران بخش مونتاژ میگوید: «روزانه 1700 آیفون به دست من میرسد. من باید نوع خاصی محافظ روی صفحه نمایش آیفون قرار بدهم و در هر یک دقیقه باید این محافظ را روی سه صفحه نمایش قرار دهم.» در زمینه کارهای دیگری نظیر آمادهسازی بوردهای تراشه و مونتاژ کردن بخش پشتی دستگاه به زمان بیشتری نیاز است. در این بخش کارگران برای آمادهسازی هر دستگاه یک دقیقه زمان در اختیار دارند که به طور میانگین 600 تا 700 دستگاه از زیر دست هریک از کارکنان این بخش عبور میکند. اگر کارگری در زمان مقرر موفق نشود کارهای خود را انجام دهد یا دچار اشتباهی شود، در مقابل همگان مورد سرزنش قرار میگیرد. جالب آنکه این کارگران باید در سکوت کامل کار کنند و اگر نیاز داشته باشند که به دستشویی بروند مورد نکوهش مدیر خود قرار میگیرند.
زو در این ارتباط میگوید: «اغلب کارگران فاکسکان خسته هستند. اگر بهدنبال آن هستید تا در این مجموعه کار کنید، باید بهلحاظ روحی کاملاً آماده باشید. مسئولان بخشها بهطور مرتب شما را در مقابل همکارانتان مورد سرزنش قرار میدهند. مدیران بهجای آنکه بهشکلی خصوصی درباره عملکرد شما صحبت کنند، مستقیم و در محل کار با شما صحبت میکنند و همواره شما را مورد سرزنش قرار میدهند. اگر مدیر بخشی همچون مونتاژ خطایی در کار شما مشاهده کند، صبر میکند و در زمانهای بعدی و در مقابل همگان شما را به باد ناسزا میگیرد. متأسفانه کارگران بهشکلی مهندسی شده و هدفمند مورد نکوهش و ناسزا قرار میگیرند تا درس عبرتی برای دیگران باشند. اگر مرتکب اشتباهی شوید که برای فاکسکان هزینهبر باشد، کارگر ضمن آنکه عذرخواهی و اشتباه خود را بهصورت مکتوب به مدیر ارائه میکند، باید در حضور همه همکاران و با صدای بلند بگوید، دیگر این اشتباه از جانب من رخ نخواهد داد.»
خبرنگار گاردین میگوید: «نزدیک به 20 دقیقه پیاده رفتیم تا به ورودی دیگر برسیم، بهدلیل اینکه تمام فضای کارخانه سیمکشی شده بود. اما نیروی امنیتی درب اصلی بهواسطه آنکه من یک خارجی بودم، اجازه عبور نداد و گفت باید از همان مسیری که آمدهاید برگردید. در گذشته تعدادی از گزارشگران امریکایی موفق شده بودند با در اختیار داشتن مجوزها و در قالب تورهای سیاحتی بخشهای عمومی این کارخانه را بازدید کنند. اما آنها موفق نشده بودند همه بخشهای این مجموعه را ببینند.» خبرنگار گاردین همراه با خبرنگار چینی موفق میشوند از طریق سرویس بهداشتی که در نزدیکی یکی از باجههای ایست بازرسی قرار دارد، به درون کارخانه G2 بروند. این کارخانه مکانی است که آیفونها را تولید میکند. این دو نفر موفق میشوند به ساختمانی که هیچ کارگری درون آن قرار ندارد وارد شوند. در همان زمان مدیری آنها را در این محوطه مشاهده میکند و علت حضور آنها را در این مکان جویا میشود که این دو ادعا میکنند برای حضور در یک جلسه کاری به این مکان آمدهاند. خوشبختانه مدیر که شیفت کاریش رو به اتمام بوده است قانع میشود و محل را ترک میکند. خبرنگار گاردین میگوید: «ما سردرگم در محیط کارخانه به راه رفتن ادامه دادیم تا به یک مجتمع مسکونی رسیدیم که خوابگاه کارگران بود. در بیرون خوابگاه کارگران خستهای را مشاهده کردیم که مشغول سیگار کشیدن بودند. حصارهایی را که در خبرها به آنها اشاره شده بود مشاهده کردیم. زو به من گفت که این تورها تأثیری در تصمیم افراد ندارند و من هم مشاهده کردم که تورها بهشکل نیمهکاره در اطراف خوابگاهها کشیده شدهاند. هوا رو به تاریکی نهاده بود و ما تصمیم گرفتیم محوطه کارخانه را ترک کنیم. در بازگشت گروه عظیمی از کارگران خسته را مشاهده کردیم که بدون هیچگونه صحبتی در حال ترک کارخانه بودند...»