به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» جمعی از دانشجویان و فارغالتحصیلان دکتری در نامهای به وزیر علوم، اعتراض خود نسبت به شرایط جذب هیئت علمی در دانشگاهها اعلام کردند.
متن کامل نامه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرجیم
جناب اقای دکتر غلامی
وزیر محترم علوم تحقیقات و فناوری
با سلام و احترام، اینجانبان جمعی از دانشآموختگان و دانشجویان دکتری دانشگاههای سراسری سراسر کشور نسبت به مواردی از روند جذب هیات علمی در دانشگاههای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کشور به شرحی که میآید اعتراض داریم و خواهان رسیدگی و اصلاح میباشیم.
نخستین مورد که مهمترین نیز میباشد، بیعدالتی حاکم بر اجرای این روند توسط گروهها به صورت اخص و دانشگاهها و از سوی دیگر قرین شدن این مساله با نبود نظارت و پیگیری توسط وزارت است. در این راستا موارد زیر شایان توجه میباشند؛
- عدم اعلام نیاز از سوی دانشگاهها و گروهها با وجود نیاز مبرم به جذب هیات علمی و پیشبردن کارها با مدرسان حقالتدریس و از سوی دیگر نبود ارادهی بالا دستیها به التزام دانشگاههای پیام نور و علمیکاربردی و دانشگاههای صنعتی و همچنین دانشگاههای دیگر و گروهها برای اعلام نیاز
- اعلام جذب صوری گروهها و دانشگاهها و عدم جذب نیرو از بین متقاضیان شایسته
- جذب نیرو پیش از اعلام نیاز و استفاده از رویهی جذب صرفا به منظور مستندسازی
- نبود یک معیار روشن در گزینشها و رعایت نشدن معیارهای موجود از سوی گروهها و پایمال شدن حقوق متقاضیان و از سوی دیگر عدم امکان احقاق حق مورد اجحاف قرار گرفتگان به دلیل نبود یک معیار روشن و یک رویهی قابل پیگیری
- عدم صلاحیت گروهها در امر گزینش و نبود نماینده یا هیاتی از وزارت جهت نظارت بر مصاحبهها و ارزیابیها
- عدم استقلال دانشگاهها و گروهها و تاثیر نیروهای ذینفوذ داخل و خارج دانشگاهها در رویه
- شرایط خاص دانشگاهها و گروهها که بیشتر به منظور جادهصاف کردن برای شخصیست که از پیش انتخاب شده است.
دومین نکتهی مورد اعتراض، شرط نمرهی معدل است که در فراخوان اخیر برای جذب هیات علمی دانشگاهها، به صورت ویژهای مطرح شده است. البته هدف از این موارد این نیست که کلا وقعی به معدل نگذاریم. خواستهی اینجانبان مطرح بودن معدل به عنوان یک شاخص در کنار سایر شاخصهاست؛
- شرایط علمی دانشگاهها با هم متفاوت است. قاعدتا معدل در دانشگاههای با سطح بالای علمی پایین تر از دانشگاههای با سطح علمی پایین تر است و اصولا این نوع مقایسه قیاسی مع الفارق است که نباید باب شود(با کدام منطق می توان معدل یک دانشجو در مثلا دانشگاه صنعتی شریف را با یک دانشجو در یک دانشگاه غیر انتفاعی را در یک سبد قرار داد و صرفا از لحاظ کمی مقایسه کرد)
- همسنگ نبودن نمرات اساتید مختلف حتی در یک گروه آموزشی یک دانشگاه خاص. برای مثال نمرات مدرسان حقالتدریس با نمرات هیات علمیها تفاوت معنادار دارند.
- همسنگ نبودن نمرات یک استاد در دو ترم متفاوت و یا در دو گروه متفاوت
- قابل مقایسه نبودن نمرات یک استاد که دامنه ی نمراتش 18-20 است با یک استادی که دامنهی نمراتاش 8-15 است و اتفاقا در بیشتر گروهها استادان اینچنینی برای یک درس خاص هستند.
- عدم اعمال ضریب تراز درست به گونهای که تفاوت معناداری بین یک گروه که به سختی در کشور معروف است و یک گروه معمولی دیده نمیشود.
- عدم توجه به سختی خیلی رشتهها مانند ریاضی، فیزیک و یا مهندسی مکانیک. چه بسا یک دانشجو با معدل زیر 14، در بین ورودیهای خود در رشتهی ریاضی نفر اول یا دوم شده است، حال آنکه در یک رشتهی ساده با معدل 17، دانشجو در چارک پایین کلاس قرار میگیرد.
- غیر استاندارد بودن و ناعادلانه بودن معیار معدل در نبود امتحان سراسری و یکپارچه مانند کنکور سراسری، امتحانات نهایی دبیرستان یا سیستم پیام نور
- موارد بالای رتبههای تک رقمی و حتی رتبهی یک در آزمونهای تحصیلات تکمیلی توسط دانشجویان با معدل پایین
- وجود نوابغ و بزرگان علم و هنر و ادبیات که معدل پایینی داشتهاند از آواریست گالوا گرفته تا تامس هاردی و بهرام بیضایی
- هستند دانشجویانی که در مقطع کارشناسی اختراع ثبت کردهاند و کتاب نوشتهاند اما معدلشان هم زیر 14 است.
