به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از فرهیختگان، از ساعت ۳۰: ۲۱ دوشنبه تاکنون بر اثر وقوع زلزله در غرب کشور 430 گواهی فوت صادر شده و احتمال افزایش این آمار هم وجود دارد. همچنین ۷۳۷۰ نفر مصدوم شدهاند. در جریان این زلزله 12 هزار واحد مسکونی به کلی تخریبشده و بیش از 15هزار واحد دیگر نیز آسیبدیده است. در این نوشتار نگاهی گذرا به ابعاد مختلف مدیریت بحران و مشکلات اجرایی آن در منطقه زلزلهزده مذکور خواهیم داشت.
ایران کشوری زلزلهخیز است و تخریب در زلزله امری طبیعی است، اما توجه خاص به شهرهای آسیبپذیر و شناخت وضعیت موجود ساختوسازها و نهایتا برنامهریزی مدیریت بحران جهت مقابله با بحرانهای ناشی از زمینلرزه در آنها امری بسیار ضروری است. مدیریت بحران به مجموعه فعالیتهایی اطلاق میشود که قبل از وقوع، زمان وقوع و پس از وقوع حوادث طبیعی، جهت کاهش اثرات این حوادث و کاهش آسیبپذیری انجام گیرد.
مدیریت بحران دارای پنج مرحله به شرح زیر است:
مرحله اول قبل از وقوع زلزله و بهعنوان مرحله اول مدیریت بحران اقدامات ذیل که جزء پدافند غیرعامل است، در دستورکار مسئولان ودستگاههای اجرایی قرار گیرد:
۱- ابتدا بر اساس گزارشهای لرزهنگاری موجود شناسایی کامل شهرهایی که امکان وقوع زلزله را دارند و داشتن برنامههای از پیش تعیینشده.
۲-توجه جدی و ضربتی به مقاومسازی بناها و الزام به رعایت مقررات ملی ساختمان.
۳-انجام مطالعات لازم و پیشبینی ایجاد سایتهای اردوگاهی در کنار شهرها که از قبل سکوهایی برای استقرار چادرها بناشده؛ کابلکشی برق و آبرسانی، همچنین احداث چند دستگاه سرویس بهداشتی تا در موقع وقوع زلزله بلافاصله چادرها را برافراشته و خانوادهها را در آن استقرار بدهند.
۴-بررسی و فهرستبندی ماشینآلات آواربرداری، آتشنشانی، بیل، کلنگ و کپسولهای آتشنشانی و سایر ملزومات ضروری در محل.
۵-با توجه به زلزلهخیز بودن کشور، استانها منطقهبندی شده و در صورت وقوع زلزله در یک استان به طور مشخص استانهای کمکرسان و معین، مشخص و آمادهباش باشند.
۶-پیشبینی مراکز توزیع و نگهداری (آب، نان و موادغذایی) برای زلزلهزدگان.
۷-پیشبینی راهها و جادههای اضطراری برای تردد خودروهای امدادرسان.
8-پیشبینی و نصب حسگرهای حساسی که در مواقع زلزله بهطور خودکار مانع ارتباط یافتن جریان انرژی در تاسیسات شهری از قبیل ایستگاههای تقلیل فشار گاز و پایانههای توزیع برق و آب میشوند.
9-آمارگیری دقیق نفوس و مسکن و ایجاد پایگاههای سازماندهی شده مردمی جهت کمکرسانی.
10- تهیه نقشههای مالکیت ثبتی که در قالب طرح کاداستر میتوانند در شناسایی املاک و مرمت و بازسازی بعد از زلزله تسریعدهنده باشد.
11-تسلط و کنترل انتظامی منطقه زلزلهزده و برخورد جدی با سوءاستفادهکنندگان از شرایط به وجود آمده از جمله عملیاتی است که با هدف امنیتی صورت میگیرد.
این درحالی است که بر اساس مرکز لرزهنگاری کشور این زمینلرزه دارای سه پیشلرزه بوده است که آلارم هشداری برای مسئولان مدیریت بحران استان بوده است و باید مورد توجه قرار میگرفت. با نگاهی به وضعیت سازههای تخریبشده عدم توجه «عوامل دخیل در ساختوسازها» شهر سرپل ذهاب کاملا مشهود و ملموس است. پس از هر حادثه طبیعی، دولت و نهادهای مسئول موظفند بهسرعت شرایط را برای آسیبدیدگان بهبود دهند. امدادرسانی در تمام ابعاد در همان لحظات اولیه باید بهسرعت تمام آغاز شود. مواد ضروری چون آب و غذا، اقلامی برای سرپناه و حفاظت از آسیبدیدگان در برابر سرما، دارو و … در کمترین زمان ممکن و در ابعادی بالاتر از نیاز بحران تهیه و به منطقه بحران ارسال شود. اعزام نیروهای امدادی هم بخش دیگری از کنترل بحران است. آیا این اتفاق در زلزله غرب رخداده است؟ تمام این مسائل از دو چیز نشأت میگیرد، ضعف مدیریت بحران و دیگر اینکه پیش از وقوع حادثه هیچکس آمادگی برای آن ندارد.
