در این یادداشت برخی پیام های از بین رفتن داعش را با یادآوری حوادث تاریخی بررسی خواهیم کرد و در عین حال برخی هشدارها نسبت به عراق نیز مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.
به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از فارس، پایان داعش اگرچه خبر بسیار مهمی است ولی در عین حال نباید سبب شود تا دولت و مردم عراق نسبت به فتنه انگیزی هایی که ممکن است به واسطه تلاش های عربستان و آمریکا در این کشور به وجود آید غافل شوند. در این یادداشت برخی پیام های از بین رفتن داعش را با یادآوری حوادث تاریخی بررسی خواهیم کرد و در عین حال برخی هشدارها نسبت به عراق نیز مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. کار داعش که تقریبا از زمان آزادسازی موصل رو به سراشیبی سقوط نهاده بود، بالاخره تمام شد. تکریت، موصل و به طور کلی زدوده شدن داعش در کل عراق نوید و در بردارنده پیام ها و هشدارهای بسیاری بوده که برخی از آن ها عبارتند از:
1. بی اثری بودن راه سازش با غرب برای تامین امنیت. اگر عراقی ها بنا را بر این قرار داده بودند تا ائتلاف تحت رهبری آمریکا امنیت را به کشورشان بازگرداند، یقینا تا 30 سال دیگر هم این اتفاق نمی افتاد. توجهی به سخنان وزیر دفاع سابق آمریکا اشتون کارتر مبنی بر اینکه مبارزه با داعش سال ها ادامه خواهد داشت، نشان دهنده این است که آمریکایی ها بر روی داعش حساب ویژه ای باز کرده بودند و تنها زمانی حاضر به از بین بردن آن می شدند که برای آن ها منافعی در بر نداشته باشد. بنابراین اگر عراق منتظر اقدام ائتلاف به رهبری آمریکا برای نابودی داعش بود، (همانطور که باراک اوباما، آنگلا مرکل، اشتون کارتر، جان کری و مقامات فعلی پنتاگون و کاخ سفید بیان کرده بودند و بیان می کنند) این مبارزه ادعایی سالها زمان می برد و پروژه ای زمان بر تعریف می شد.
2. فرمان آیت الله سیستانی و تشکیل نیروهای بسیج مردمی را باید نقطه عطفی در مبارزه با داعش عنوان کرد. فرمانی که منجر به جدی شدن مبارزه با داعش و متعاقبا عقب نشینی روز به روز و شهر به شهر تروریست ها از سرزمینهای عراق شد. در یک کلام تشکیل حشد الشعبی و فرمان آیت الله سیستانی و نه دل بستن به سازش ها و ائتلاف های نمایشی آمریکایی را باید راه حل بازگرداندن سرزمین ها و شهرها به دامان عراق جستجو کرد.
3. پیروزی بر داعش اگرچه به لحاظ میدانی برای مبارزه با سازمانیافته ترین گروه تروریستی دوران بسیار حائز اهمیت است و نیازمند توجه و دقائق خاص و نظامی خود است، اما آنچه مهمتر است، شکست آمریکا در عراق به واسطه شکست داعش است. علاوه بر داعش، این آمریکا است که سیلی محکمی از این شکست خورده است. نباید از خاطر دور کنیم که آمریکا تمام تلاش خود را کرد تا ایران را به مرزهای خود برگرداند. اما جمهوری اسلامی با بیان اینکه دارای علائق منطقه ای و حس انسان دوستی در خصوص همسایگان خود است و تا پایان کار تروریست ها به متحدان خود کمک می کند، به واقع خط بطلانی بر تمام سناریوهای آمریکایی ضد ایرانی کشید.