آیا اگر فردی در مقطعی دچار مشکلی شود که منجر به افت تحصیلی شود. باید تمام راههای جبران را برای او مسدود کرد؟ این کار همان رسم قوم عاد است که در آیهی 130 الشعرا آمده است که «و اذا بطشتم بطشتم جبارین»
- قوانین در دوره های مختلف تفاوت کرده و مثلا در دوره ایی تمام دروس حتی دروس افتاده و دروسی با نمره صفر نیز در معدل کل لحاظ می شدند در حالیکه در دوره های بعدی مثلا نمرات صفر از معدل حذف شده یا مثلا در آیین نامه های جدید دروس افتاده در معدل قابل محاسبه نیستند. چگونه معدل افراد در این دوره های گوناگون با هم مقایسه می گردد. جالب است بدانید دانشگاههای مطرح همین آیین نامه ها را نیز اجرایی نکرده اند
- برای فردی که در کنکور توانسته رتبه خوبی بیاورد و در دانشگاهای تراز اول کشور تحصیل کند یا در سطح دکترا که کنکور دکترا را گذرانده است و در امتحان جامع که به مراتب سخت تر از هر مرحله درسی است با موفقیت عبور کرده است چگونه مثلا معدل لیسانس او تعیین کننده ورود او به گردونه فراخوان های وزارت علوم و استخدام شده است
- مطابق با نظر شرعی و صد در صد عقلی حضرت امام خمینی بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی حال فعلی افراد محل قضاوت است با چه منطقی سوابق گذشته فرد تنها معیار تصمیم گیری در مورد مهم ترین برهه زندگیش قرار می گیرد و فرد از کل امتیازات و شغل خوب که حق مصرح او در قانون اساسی است محروم می گردد
- در تمام دنیا سوابق پژوهشی فرد بسیار موثرتر از سوابق آموزشی خصوصا در سطح اشتغالاتی مثل تحصیل دکتری، اعطای بورس، عضویت در هیات علمی، دریافت گرنت های پژوهشی و استخدام است. چگونه شده است که در کشور ما این ماجرا برعکس شده است آیا این رویه در آینده درس خواندن برای نمره، افزایش تقلب و ظهور قارچ گونه موسسات تدریس خصوصی را در پی نخواهد داشت آیا بلایی که بر سر ما با غولی به نام کنکور آوردید باز هم علاوه بر دوره دبیرستان باید تا اخر دوره دکترا گریبان گیرمان شود.
از نظر ما دانشجویان و دانش آموختگان این شرط گذاری ها برای استخدام، جذب و بورس برای حذف عده ایی از متقاضیان و کاهش ورودی است تا دغدغه ایی علمی و باید معدل نیز مانند سایر سوابق پژوهشی و آموزشی به عنوان صرفا یک آیتم و با لحاظ ضریب دانشگاهها و نیز با امتیاز مشخص در کل امتیازات تاثیر داده شود نه به عنوان شرط ورود افراد به گردونه استخدام تا واقعا حق به حق دار برسد.
در این زمینه دانشگاه ها باید فعالانه عمل کند و حق ما دانش جویان و دانش آموختگان را استیفا نماید. دانشگاه ها باید ضمن اعمال آیین نامه آموزشی سال 93 در دانشگاه و تسری آن به سالهای پیش از آن، اقدامات لازم را برای اعمال ضرایب معدل مخصوص دانشگاهها در فراخوانهای جذب و استخدام نیز لحاظ شود و اصولا معدل به یک شاخص امتیازی در این موارد تبدیل شود نه معیار ورود افراد به گردونه گزینش.
سومین مقولهی مورد اعتراض، تغییر شرایط سنی است که از حداکثر 45 سال به حداکثر 40 سال تغییر یافته است. مسالهی تفاوت سن متقاضیان را میتوان با یک سیستم ارزشدهی که با افزایش سن، نمرهی کمتری به داوطلب میدهد، تعدیل و حل نمود. در این راستا توجه به موارد زیر لازم و ضروری است؛
- در دانشگاههای برتر و در پایاننامههای ارزشمندتر، عموما تحصیلات دانشجویان در مقاطع مختلف زمانبرتر است که با این شرایط متضرر خواهند شد و با این وصف تنها کسانی که از این شرط سنی در آینده متضرر خواهند شد فارغ التحصیلان دانشگاههای برتر دولتی هستند
- در برخی رشتهها تجربهی کار عملی بسیار مهم است و مکمل کار آکادمیک و دانشگاهی است از جمله رشتههای روانشناسی و مشاوره، رشتههای فنی و مهندسی، شیلات و دامپزشکی، رشته های مریوط به زیست فناوری و رشتههای آموزش
- در رشتههای تئوریک مبنای سن را میتوان منطقی دانست اما برخی رشتههای دانشگاهی نیاز به اشخاصی خبره از لحاظ کار عملی دارند؛ یک مشاوری که سالها کار عملی کرده است، یک مهندسی که پروژهها انجام داده است، یک حقوقدانی که در دادگاهها و مباحث حقوقی حضور داشته است، یک متخصص آبزیان که در صنعت شیلات کار عملی کرده است و مواردی از این دست، میتوانند گزینههای مناسبی برای هیات علمی باشند که ارتباط بین دانشگاه و صنعت را نیز هموار کنند و قاعدتا این تجربیات، به قیمت عمر به دست میآیند.