مرحله دوم لحظههای وقوع زلزله که مقیاس زمانی آن در حد ثانیه تا حداکثر دقیقه است. در این لحظه ما شاهد کیفیت اجرای مرحله اول خواهیم بود، یعنی آسیبهای کالبدی زلزله که ناشی از آسیب تاسیسات زیربنایی مانند گاز، برق و آب است (مانند آتشسوزی و آبگرفتگیها) چنانچه در مدیریت بحران به موارد مرحله اول کمتوجهی شود بحران شدت بیشتری مییابد.
مرحله سوم عملیات نجات و امداد که از ساعتهای اولیه شروع می شود و تا هفتهها ادامه مییابد. در این مرحله درصورت منطقهبندی شدن کشور استانهای همجوار به موضوع امداد با برنامهریزی از پیش تهیهشده ورود مییابند و از خدمات اکیپهای اعزامی و پشتیبانی حداکثر بهرهبرداری میشود که فراهم کردن امکانات اولیه موردنیاز مردم، توزیع مناسب آنها، رساندن غذای گرم، مایحتاج مصرفی و دارویی، توزیع مناسب، کارآمد و عادلانه اقلام از ویژگیهای این مرحله است. در این زلزله هم نبود یک مدیریت واحد و یکپارچه برای توزیع کمکها، نارضایتیهای مردم آسیبدیده و انتقادهای بعضی از نمایندگان مجلس را به دنبال داشت. کمکهای مردمی به شکل قابلتوجهی وارد منطقه شده است اما یک ستاد واحد هماهنگکننده برای این کار وجود ندارد و چون هرکسی بهطور مستقیم اقدام به پخش میکند این کار باعث میشود که پخش اقلام بهدرستی صورت نگیرد.
مرحله چهارم اسکان موقت؛ پس از ساعات اولیه حادثه که معمولا افراد در شوک ناشی از وقوع زلزله به سرمیبرند، مساله اسکان بازماندگان مطرح میشود. این اسکان در ابتدا بهصورت موقت خواهد بود که عمدتا از چادر بهره گرفته و بهتدریج از اتاقک مجهز استفاده میشود. در این مرحله چنانچه سایت موردنظر در مرحله اول آماده باشد سریعا چادرها در سکوها و مکانهای از پیش تعیینشده نصب و با راهاندازی سایت مربوطه مشکل اسکان حل میشود. در غیر اینصورت از روزهای اول تا ماهها بعد اسکان افراد بیخانمان و نیز استقرار موقت کاربریهایی که دچار تخریب و آسیب شدهاند، به طول میانجامد و بخش عظیمی از توان مدیریتی در این زمینه هدر میرود.
در این زلزله به دلیل ضعف دستگاههای متولی مدیریت بحران، بهناچار ارتش و نیروهای سپاه پاسداران وارد منطقه شدند و امدادرسانی شهر و روستا را برعهده گرفتند و ما شاهد حرکتهای مردمی گسترده در ایران و سرازیر شدن کمکهای مردمی و ارسال اقلام ضروری برای آسیبدیدگان هستیم.
مرحله پنجم مرحله رفع آثار تخریب ناشی از زلزله بوده و عملیات پاکسازی و بازسازی را شامل میشود (ترمیم اولیه زیرساختهای شهری از جمله راهها، لولهکشی آب، برق و گاز و نظایر آن). ابعاد بحران پس از وقوع زمینلرزه بهسرعت گسترشیافته و نیازمند بهکارگیری روشها و اصول مدیریت بحران است.
نتیجهگیری
بنابراین باید با برنامهریزی منسجم، یکپارچه و هماهنگ کلیه دستگاههای اجرایی موارد ذیل را در برنامههای اجرایی خود قرار دهند. اولویت دادن به بهسازی و استانداردسازی ساختمانها، شریانهای حیاتی و تاسیسات زیربنایی، آنها را در برابر زلزله مقاوم کرد. باید نظارت جدی بر نحوه اجرا و رعایت قوانین و آییننامههای مرتبط با زلزله، علیالخصوص قوانین مرتبط با ساختوساز (مثل آییننامه۲۸۰۰) مقررات ملی ساختمان، خیلی بیشتر از حال صورت گیرد. مقاومسازی مراکز امدادی، درمانی و خدماتی، شریانهای حیاتی و تاسیسات زیربنایی، شهرها را در برابر زلزله. باید آموزشهای هدفمند درخصوص مسائل مرتبط با زلزله را در جهت ارتقای فرهنگ ایمنی جامعه، در بین عموم مردم و آموزشهای تخصصی را در بین نیروهای امدادی و خدماتی، تقویت کرده و بهصورت پیوسته و مستمر در کشور اجرا کرد. ضرورت دارد از مشارکت مردمی در تمامی مراحل چرخه مدیریت بحران زلزله (آمادگی، مقابله، پیشگیری، بازسازی و بازتوانی) استفاده بهینه شود. آموزش عمومی مستلزم بالا بردن آگاهی عموم افراد جامعه از خطر بالا و آموزش دادن درباره اهمیت آنهاست. در میان سطوح گوناگون برنامهریزی کالبدی، کارآمدترین سطح برای کاستن از میزان آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله، سطح میانی یا همان شهرسازی است.
داشتن آمادگی قبل از بروز زلزله و اطلاعرسانی به مردم نیز نقش مهمی در کاهش اثرات زلزله دارد.
*محمدرضا محمدیان دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود