جامعه ایران تا همین چند سال پیش توقع داشت وقتی فردی از مسئولان لشکری و کشوری نظام درباره افراد با ظاهرهای متفاوت یا به تعبیری بدحجاب اظهارنظر میکند یا به این افراد حمله کند یا زیرکانه حمایتی کوتاه کند تا در روزهای نزدیک به انتخابات سبد رایآوریاش پر شود؛ اما چند سالی است که این روایت کلیشهای با چند اظهارنظر جالب شکسته شده و رسانهها با نقلهای جدیدی روبهرو شدهاند؛ مانند نقلقولی که در ابتدای گزارش آمده که ناقل آن کسی نیست جز سردار سلیمانی که این روزها مقاومت جانانه او و همرزمانش در منطقه و موفقیتشان در نابودی داعش او را در زمره افراد محبوب ایرانیها قرار داده است.
او این سخنان را روز گذشته، پیش از خطبههای نمازجمعه کرمان ایراد کرد. سخنانی شبیه به اظهارات او در مراسم روز جهانی مسجد: «چرا دائما از القاب بیحجاب، بدحجاب، اصولگرا یا اصلاحطلب استفاده میکنید؟ پس چه کسی میماند؟» جواب این سوال را البته مقام معظم رهبری در جریان سفر خود به استان خراسانشمالی با ادبیات دیگری بیان کردند؛ سخنانی که مخاطبش هم مسئولان هستند هم بخش مذهبی جامعه: «بعضى از همینهایى که در استقبال امروز بودند خانمهایى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست. مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهاى داشته باشد؛ داشته باشد.»
تعبیر جدید و حمایتی که از رهبر معظم انقلاب درباره نوع مواجهه با سلایق پوششی بهصورت خودجوش و در قالب عکسنوشت و کلیپ به صورت گستردهای در فضای مجازی پخش و با واکنشهای مثبتی همراه شد:
- کاش دیگر آقایان هم یاد بگیرند. چقدر نگاه ایشان با دیگران فرق داره
- این حرفارو باید با طلا نوشت
- دل با آرمانهاست: یعنی همینها عاشق مبارزه با صهیونیستها هم هستند
- اشتباهات آقای... را به پای شما نمیگذاریم.
در ماجراهای مختلف این گفته رهبر معظم انقلاب که دل این افراد متعلق به اهداف و آرمانهاست، نمود عینیتری پیدا کرد. ماجرای جمله مضحک نتانیاهو که «در ایران جوانان نمیتوانند شلوار لی بپوشند» با واکنشهای مکرر جوانان همراه شد و عکسهای جوانان با شلوار لی، بسیاری از شبکههای مجازی را پر کرد.
البته نتانیاهو و بهطور کلیتر رژیم اشغالگر قدس بهواسطه ظلمهای طولانیمدتی که به مسلمانان مظلوم فلسطین وارد کرد همواره مورد غضب آزادیخواهان منطقه بودند و جبهه مقاومت بهعنوان نوک پیکان مقابله با این رژیم از محبوبیت بالایی بین جوانان برخوردار شد و تیپهای مختلف با حمایت از این جبهه، اشتراکها را اصل قرار دادند.
بهطور مثال جولیا پطرس، خواننده لبنانی در روزهای جنگ ۳۳ روزه ترانه حماسی «احبائی» را در حمایت از حزبا... لبنان خواند. او دراینباره میگوید: «پیام سیدحسن به مجاهدان بسیار تاثیرگذار بود و من آن را ضبط و بیدرنگ از نوار پیاده کردم. به ذهنم رسید که از حزبا... اجازه بگیرم و از پیام سرودی بسازم.» او بارها و بارها و در مناسبتهای مختلف این ترانه را اجرا کرده است. سال پیش وقتی در ایام سالگرد پیروزی حزبا...، جولیا پطرس آهنگ احبائی را در کنسرتش خواند تمام جمعیت بلند شدند و دست زدند و برخی اشک شوق ریختند. جولیا هم وقتی شور و شوق حضار را دید، اجازه داد جاهایی که مردم دوست داشتند را خودشان اجرا کنند؛ اما زیباترین صحنهها که از هوشمندی بالای این خواننده مسیحی ناشی میشد، آنجا بود که وقتی ترانه به «انتم…»های متن در توصیف مجاهدان حزبا... میرسید، با دست به حضار اشاره میکرد که یعنی شما هم مثل آنها هستید و باید آن راه را ادامه بدهید یا آنجا که میگوید: «بکُم سَنُغُیّرُ الدّنیا» با شما دنیا را دگرگون میکنیم. هرچند تلاش برای گستردهسازی دایره حامیان مقاومت و پذیرش دلهای آماده برای حضور در لشکر حامیان مظلومان با وادادگی و ابتذال فرهنگی متفاوت است اما برخورد صحیح و دوری از «من خوبم و تو بدی» میتواند بسیاری از نقشههای دشمنان از برخورد سخت با افراد با ظاهر غیردینی را نقش بر آب کند. ذات انسانها والاتر از ظاهر آنهاست.
مگر میشود ظلم را دید و عاشق ظلمستیز نشد و مگر میشود داعش را دید و عاشق حججی نشد؟ مساله حمایت از مقاومان عالم و آزادگیخواهی دایرهای وسیع از کلمات مرسوم کوچهها و خیابانها دارد، وسیعتر از مرزهای ظاهر دینی و غیردینی یا بدحجاب و باحجاب.