به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، بیش از ۸۰۰ نفر از فعالان دانشجویی اصلاحطلب بیانیهای تحلیلی درباره موضوع فلسطین و در محکومیت رژیم صهیونیستی و سلطهجوییهای دولت آمریکا صادر کردند.
متن این بیانیه به شرح زیر می باشد:
أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ [حج/ ۳۹]
به آنها که جنگ بر آنان تحمیل شده اجازه جهاد داده شده است، چراکه مورد ستم قرار گرفتهاند و خدا قادر بر نصرت آنها است.
مسئلهٔ فلسطین، مسئلهٔ دیروز و امروز نیست. بیش از ۷۰ سال از اشغال آرام فلسطین میگذرد و سالهاست که مردم فلسطین برای احقاق حقوق اولیهٔ خود با دستان خالی میجنگند و مقاومت میکنند. در این میان، علیرغم تمام ادعاهای «حقوقبشری»، نه تنها دولت-ملتهای مختلف در راستای کمک به بازپسگیری این کشور کار موثری نکردهاند که روز به روز، هجوم به حریم مردم فلسطین بیشتر هم میشود. در طی سالیان گذشته، اتفاقا درست در زمان سکوت رسانهها، شهرکسازیهای مستمر اسرائیل تدوام یافته و با اجرای برنامهٔ احداث مناطق یهودینشین در سرزمینهای اشغالی، بازپسگیری سرزمینهای غصبشده به رویایی دستنیافتنی تبدیل شده است. تصمیم جدید رئیس جمهور آمریکا برای انتخاب بیتالمقدس به عنوان پایتخت جدید اسرائیل نیز چیزی جز همین پیشروی آرام نیست و تنها گوشهای کوچک از این فرآیند را برملا میسازد.
استعمار و استبداد، مفاهیمی متعلق به تاریخ نیستند. در کنار ما این مفاهیم روز به روز در شکل جدیدی ساخته و پرداخته و بارتولید میشوند و سنگهای جنبش مقاومت فلسطین، تنها نمادی است که اکنون برای مبارزه با این پدیدهها برای ما باقی مانده است. روز به روز خبرهای مختلفی از دستگیری و شهادت جوانان در فلسطین شنیده میشود که تنها جرمشان، ایستادگی در برابر زورگویانی است که به صورت روزمره، خواهان حذف، طرد و انکارخانهشان هستند.
نمیتوان معترض ظلم و بیعدالتی شد و از ستمی که در حق مردم فلسطین میشود با بیتفاوتی گذشت، مبارزه با اسرائیل و دفاع از آرمان فلسطین با مبارزات رهاییبخش مردم ایران در برابر استبداد و استعمار در برهههای مختلف همراه بوده است، چراکه دفاع از فلسطین یعنی دفاع از کرامت انسانی و اعلام همبستگی با مستضعفین جهان. مبارزه مردم فلسطین با مبارزه ملت ما و همه مسلمانان جهان در پیوند است، آرمان فلسطین میتواند وحدتبخش تمام مسلمانان جهان باشد، وحدتی در عین پذیرش تمام تفاوتها و تحمل دیدگاههای مختلف.
اما سالهاست که مسئلهٔ فلسطین، تبدیل به بازیهای جناحی و کسب منافع برای کشورهایی شده است که از این جدال به نفع خود سود میبرند. کسی به مردمی فکر نمیکند که هر روز برای به دست آوردن حریم خود در خیابانها فریاد میزنند. چراکه فریاد آنها آنقدر برای همگان عادی شده است که انگار هیچ وقت صدایی نشنیدهاند. فلسطین برای بسیاری از دولتها تنها به دستاویزی تبدیل شده است که از قِبل آن بخواهند با اعمال نمایشی و تبلیغاتی و طرح ادعاهایی که تنها مصرف داخلی دارند، سیاستهای خود را موجه جلوه دهند. از طرفی مذاکرات بینتیجهٔ غربیان برای حل مسئلهٔ فلسطین تنها شبیه به یک بازی بیپایان و یک نمایش بزرگ است، نمایشی که پردهٔ آخرش توسط کارگردانانی در سایه هدایت میشود. به همین خاطر است که فلسطین تنهاست.
