تغذیهشونده از جاهای خاص
حمیدرضا جلاییپور چادری بودن برخی خانمهای حاضر در تجمع روز پنجشنبه مشهد را نشانه آن میداند که احتمالا این خانمها از مراکزی دعوت شده بودند و هدف از این اعتراضات هم چیزی بیش از ضربه زدن به روحانی نیست. او با اشاره به پدیده موهومی تحت عنوان دولت موازی، آن را عامل نشان دادن چراغ سبز به معترضان میداند و مدعی میشود اعتراضات خودجوش نیست چراکه در اعتراضات خودجوش معمولا شعارها بیشتر علیه «حاکمیت» است، نه «دولت». این جامعهشناس البته ظاهرا تحلیل خود را زمانی به رشته تحریر درآورده که همه شعارهای سرداده شده به گوشش نرسیده. شعارهایی که چندان هم به روحانی و دولت تحتامرش محدود نبوده و سایر بخشهای نظام را دربر میگیرد.
سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاحطلب این اعتراضات را به پای «جوانان ستادهای کاندیداهای شکستخورده انتخابات» مینویسد که علیه گرانی و البته دولت برنامهریزی و ساماندهی شده است. صادق زیباکلام هم مخالفان دولت را به ماهیگیری از آب گلآلود متهم میکند و مینویسد آنها میخواهند همه این نابسامانیها را که حداقل در سیاستهای اجرایی غلط دو دهه گذشته ریشه دارد، صرفا به پای دولت یازدهم و عملکرد 6 ماهه دولت کنونی بنویسند.
وقتی زلف اپوزیسیون و منتقدان دولت را بههم گره میزنند
اینها را شکوریراد هم میگوید. او البته دایره اتهام را قدری فراختر میبرد و با گره زدن زلف اپوزیسیون نظام و منتقدان دولت بههم، مدعی است ناراضیان سیاسی از اصل نظام و ناراضیان سیاسی از دولت همکار هم شدهاند تا اوضاع را علیه اصلاحطلبی بههم بریزند.
توطئه یا توهم توطئه؟
این قبیل اظهارنظرها بیش از هر چیز یک عبارت را به ذهن متبادر میسازد؛ «توهم توطئه.» اتهامی که همواره به جریان رقیب نسبت داده شده و هرجا صحبت از دستهای پشتپرده یا عوامل بیرونی به میان آمد، به پیشانی آن الصاق میشد. توهم توطئه حالا ظاهرا خیلی هم بد نیست و فقط جایی مذموم است که ضمیرش منتقدان دولت باشند. فارغ از آنکه به صورت منطقی منتقدان هرچه که باشند، به دست خود کشتیای را که خود سوار بر آنند سوراخ نخواهند کرد.
عباس عبدی همین که مردم امروز تجمع میکنند و در دوره احمدینژاد نمیکردند، را عامل وجود پشت پردهای میداند که در آن مخالفان دولت ریشه دواندهاند. از منظر این تحلیلگر اصلاحطلب، رفتارهای دوگانه نشان میدهد که عدهای مردم را بازیچه فرض میکنند تا به اهداف خاص خود برسند.
این رویه البته فقط منحصر به حامیان دولت نیست و سران قوه مجریه هم ظاهرا نگاه متفاوتی ندارند. کمااینکه اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور هم در همان ابتدای امر در واکنش به اعتراضات مردم مشهد تاکید کرد که در پشتپرده مسائل دیگری مطرح است و هشدار داد کسانی که بانی برخی اقدامات علیه دولت شدهاند، بدانند دود اقدامات آنها به چشم خودشان میرود.
پاسخگویی به جای تئوری توطئه
محمود صادقی اما بر خلاف عمده حامیان، اعتقاد دارد حتی اگر اعتراضات مردمی سازماندهی هم شده باشد، مسئولان دولتی باید پاسخگو باشند. عضو فراکسیون امید ضمن تذکر این نکته که «به جای پاسخگویی به تئوری توطئه پناه نبریم» تاکید کرد: «برگزاری راهپیمایی بدون حمل سلاح از حقوق اساسی مردم است و دولت باید در عمل به حقوق اساسی مردم احترام بگذارد، نه در شعار و ایجاد تشکیلات غیرضروری معاونت حقوق شهروندی.»