4. آمریکایی ها در برهه های زمانی مختلف ثابت کرده اند که منافع آن ها در بحران سازی است. جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا پیشتر در مورد مبارزه با داعش گفته بود: مبارزه ای طولانی مدت خواهد بود؛ حتی در عراق! شبیه این جملات را وزیر دفاع سابق آمریکا نیز گفته بود؛ اشتون کارتر. این بیانات درست در زمانی گفته می شد که نیروهای عراقی توانسته بودند سنگر بزرگی از داعش را تسخیر کرده و در تدارک پیروزی بر این گروه بودند. اما آمریکایی ها که سیاست درازمدت بحران سازی در منطقه را دنبال می کرده و می کنند، بلافاصله بعد از هر نصرتی علیه تروریستها اعلام می کردند که سالهای طولانی برای مبارزه با داعش زمان نیاز است تا بدین ترتیب هم روحیه نیروهای داعش را تقویت کنند و هم روحیه نیروهای عراقی را تضعیف کنند. برای مثال درست در زمانی که متیس این اظهارات را بیان داشت اخبار رسانه های مختلف نشان می داد نیروهای سوری و عراقی به مرزهای دو طرف رسیده اند و برای عرصه میدانی خبری بسیار دل گرم کننده بود و نوید نفس های آخر داعش را می داد. در همان سخنان متیس با بیان «حتی در عراق»، سالهای طولانی ادامه خواهد داشت، در حال فرستادن این پیام بود که آمریکا قویا با دولت مرکزی مبارزه خواهد کرد تا داعش شکست نخورد. معنایی دیگر از این جملات نمی شد برداشت کرد.
به دلیل همین سیاست های آمریکایی ها بود که رهبر معظم انقلاب فرمودند : «اولاً این منطقه به شما چه ربطی دارد؟ ثانیاً بی‌ثبات‌کننده‌ی این منطقه شما هستید. آمریکا و عمال آمریکا هستند که منطقه را بی‌ثبات کرده‌اند؛ شمال آفریقا آن‌جور، منطقه‌ی غرب آسیا و سوریه و عراق این‌جور. اینکه به فلان گروهک پول بدهند و تولید کنند و پشتیبانی کنند، بی‌ثبات کردن منطقه اینهاست. داعش را چه کسی به وجود آورد؟ چه کسی تقویت کرد؟ امروز هم که ادعا می‌کنند ائتلاف علیه داعش به وجود آورده‌اند، همین هم دروغ است. بله، این‌ها با کنترل‌نشدگی داعش مخالفند اما داعش کنترل‌شده‌ای که دست خودشان باشد، این را می‌خواهند؛ و اگر کسی بخواهد این پدیده را نابود کند، جداً جلویش می‌ایستند.»
5. یکی دیگر از نکاتی که می توان در خصوص از بین رفتن داعش از آن ب یاد کرد که اتفاقا ژئوکالچر برای این منطقه نیز محسوب می شود، پدیده تاثیرگذار نیروهای فراملی در مبارزه با تروریست های فراملی بود. فاطمیون که نقش بسیار تعیین کننده ای نیز در نبرد با داعش داشت، یکی از نیروها و بازیگران ژئوکالچر و فراملی در مبارزه با تروریست های فراملی بود. یکی از صحنه های بسیار مهم در نبرد با داعش زمانی بود که «نیروهای افغانستانی مدافع حرم مشهور به لشکر فاطمیون» در ادامه عملیات خود به مرز عراق و سوریه رسیدند و بلافاصله بعد از آن در کنار سردار سلیمانی نماز شکر اقامه کردند.