- نیروهایی که در کشورهای دیگر با صرف عمر، علاوه بر علم، تجارب و مهارتهایی اندوختهاند، با این رویکرد از بازگشت به میهن منصرف میشوند که همین خود زیانیست.
- متاسفانه تعداد فارغ التحصیلان زیاد شده اند و موقعیتهای شغلی کم، مسئولین به جای ایجاد اشتغال به بهانه های مختلف در فراخوانهای جذب هیات علمی و استخدامها با شرط گذاری های نا مناسب سعی در کاهش ورودی و تقاضاها هستند که عملا متضررین این نوع شرط گذاری ها فقط و فقط فارغ التحصیلان دانشگاهای معتبر کشور است.
برای حل این سه مورد راهکارهای زیر پیشنهاد میگردد؛
در مورد نظارت بر کار گروهها
نخست- بر نیاز، اعلام نیاز و جذب نظارت جدی شود که همین مهم بیشک باعث افزایش مشهود پوزیشنهای دانشگاهی خواهد شد.
دوم- اعمال نظر قطعی دانشگاه و گروه تخصصی دانشکده حذف شود و صرفا امتیازی حداقلی برای دانشگاه در نظر گرفته شود.
سوم- مصاحبهی علمی توسط گروه ارزیاب بیطرف از وزارت علوم یا با حضور یک نماینده از طرف وزارت صورت گیرد.
چهارم- نتایج نهایی جذب به صورت عمومی و شفاف برای هر پوزیشن و دانشگاه اعلام گردد که راه بسیاری از ناحقها سد شود و در صورت تخلف، امکان پیگیری برای مورد اجحاف قرار گرفتگان باشد.
در مورد معدل
در نظر گرفتن معدل به عنوان یک شاخص در کنار سایر شاخصها. نه اینکه به تنهایی تعیین کند که یک متقاضی شرایط هیات علمی شدن را ندارد. یک سیستم امتیازدهی پیشنهادی این است نمره معدل هر مقطع به عنوان امتیاز در نظر گرفته شود و در کل امتیازات لحاظ شود یا فرمولهایی که می توان در این زمینه مورد نظر قرار گیرد که به عدالت نزدیک تر است.
و در مورد سن
اینکه متقاضیان 40-45 سال به یکباره از گردونه حذف شوند، مورد اعتراض است. یکی از پیشنهادهای تاثیر سن، این است که برای متقاضی زیر 30 سال 15 نمره، بین 30 تا 31، 14 نمره، بین 31 تا 32، 13 نمره و ... و برای بالای 40 سال، 4 نمره در نظر گرفته شود.
برای مقالات مستخرج از پایان نامه، کتب و سایر مقالات و فعالیتهای اموزشی و اجرایی افراد نیز می توان امتیاز مشخصی در نظر گرفت و سپس افراد بر اساس امتیاز کسب شده رتبه بندی و از امتیاز خود در سیستم نیز آگاه باشند. سپس در گروه و با نظارت یک عضو خارج از گروه که می تواند نماینده وزارت باشد، یا مانند حضور داوران خارجی در جلسه دفاع از دیگر دانشگاهها مدارک بررسی شود. و سایر معیار های شخصیتی فرد نیز توسط گروه مورد ارزیابی قرار گیرد که البته این موضوع فقط یک چهارم کل امتیاز را شامل شود. نهایتا امتیاز هر فرد به صورت شفاف اعلام و افراد برتر بکارگیری شوند.
در پایان، اینجانبان خواهانیم که یک میزان، معیار و محکی روشن و شفاف وضع شود با کمترین تاثیر پذیری از افراد و بیشتر به صورت سیستمی باشد و توسط هیاتهای بیطرف و زبده اجرا گردد که بیعدالتیها و سوءاستفادههای صورت گرفته در این بخش، از طولانی کردن روند، اقدامهای صوری گروهها و.. بیش از این مایهی ستم بر خلق خدا نگردد و به شدت بازرسی صورت گیرد که « و لا تطغوا فی المیزان»
کمپین تغییر قوانین جذب هیات علمی
چرا کسی پیدا نمی شود به این رنج های دانشجویان دکترا که عمر خود را به پای علم گذاشته اند وقتی بنهد، این است آیین پاسداری از سنگر علم و دانش که بحرف خود را قربانی حرمت دانش میکنیم؟
الله اکبر از این همه نشنیدن ها وساده عبور کردن ها از اینگونه خواسته های مشروع وبحق طبقه نادیده انگاشته شده دانشجویان .