به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از مشرق، علیمحمد بشارتی وزیر کشور دولت آیتالله هاشمی رفسنجانی و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی مهمان این هفته برنامه دستخط بود.
گفتوگوی بشارتی در برنامه "دست خط" به شرح ذیل است:
الآن همچنان در مجمع تشخیص مصلحت نظام تشریف دارید؟
در قسمت دبیرخانه مشغول هستیم؛ بیشتر کار ما تألیف است. ما در دو بعد کار میکنیم؛ هم بعد سیاسی 10 جلد کتاب به نام «57 سال اسارت» که تجزیهوتحلیل رخدادهای 57 ساله دودمان پهلوی است، مجموعه تألیفات ما 35-34 جلد است.
این کتابها را خدمت آقا هم تقدیم کردید؟
اول خدمت آقا تقدیم کردیم. میدانید که آقا یک دوره تندخوانی دیدهاند، بنابراین کتاب 300 صفحهای را یکشبه میخوانند و جالبتر از همه اینکه ایرادها را میگیرند، حتی غلطهای تایپی را هم میگیرند. آقا کتاب را بهعنوان زینت نگه نمیدارند. یکبار قفسهای از بالا تا پائین قرآن بود، گفتند آقای بشارتی همه این قرآنها را من خواندهام.
آقای بشارتی وزیر کشور بودهاید و فضای کشور را بهنوعی خوب میشناسید. این اغتشاشات اخیر که اتفاق افتاد را چطور ارزیابی کردید؟ کنترل و حفظ امنیت را چطور دیدید و خودتان چقدر نگران بودید و به نظر شما چقدر کنترل شد؟
البته یکزمانی ما هم رئیس شورای امنیت کشور و هم عضو شورای عالی امنیت ملی بودیم، الآن هم ارتباطهایی داریم. نباید اجازه میدادیم این تصورات و تحولات ایجاد شود. ما که از ابتدا یافتهایم که استکبار جهانی دشمن خونی ماست و همان چیزی که امام (ره) یافتند و فرمودند، آمریکا شیطان بزرگ است.
بنابراین همیشه باید بدانیم که تیرهای سهمگین و زهرآگین به سمت ما شلیک میشود. در ایامی که به 9 دیماه مربوط میشود باید مراقبت میکردیم. وقتی در تهران نگرانی ایجاد شود شهرستانها متأثر میشوند، اما چرا این بار از شهرستانها شروع شد؟ این امر دو دلیل دارد. یک اینکه نیروهای اولیه که این حرکت را انجام دادند عمدتاً مشکل اقتصادی داشتند. دلیل دوم دروغ و بزرگنمایی بود.
یک مورد بیان کنم؛ یکباره در سایتها و تلگرام آمد که مردم جهرم علیه رژیم به پا خاستند. ما تعجب کردیم و با مقامات شهر تماس گرفتیم، گفتند بهپیر و پیغمبر، 157 نفر که عمدتاً دانشجوی غیربومی بودند وعدهای از افراد معلومالحال آمدند و درباره مشکلات اقتصادی حرف زدند. اینیک ربع بیشتر نبود و در تاریکی شب و روبروی فرمانداری بود، اما درباره شهر جهرم اینطوری شایعه کرده بودند.
شهری که شاه جرات نداشت به آن سفر کند!
بله. علاوه بر این، معمولاً – در زمان مبارزات انقلاب - در شهرهای مرکز استان حکومتنظامی بود، اما جهرم همیشه حکومتنظامی بود! این اندازه مردم سلحشور و زنده و حاضر در همه صحنهها بودند. من تعجب کردم و شما این را تعمیم دهید، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! من قدری تحقیقات میدانی و شخصی که انجام دادم، دیدم تبلیغات بیشتر از خودش بود.
یعنی همین کنترل فضای مجازی که رهبری بارها تذکر دادند
بله، رهبری به این مسئله توجه دادند و توجه داشتند، اما من به جنابعالی بگویم که نفس موضوع هم قابلقبول نبود. بهخصوص در این شرایطی که آمریکاییها دارند همواره ما را تهدید میکنند و مشکلات فراوان در منطقه ایجاد کردهاند. میطلبید این چندروزه مقامات تصمیمگیر و بهخصوص مسئول آمادگی چنددرصدی داشته باشند، اما نداشتند.
