هزاران نفر در گوشهای از دنیا _که از قضا گوشهای از کشور خودمان است_ در زلزلهای با آن بزرگی جان و مال و عزیزان خود را از دست دادهاند آن وقت عدهای دیگر نشستهاند و برای کمک کردن به آنها مباحث کودکانهی نژاد پرستی را مطرح میکنند و بر سر کرد و ترک و لر بودن دعوا راه میاندازند و عدهای دیگر کورکورانه بحث مذهب را به میان میآورند.
هرچند که همهی این رفتارها به یک اندازه زننده است اما نفرتانگیزترین قسمت این سریال بیتفاوتیها ماهی گرفتن گروههای سیاسی از آب گلآلود است.
عدهای زیر آوار ماندهاند و عدهای دیگر به نقد و بررسی استحکام مسکنهای مهر میپردازند و وااسفاگویان پشت نقاب دلسوزی عقدهگشایی سیاسی میکنند که بفرمایید، ما که از ابتدا گفتیم این پروژه ناکارآمد است و در مقابل عدهای دیگر از کنار اینهمه خون و آوار و آوارگی میگذرند و مدافعان حقوق مسکنهای مهر میشوند!
در این میان عدهای دیگر هم نشستهاند تا ببینند کارشناسان تلویزیون در باب این حادثه چه میگویند تا هر کس از ظن خویش تحلیل یا تمسخری بر آن بنگارد و جملهها را تفسیر به رای کند و در تایید یا رد عملکردهای یک جناح مطلب منتشر نماید!
فکر میکنم این زلزله بیشتر از اینکه ما را متوجه حجم خسارتهای ملموس کند باید برای حوزههای فرهنگی کشورمان بسیار تکاندهندهتر باشد،واقعا کدام زلزله زیر ساختهای فرهنگی ما را اینگونه به لرزه درآورد که فرهنگمان هنوز زیر آوار نزاعهای نژادی و مذهبی و سیاسی ماندهاست.باید آژیر لرزهنگارهای فرهنگی به صدا در بیاید و با صدای بلند بگوید: علت زلزله چه تخلیهی انرژی ذخیرهشدهی زمین و چه حرکت لایههای زیرین زمین باشد،چه بدحجابی و زنا و هزاران گناه دیگر، به هر روی زلزله رخ دادهاست و جان صدها نفر را گرفتهاست.
باید بگوید: اهمیتی ندارد افراد زیر آوار از چه نژاد و مذهبی هستند آنچه مهم است انسان بودن آنهاست.
باید بگوید اهمیتی ندارد این آوارها از آن مسکنهای مهر هستند یا سایر خانهها،حتی اهمیتی ندارد اگر سایر خانهها ویران شدهاند و مسکنهای مهر پا برجا ماندهاند ، چیزی که مهمتر است این است که از منظر تمام نژادها و ادیان و مذاهب در آبی که به خاکآوار و قرمزی خون، آلوده شدهاست ماهی گرفتن شدیدا ناپسند و نکوهیده است.
*دانشجوی کارشناسی مدیریت بازرگانی