آنچه از سوی نگارنده پیشنهاد میشود اینکه فعالان دانشجویی برای جلوگیری از تنزل جایگاه مجموعه دانشجویی خود بهعنوان مسئول تدارکات برنامههای اینچنینی که در نیمه آذرماه به اوج خود میرسد، ضمن مطالبه دقیق انتظاراتشان از سخنرانان مراسم دانشجویی، حتما یک موضوع مشخص و راهبردی را بهعنوان نخ تسبیح برنامههای گوناگون و متنوع خود مدنظر قرار دهند و کلان مدیریت برنامهها را بالکل واگذار نکنند و با ایجاد ظرفیتی برای گفتمانسازی در محیط پیرامونی و اجتماعی- که باید جریان دانشجویی با توجه به روحیه آرمانخواهی به مسائلی از قبیل ایجاد جامعه اسلامی و تمدن اسلامی به معنای احیای تفکر اسلام سیاسی، حساسیت داشته باشد- نسبت به وضعیت موجود کشور با آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی همچون استقلال، آزادی، بسط و گسترش عدالت و مطالبات مهم اجتماعی همچون امنیت و اقتصاد، به بازخوانی و نقادی عملکرد چهار دهه گذشته مسئولان و کارگزاران مختلف کشور بپردازند.
واقعیت امر آن است که نخبگان سیاسی، مسئولان و کارگزاران کشور این روزها به دلیل درگیر شدن در مسائل روزمره از نگاه راهبردی به آینده انقلاب اسلامی و چشماندازی که باید در مسیر آن حرکت کنیم به نوعی غافل شدهاند و این جریان دانشجویی است که باید با بسترسازی در محیط دانشگاه ضمن جلوگیری از ادامه این غفلت، بهعنوان یک جریان پیشرو در برنامهریزی و اقدامات و مباحث فکری و نظری این مهم، به یاری مسئولان و سیاستگذاران بشتابد. 16 آذرماه میتواند بهانهای برای شنیده شدن و گفتوگو کردن میان سلایق مختلف فکری و سیاسی در این جهت قرار گیرد که در کنار دارا بودن جذابیتهای خاص خود، زمینه توجه دادن مسئولان را به مباحثی مهمتر از برخی کشوقوسهای سیاسی روزمره و کمفایده جلب کند تا با بهرهگیری از ظرفیت دانشگاه تلاششان را برای ایجاد یک نگاه راهبردی در مجموعه دانشگاهی کشور به آینده انقلاب اسلامی بیشتر کند.