ما لایحه استان شدن قزوین را به مجلس تقدیم کردیم و مجلس رأی نداد. من از مجلس به قزوین رفتم. در دوره ما هرجایی هر حادثهای بود، من حضور داشتم؛ وظیفه ما بود. من ضمن تقدیر و تشکر از همه مسئولین، وزارت کشور و وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی بهخصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برادرانه این گلایه رادارم که در آستانه 9 دی این انرژی مثبت بود؟ آنهایی که مسئول هستند پاسخ دهند.
در آن قضیه به قزوین رفتید چه شد؟
به آنجا رفتیم و خدمت مرحوم آیتالله باریکبین امامجمعه متوفی قزوین، رسیدیم. به مدرسه علمیه ایشان رفتیم و مردم هم حضور داشتند و سخنرانی کردیم. طبق معمول از عقب سروصدا دادند، ولی این اطمینان را دادم که قزوین را استان کنیم و این کار را کردیم. مردم قزوین هم مردم متعهد و انقلابی هستند.
البته آن زمان هم قدری اوضاع به همریخت، ولی کنترل شد
بله. چیزی نبود، اهمیتی نداشت.
پس شما درواقع میگویید کوتاهیهایی در این قضیه داشتیم. یکچیزی که اتفاق افتاد و نمیتوان از آن گذشت و صداوسیما هم سعی کرد هنرمندانه این صف را جدا کند، صف اعتراضات بهحق مردم از صف آدمهایی که قصد سوءاستفاده و اغتشاش داشتند. این اعتراضات را باید شنید و گوش داد، بهخصوص در عرصه اقتصادی که الآنهمه مردم مشکلدارند.
شما این سعهصدر را در مسئولین چقدر میبینید؟
تفکیک این دو موضوع آسان نیست؛ حتی در تحلیل و اندیشه. اینها رویهم میافتد و نمیتوان بهراحتی تفکیک کرد. آنکه اعتراض میکند و شعارهای تند میدهد و برخی مقامها را زیرسوال میبرد، بگویید واقعاً مشکل اقتصادی دارد یا نه، مشکل سیاسی دارد؛ بنابراین برابر قانون، هیچ تجمع و تشکل و راهپیمایی بدون قانون نمیشود و مسئول این هم وزارت کشور است.
یک نکته دیگر که باید لحاظ شود، حل مشکلات مردم است. این باید سرلوحه کار ما باشد. الآن یکی از دلایلی که این تجمعات برگزار شد مؤسسات مالی و اعتباری بود و مردم سالها است، دارند بیان میکنند و رسانه هم بیان میکند. نمیگوییم کار نشده است ولی آنطور که باید نشده است.
این حرف درستی است. من هم – ضمن اینکه معتقدم کارها باید قانونی انجام شود - میگویم مردم ما مشکل اقتصادی دارند و ما تعارف هم نداریم. من هم حقوقبگیر هستم؛ من 50 سال خدمت دولتی کردم. من دو الی سه سال است، یعنی در 70 سالگی بازنشسته شدهام. وقتی فرمودند فیش حقوقی را بفرستید جزو اولین مقامات کشوری بودم که خدمت آقا فرستادم.
بنیانگذار سپاه پاسداران ما بودیم؛ امام (ره) فرمودند اگر سپاه نبود کشور نبود، به ما گفتند به صحیفه امام جلد نه مراجعه کنید. چهار سال ما نماینده بودیم. ده سال قائممقام وزیر خارجه بودیم. یک دور وزیر کشور بودم، با دکتری و با 50 سال خدمت چقدر باید حقوقبگیرم؟
6 تا 7 میلیون تومان
باور کنید زیر 6 تومان حقوق میگیرم. خیلی بد است که 10 درصد به حقوق اضافه میشود، با تورم دورقمی! درهرحال توپ در زمین کارمند است. بیکارها هم وضعیتشان مشخص است. مردم مشکلدارند، نجیب و انقلابی هستند، اما وظیفه مسئولین است که به مشکلات مردم رسیدگی کنند. برای چه مسئولیت میپذیریم؟ برای اینکه مسئول شویم یا برای اینکه به مردم خدمت کنیم؟
مردم مشکلدارند و باید به مشکلات رسیدگی کنیم. مجلس خوب عمل کرد؛ در مقدمه بررسیهای لایحه بودجه سال 97 جلوی حذف 30 میلیون یارانه بگیر را فعلاً گرفت، جلوی افزایش قیمتهای حاملهای انرژی را گرفته است. قیمت بنزین هم آنطور که شنیدم، نه به میزانی که دولت میخواست، بلکه افزایش مختصری خواهد داشت. اینیک گام است، این لازم است ولی کافی نیست.
