متأسفانه وزارت امور خارجه کشورمان در چند ماه گذشته باوجودآنکه داشت مقدمات همهپرسی فراهم میشد و بسیاری از تحلیلگران احتمال برگزاری همهپرسی را میدادند اما تا چند هفته مانده به برگزاری همهپرسی تقریباً هیچ اقدام درخور توجهی در راستای منصرف کردن کردها انجام نداد و مسئله بهجایی رسیده که امروز شاهد آن هستیم.
اما واقعیتهای منطقه و اقلیم کردستان چیست؟ اگر اقلیم اعلام استقلال کند چگونه میتواند نقش اسرائیل دوم در منطقه را داشته باشد؟
اگر اقلیم کردستان به مرحلهی اعلام استقلال برسد در مرحله اول باعث میشود که طرحهایی که از طرف کشورهای استعماری بهخصوص آمریکا برای سه پاره کردن عراق طراحیشده است تا مرحلهی زیادی پیشرفت کند. چراکه با اعلام استقلال کردها عملاً ساختار سیاسی عراق که بر پایه طایفهای (کردها-رئیس جمهور- شیعیان-نخست وزیر و اعراب سنی-رئیس پارلمان) تقسیمشده است به هم بریزد و باید شاهد تغییرات عمده در رأس سیاسی عراق باشیم و در مرحله بعد بدون شک اگر واقعبینانه مسئله را تحلیل کنیم اعراب سنی نیز که عمدتاً در غرب عراق ساکناند به ماندن در اقلیتت رضایت نداده و امکان تبدیلشدن عراق به سه پاره بسیار افزایش مییابد.
جدایی کردهای عراق باعث ترغیب احساسات جداییطلبانه در کشورهای منطقه و بهخصوص ترکیه و سوریه خواهد شد. مهمترین دلیل که اردوغان باوجود منافع اقتصادی گستردهای که با اقلیم کردستان دارد بهشدت مخالف همهپرسی است نیز همین است.
باوجودآنکه اصلیترین و قدرتمندترین حزب کرد در سوریه یعنی حزب اتحاد دمکراتیک (PYD) با حزب دمکرات و بارزانی اختلافات گسترده دارند اما در موارد زیادی نشان دادهاند که میتوانند در مسئلهی استقلال باهم متحد شوند و همینطور که در همهپرسی اخیر اقلیم شاهد آن بودیم حزب اتحاد دمکراتیک بهطور کامل از همهپرسی کردستان حمایت کرد و حتی برای پشتیبانی نظامی از کردها نیز اعلام آمادگی کرد.
کردهای ترکیه نیز سالهاست که با برخوردهای تندی از سوی دولت مرکزی ترکیه روبهرو شدهاند و در بازههای زمانی مختلف انواع فشارها به کردها واردشده است حتی در برخی مواقع برای حذف ماهیت کردها آنها را «ترک کوهی» نامیدهاند و از بسیاری از حقوق محروم کردهاند.
در ترکیه دو جریان کردی که اهمیت سیاسی دارد وجود دارد یکی حزب اتحاد دمکراتیک خلقهاست (HDP) و دیگری حزب کارگران کردستان (PKK) هرچند HDP به دلیل رقابتهای سیاسی که در ترکیه انجام میدهد عملاً موضعگیری آشکار در مورد استقلال کردها همانند PKK نمیگیرد اما در عمل شاهدیم که هرگاه احزاب کردی منطقه اقداماتی برای استقلال از دولتهای مرکزی خود گرفتهاند حمایت تلویحی را انجام دادهاند و در مواردی که احزاب کرد با اردوغان و دولت مرکزی ترکیه همکاری داشتند HDP او را به باد انتقاد گرفته بود. برای مثال میتوان به روابط حسنه بارزانی و ترکیه قبل از تنشهای اخیر اشاره کرد که HDP انتقادات گستردهای به بارزانی میکرد.
بنابراین و بهطورکلی احزاب کرد کشورهای منطقه در سالهای گذشته نشان دادهاند که زمانی که مسئله کردها مطرح میشود باهم دیگر در این مسئله اتفاقنظر دارند همانطور که در مسئلهی همهپرسی اقلیم کردستان هم این موضوع را نشان دادند.
طبیعتاً از همان روزی که اسرائیل تشکیلشده تا به امروز یکی از عوامل ایجاد ناامنی در منطقه بوده است و باعث جنگهای بسیاری در منطقه گردیده است. طبیعتاً اگر مسئلهی تشکیل کشور نژادی کرد مطرح شود میتواند عامل ایجاد جنگهای بلندمدت و چند دهساله شود.
حتی میتواند مسئله کردها به مسئله اعراب سنی حاضر در عراق و سوریه و دروزی ها حاضر در استان سویدا و سایر اقلیتها نیز سرایت کند.
البته یک نکته را نباید فراموش کرد و آن اینکه اوضاع کردها در ایران متفاوت از اوضاع کردها در عراق، ترکیه و سوریه است. مردمان کرد، فارس، بلوچ، لر، گیلک و... قرنها باهم و برای هم زیستهاند. از هر تحلیلگر و تاریخنویس باوجدانی که بپرسیم گواهی خواهد داد که هیچگاه در ایران شاهد برخوردهایی از نوع برخوردهای که دولتهای عراق، سوریه و ترکیه در چند دههی اخیر با کردها صورت دادهاند نبودهایم. بین وضعیت کردها در عراق، سوریه و ترکیه با کردهای ایران تفاوتی بنیادین وجود دارد.
علاوه بر مسئلهی کلی که ذکر شد و ناشی از تبعات اعلام استقلال کردستان عراق است. واقعیت آن است که هرکدام از احزاب و جریانهای اصلی اقلیم (اتحادیه میهنی، حزب دمکرات، جنبش تغییر) که رهبری و اداره این منطقه را در اختیار بگیرند در عمل و برخورد با کشورهای غربی و بهخصوص آمریکا و اسرائیل مشی تقریباً یکسانی را در پیش خواهند گرفت و عملاً میتواند خطرات زیادی را برای کشورهای اسلامی ایجاد کند.
نکته آخر اینکه همهپرسی استقلال تا اعلام استقلال راه طولانی وجود دارد و اگر کشورهای منطقه و بهخصوص ایران، ترکیه، عراق و سوریه اقدامات خود را با یکدیگر هماهنگ کنند میتوانند بهراحتی این توطئه را خنثی کنند. از طرفی راهحل بلندمدت حل مسئلهی استقلالطلبی کردها تقویت جریانهای اسلامگرا در تمامی کشورهای منطقه است. جریانهایی که مصلحت بلاد اسلامی و جهان اسلام را در نظرگیرند و مسائلی مانند فلسطین را در اولویت قرار داده باشند.
* گزارش از حمزه خسروی