فلسطین آنقدر تنهاست که بسیاری علیرغم اینکه از عکسهای شهدای فلسطینی متاثر میشوند و صدای فریاد و شعارهای زنان و مردان در خیابانهای بیتالمقدس دلشان را به درد میآورد، اما ساکت و نظارهگرند تا مبادا کنش آنها منجر به برچسبهای مختلف شود. به همین خاطر باید انگشت تقصیر را به سمت کنشگران سیاسی و اجتماعی این چند دهه نیز گرفت که سالها در مقاطع مختلف به جای تلاش برای مبارزه در راستای آرمانهای فلسطین، اجازه دادهاند تا مفاهیم عدالت و مقاومت، تنها متعلق به جریاناتی خاص شود؛ جریاناتی که علیرغم برخورداری از سلطهٔ رسانهای، در سالیان گذشته نتوانستهاند گفتمان خودشان را در این باره گسترش دهند، چراکه نه حرفی برای گفتن دارند و نه مفاهیمی برای اشاعه دادن و نتیجهٔ این انحصار گفتمانی و رسانهای، امروز در بیاطلاعی و بیتفاوتی بسیاری از مردم بارز شده است. اما تا کی باید در برابر این ظلم سکوت کرد؟ تا کی باید به بهانهٔ اجتناب از بهرهبرداریهای سیاسی عدهای خاص، روش و منش مدنظر خود را علنا اعلام نکنیم و اصول اولیهٔ خود را فراموش کرده و میدان را خالی کنیم؟
روشنفکران و آزادیخواهان، در تمام دنیا یک صدا آمریکا را به دلیل عملکردهای سلطهجویانهاش محکوم میکنند و اسرائیل را تنها یک رژیم اشغالگر میدانند که روز به روز به پیشرویهایش ادامه میدهد. در روزهای گذشته، فرمان رئیسجمهور آمریکا بار دیگر مردان و زنان در کشورهای مختلف را به خیابانها کشانده تا عرصهٔ عمومی را به صحنهای برای تظاهرات ظلمستیزانه علیه سیاستهای سلطهجویانه آمریکا و اسرائیل بدل کنند اما جای تعجب و همزمان جای نگرانی است که در ایران شاهد هیچ تظاهرات خودجوش و مستقل مردمی نبودیم. جامعهٔ مدنی ایران در حالی ساکت و نظارهگر وقایع را دنبال میکند که انتظار میرفت صدای مستقلی را در قبال آرمان فلسطین بلند کند؛ صدایی که خارج از منطق قدرت به دنبال حقیقت ماجراست.
جنبشهای اجتماعی اگر تنها یک کارکرد هم داشته باشند، آن اتحاد هرچه بیشتر تمام دغدغهمندان جهان و مقاومت جمعی در برابر مستعمران و مستبدان و اشغالگران است. به همین خاطر فعالین و کنشگران باید تمام تلاششان را بکنند تا هرچه بیشتر بتوانند از ابزارهای خود برای خلق این همدلی و اتحاد، استفاده کرده و صدای این اتحاد را بتوانند به گوش جهانیان برسانند.
خارج از جنبش دانشجویی سخت میتوان گروهی را سراغ گرفت که بتواند از موضعی اصولی وضعیت موجود را نقد کند؛ موضعی اصولی که مسئله را نه با به کار بردن منطق هزینه- فایدهٔ مداخلات بینالمللی، بلکه با تاکید بر حق مبارزه و سیاست مردمی به شکل حضور تنانهٔ مردم فلسطین در عرصهٔ عمومی، به مخالفت با جنگ و ناامنی بپردازد. موضعی که نشان دهد هیچ کشوری حق و صلاحیت آن را ندارد که ساختاری را به زور به کشوری دیگر تحمیل و نقش قاضی بینالمللی را بازی کند.
باید تاکید کنیم حتی از دید منافع ملی نیز «خاورمیانه مسئلهٔ ماست». وضعیت آشفتهٔ خاورمیانه باید پیش روی چشم هر کنشگر سیاسی باشد. باید با دید تاریخی به مقابله با رویکردهای سیاستزدوده و بیطرفانهای که این روزها سکهٔ رایج شدهاند برخاست؛ تاریخ خاورمیانه از کودتا علیه مصدق تا حمایت از صدام علیه کردها، از ایجاد جنگ و ناامنی در منطقه از سوریه و لیبی و یمن گرفته تا حمایت از اسرائیل همگی مسئلهٔ ما نیز هستند. ما فعالان دانشجویی همراه با گفتمان عدالتطلبانه و آزادیخواهانهٔ جنبشهای جهانی، هرچه بلندتر این مهم را فریاد میزنیم که نمیشود برای آزادی و عدالت در جامعهٔ خود تلاش کرد، اما در برابر ظلم و ظالم در گوشهای از خاورمیانه سکوت کرد. ما معتقدیم باید با تاکید بر اصول و بازگشت به ایدههای اصیل جنبش دانشجویی، راه را دوباره ساخت و نگذاشت که آرمان فلسطین تنها در دستان جریاناتی خاص محدود شود.
ما فعالان دانشجویی باید به شکلی نمادین مرزهای بین کشورها را به مثابهٔ نمود اعمال قدرت دولتها از بین برده و با طرد منطق یک بام و دو هوا و سراپا متناقض «مسئلهٔ ما نیست» بر همبستگی با تمام جنبشهای مقاومتی و مردمی تاکید کنیم. چراکه مسئلهٔ فلسطین اگر راهحلی داشته باشد، آن راهحل تنها و تنها از رهگذر مقاومت مردمی فلسطینیان و حمایت قاطع ما از این جریانات مردمی میسر خواهد بود.