ما باید به هر شکل ممکن دعاگویان این انقلاب و مردمی که در هر شرایطی درصحنه بودند را حفظ کنیم. اجازه دهید خاطرهای نقل کنم. یکی از نمایندگان مجلس، دکتر خلیلی بود. ایشان از اولین نمایندگانی بود که در جنگ 8 ساله حضور داشت و به معالجه مجروحین کمک میکرد؛ ایشان آمد خاطراتش را بیان کرد.
میگفت برخی از اینها وقتی میخواستیم معالجه کنیم شهید میشدند. اینها را شناسایی میکردند و به پشت جبهه میفرستادند. یک شهید را آوردند که در گردن آن پلاک نبود، در جیب او کارت شناسایی نبود، روی لباس او هیچ علامتی نبود. تنها روی دست چپ خود با ماژیک نوشته بود، اگر برای خداست بگذارید گمنام باشم.
همین آقا – دکتر خلیلی - پسرش شهید شد؛ پدری که فرزندش شهید شده است در وصف فرزند شهیدش که وصف حال همه خانوادههای شهداست، غزلی سروده است و گفته: «ما را دل از نسیم سحر وا نمیشود، این غنچه فسرده شکوفا نمیشود/ در آسمان خاطرم ای مهر صبحخیر، دیریست روی ماه تو پیدا نمیشود/ گفتند تا که مهر تو از دل به در کنم، میخواهم اینچنین کنم اما نمیشود/ خون شهید مایه احیای دین بود، اسلام جز به خون تو احیا نمیشود/ ای بیخبر ز آه دل بیقرار من، آه درون که بهر تو افشا نمیشود/ آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم، احساس سوختن به تماشا نمیشود/ خون شهید را بهیقین خونبها خداست، ورنه دل خلیل تسلی نمیشود»
ما میگوییم خانواده معظم شهدا! ولی چقدر میتوانیم خود را جای آنها بگذاریم؟ مردم ما شهیدپرور هستند. هنوز هم از جبهه شهید میآید.
هنوز از جبهه شهید میآید، بچههای دهه هفتادی در سوریه شهید میشوند
ما مسئول خانواده شهدا و شرمنده آنها هستیم. اینها به ما عزت دادند، اینها ما را وزیر کردند، اینها ما را وکیل کردند، اینها به ما شهرت دادند. این خاطره را از زندان برای شما بگویم؛ من را عصر پنجشنبه از کمیته خرابکاری به اوین بردند. در سلول انداختند. شب به ما شام ندادند، فردا صبح جمعه صبحانه ندادند، فردا ظهر هم به ما هیچچیزی ندادند، شام جمعه هم خبری نبود، ساعت ده و نیم شنبه آمدند آمار بگیرند گفتند عه شما اینجایید!
آخر هفته ما را برای چنین کاری آورده بودند. غرور من هم اجازه نمیداد به در بزنم و یک لیوان آب طلب کنم؛ با تیمم نماز میخواندم. مردم ما را از زندان بیرون آوردند و وزیر کردند تا من مسئولیتی در دست بگیرم و بنشینم؟ خدا راضی است؟ مقدمه حکومت عادلانه امام زمان این است که خاطر ما جمع باشد گرسنه در شهر نیست، کارتنخواب نیست. اگر مقامها و مسئولان توقعی داشته باشند، کدامیک از این ملت درصحنه حاضر نیستند؟ باید به این مردم افتخار کرد.