به هر روی پاک کردن صورت مساله شاید سادهترین راهحل باشد اما مناسبترین آن نیست. واقعیت اعتراضات خیابانی این روزها و شعارهای سرداده شده هم این گزاره را اثبات میکند. حالا بر خلاف باور جلاییپور شعارها به دولت محدود نیست و ابعادی فراتر را در بر میگیرد. پس شاید بهتر باشد راه چاره را به جای فرار به جلو در تدبیری دیگر جست. در شرایطی که چند روز از اعتراضات میگذرد، خاستگاه نارضایتی مردم حالا چیزی نیست که ابهام چندانی درخصوص آن وجود داشته باشد و تقریبا همه متفقالقول به آن واقفند که بستر آن مشکلات معیشتی و مسائل اقتصادی بوده است هرچند که نیروهای سیاسی معارض در گامهای بعدی روی موج پدیدآمده سوار شدند. گذشته از آن شاید بهتر بود هشت ماه پیش که درکوران رقابتهای انتخاباتی، شعارهای اقتصادی آنچنانی سرداده میشد فکری برای امروز هم میشد. شعارهایی که قابلیت انجامشان ظاهرا خیلی مهم نبود و آنچه اهمیت داشت فقط این بود که از وعدههای رقبا چشمگیرتر و دهن پرکنتر باشد.
خاتمی: باید منتظر تغییرات در مجلس و دولت باشیم
در همین رابطه روز گذشته متنی به نقل از سیدمحمد خاتمی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مجازی دستبهدست شد که گویا نخستین واکنش او به اعتراضات این روزهاست. به گزارش رسانهها آنطور که رئیس دولت اصلاحات میگوید مردم بیچون و چرا به لیستهای اصلاحطلبان در مجلس و شورا رای دادند و رئیسجمهور مورد حمایت، این جریان را انتخاب کردهاند. لذا اعتراض به گرانی و بیکاری و وضع معیشت در واقع اعتراض به آنهاست. بر این اساس خاتمی یادآور میشود چندین بار به روحانی گفته که برای وعدههایی که مردم مطالبه میکنند، فضا را سیاسی نکند چراکه با قبل از دولت روحانی فرق دارد و مخاطب اعتراضها خود اصلاحطلبان و دولت مورد حمایتشان هستند. او که شعار اقتصادی را به ضرر اصلاحات میداند تصریح میکند با افزایش تحریمها و تشدید فشارهای اقتصادی در ایران باید منتظر باشیم مردم دنبال تغییرات در مجلس و دولت باشند.
گفتههای خاتمی را از این حیث باید محل تأمل دانست که تناقضی آشکار با سایر نیروهای سیاسی این جریان دارد. بهویژه آنکه با رادیکال شدن فضا و به میان آمدن شعارها و اقدامات ساختارشکنانه، او هشدار میدهد که اعتراض و آشوب خیابانی در این کشور امتحان خودش را پس داده و به نتیجه نمیرسد.
پایانی بر سناریوی آشتی ملی
به هر حال نگرانیها از افزایش 50 درصدی قیمت بنزین، قطع یارانهها، گرانی بیسابقه کالاهای ضروری و... کار را به جایی که نباید میرسید رساند و حالا فرار به جلو و سیاسیکاری دردی را دوا نخواهد کرد.
گذشته از اینها یک نکته دیگر را هم نباید از یاد برد. سناریوی وحدت ملی حالا بیش از هر زمان دیگری بر باد رفته. سناریویی که براساس آن برخی تلاش میکردند از منظر خود نوعی آشتی میان گروههای سیاسی ایجاد کرده و شکافهای سیاسی موجود را قدری سروسامان دهند. اینک آنها که منتقدانشان را به اتهامزنی و یکسویه نگری متهم میکردند از توطئه رقیب سخن میگویند و طبیعی است که در چنین بستری رویای آشتی ملی از همیشه به تحقق یافتن دورتر است و تلاشهایی از جنس میانجیگری و فضاسازیهای رسانهای هم خروجی چندانی نخواهد داشت.
* گزارش از محمد جعفری