6. وقتی تروریست های داعش به حرم امام خمینی و ساختمان اداری مجلس شورای اسلامی حمله کردند، یک اتفاق عجیب افتاد و آن مواضع نسنجیده و نفرت انگیز دونالد ترامپ به حوادث تهران بود، این موضوع نشان داد که ترامپ تمام قد ایستاده تا به هر طریقی شده دامنه ناآرامی های این گروهک تروریستی را به خاک ایران بکشاند. این موضوع تا حدی نفرت انگیر بود که سیل واکنش ها نسبت به اقدام او شدت گرفت به گونه ای که ابتدا ریچارد هاس بیان داشت «بیانیه کاخ سفید درباره حملات تروریستی در ایران که بعد از ابراز همدردی می گوید ایران سزاوار این حمله است، در واقع نتیجه تدوین متن بدون یک دستورالعمل هوشمندانه توسط یک تیم چند دسته و متفرق است. برخی از خبرنگاران و روزنامه نگاران باید پرده از فرایند و سیاست پشت این بیانیه مخدوش کاخ سفید درباره اقدامات تروریستی در ایران بردارند.»، علاوه بر هاس، پایگاه تحلیلی «آلترنت» در یادداشتی به قلم «جفرسون مورلی» که در پایگاه تحلیلی «سالن» نیز منتشر شد، گزارش کرد که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا با نوع واکنش به حمله تروریستی تهران، در واقع آمریکا را با تکفیری های «داعش» هم ردیف کرد. این تحلیل سپس اینگونه نوشت، شاید رئیس جمهور آمریکا خالی از اخلاق و وجدان باشد اما پیام سیاسی وی منسجم بود و این مطلب را بیان کرد «از همپیمانان سعودی که در جنگ با ایران هستند، انتقاد نکنید و دست کم نام آن را به زبان نیاورید.» سپس «اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا» نیز در این خصوص در گزارشی اظهار داشت «اقدام آمریکا در کل حتی بی احترامی به ایرانیانی بود که بسیاری از آن ها برای ابراز همدردی با مردم آمریکا در ماجرای یازده سپتامبر شمع روشن کردند. پیام خصومت ترامپ با ایران در واقع با سفر اخیر او به خاورمیانه شکل گرفت و او به جای ترغیب به برقراری ثبات و گفت و گو با عربستان و اسرائیل دشمنان منطقه ای ایران همگام شد.»
7. نکته دیگر به مواضع ترکیه بر می گردد. اردوغان که طی شش سال اخیر تمام تلاش خود را کرد که حکومت بشار اسد ساقط شود و بنا به گفته منابع موثق روسی میزان وسیعی از نفت داعش را خریداری و بسیاری از آثار تمدنی سوریه را از طریق شبکه های قاچاق خریداری و جابجا کرده بود، حالا در صف ایران قرار گرفته است. حضور ترکیه در نشست سه جانبه سوچی درست در روزهایی که بشار اسد با رئیس جمهور روسیه ملاقات داشته، نشان دهنده تغییر سیاست های ترکیه است، البته بسیاری از کارشناسان ریشه این تغییر موضع را کودتای ترکیه برشمرده اند، اما از نقش ایران و قدرت اجماع سازی ایران نیز در این خصوص نباید غافل شد. این تغییر رویکرد آنگاه معنی پیدا می کند که به یاد آوریم همین چند صباح پیش بود که وزیر خارجه ترکیه در دیدار با همتای آمریکایی خود از زبان وزیر آمریکایی بیان داشت که هدف هر دو کشور «کاهش اخلال گری ایران در منطقه است».
8. منطقه و به طور خاص عراق باید منتظر فتنه انگیری دیگری از جانب عربستان و آمریکا باشد، حالا که داعش به پایان کار رسیده است، قطعا متحدان و حامیان این نیروی تروریستی دست بسته منتظر آرامش منطقه نخواهند نشست و در تدارک اقدامات ثبات زدای دیگر خواهند بود. بی تردید عربستان از وجود یک عراق منسجم و با حکومتی با ثبات هراسناک است، چرا که این عراق قطعا به سمت سیاست های عربستان سعودی سوق پیدا نخواهد کرد. در اینکه در ذهن مقامات سعودی چیزی جز بی ثباتی در عراق وجود ندارد، تردیدی نیست. همچنین ایجاد اختلاف در بین گروه های شیعی در عراق و جدا کردن طیف گروه های شیعی از ایران از دستور العمل های عربستان سعودی خواهد بود. عربستان همچنین در ذهن خود تضعیف ایران را نیز می پروراند، آن ها تصور می کنند با از بین رفتن داعش در عراق، ایران است که موضع قوی در منطقه تحصیل خواهد کرد، لذا با دعوت از مقامات عراقی برای رفتن به ریاض، فرستادن تجار عربستانی به بغداد و به طور کلی تلاش برای بازگشایی دریچه های اقتصادی به بهانه بازسازی عراق، تلاش خواهند کرد سیاست های تفرقه افکنانه خود را در این کشور عملیاتی کنند.
