هماکنون نیز دولت وقت به دلیل فشارهای جهانی ناشی از تحریم کشورهای غربی در یک شرایط رکود تورمی قرار گرفته است اقتصاد امروز ایران در یک شرایط «رکود تورمی» است، یعنی رکود بخش تولید و بیکاری از یک طرف و تورم و گرانی اجناس از دیگر سوی، اقتصاد ملی ما را مورد فشار قرار داده یعنی در اقتصاد کلان اصلطلاحاَ می گویند بخش عرضه کل اقتصاد دچار شوک شده است حال سوال اینجاست که چرا باید یک عامل خارجی به اینگونه اقتصاد ملی ما را مورد فشار و تاثیر قرار دهد و به ان شوک وارد کند و اینجاست که نقش اقتصاد مقاومتی به خوبی برجسته می شود بگذارید ساده تر بگویم فرض کنید یک کشاورز بجای اینکه هر روز در زمین کشاورزی کار کند و با دستمزد خود، مایحتاج و خورد و خوراک خانواده اش را تامین کند، به هر دلیلی از این کار امتناع می کند و هر ماه به دنبال فروختن وسایل قیمتی خانه اش می افتد تا نیاز های ضروری خود و خانواده اش را تامین کند و حال اگر خریداری از اوضاع بحرانی مرد کشاورز با خبر شود قطعا به او زور خواهد گفت و هر قیمتی که دلش بخواهد به او پیشنهاد می کند چرا که ان مرد کشاورز به ان پول احتیاج دارد و البته بزرگ و حکیم ان روستا هم به ان مرد کشاورز گوشزد کرده بود که سرمایه فروشی نکند چون سرمایه ی محدود ان تمام خواهد شد و انگاه کاسه ی چه کنم بدست خواهد گرفت حکایت «اقتصاد ما»، حکایت همین آقای کشاورز است، ما و دولت مان سال هاست که به دام اعتیاد افتاده ایم بله جای تعجب ندارد اقتصاد ما اقتصاد معتاد است فرد معتاد به «مواد مخدر» اعتیاد دارد و اقتصاد ما هم به یک «طلای سیاه» یعنی نفت.
ما سالهاست که نفت می فروشیم و با ان واردات و بخش زیادی از ان را به بودجه ی جاری تخصیص می دهیم و بجای آنکه نفت را بگذاریم برای روز مبادا و یا با پول نفت سرمایه گذاری و اشتغال زائی کنیم داریم آن را اولاً به بدترین شکل ممکن می فروشیم (یعنی خام فروشی می کنیم و حال آنکه کشورهای خریدار با نفت خام ما بیش از ۲۵۰۰ نوع فرآورده تولید می کنند و به قمیت گرانتر به خودمان می فروشند) و ثانیاً با دلارهای نفتی مثلاً برنج هندی وارد می کنیم و می خوریم و این حکایت سرمایه فروشی ماست که مثل همان مرد کشاورز است و چه نقطه ضعفی بهتر از همین وابستگی اقتصاد به نفت و تک محصولی بودن اقتصاد که هر وقت هر کس و ناکسی که خواست از همین نقطه ضعف ما استفاده خواهد کرد بارها و بارها راجع به استقلال بین اقتصاد کشور ایران و درآمدهای نفتی صحبت شده است، ولی هیچگاه عملاً و به معنی واقعی، اقدامی در این زمینه صورت نگرفته و هرگاه درآمدهای نفتی افزایش یافته است، اختلاس، فساد، رشوه و رانت و فساد اقتصادی و اجتماعی در این کشور بیشتر شده است. بسیاری از کسانی که با گلآلود کردن اقتصاد نفتی، از رانتهای کلان اقتصادی برخوردار میشوند، دارای سمتهای اجرایی و دولتیاند و با برخورداری از رانتهای اطلاعاتی، از درآمدهای بادآوردهی سرشاری برخورد میشوند. در حالی که لازم است تمامی درآمدهای نفتی به سرمایهگذاریهای زیربنایی در کشور اختصاص داده شوند حال در این شرایط چه باید کرد ایا باید همین راه و مکتب را ادامه داد یا فکری کرد؟
کلید مشکلات در یک واژه است ان هم واژه ای به نام " اقتصاد مقاومتی " که اولین بار این واژه توسط مقام معظم رهبری وارد ادبیات اقتصادی کشور شد . در تعریف اقتصاد مقاومتی باید گفت که اقتصاد مقاومتی بینش و نگرشی کلان است که باید در نظریه پردازی تبدیل به یک مکتب اقتصادی برای ایران شود بنابراین اقتصاد مقاومتی تاکتیک یا سیاست مقطعی نیست بلکه یک بینشی است که می تواند تبیین کننده نظام اقتصادی کشور باشد در واقع اقتصاد مقاومتی به معنی مقاوم سازی اقتصاد در مقابل ناملایمات فضای بیرونی و داخلی است که متناسب با شرایط لازم تغییر می کند در حالت کلی اقتصاد مقاومتی یعنی قطع و یا کاهش وابستگی های تهدیدزا به ویژه در حوزه ی درامد های ملی از جمله نفت و نقاط اسیب پذیر که ناشی از وابستگی های تهدید زاست و در امدن از یک اقتصاد تک محصولی و ضربه پذیر به یک اقتصاد پویا و جهانی.
اقتصاد مقاومتی از نگاه رهبر انقلاب بر سه رکن اساسی و سه الزام حیاتی استوار است :
الف) مردمی کردن اقتصاد
ب) کاهش وابستگی اقتصاد به نفت
ج) مدیریت و تعادل در مصرف
توضیح هر کدام از سه رکن فوق از حوصلهی شما عزیزان و این یادداشت خارج است ولی باید دانست هر کدام نیاز به فرهنگ سازی دارد مخصوصا رکن سوم مدیریت مصرف.
برای جمع بندی این مطالب باید گفت که بعد از سی و پنج سال از انقلاب اسلامی وقت ان رسیده تا قدمی از نوع جهادی برای ان برداشت و اقتصاد مقاومتی پلی است برای عبور از «اقتصاد بدون نفت»، به «اقتصاد دانش بنیان»، به «استقلال اقتصادی»،به «رشد تولید ملی»، به «اقتصاد مردمی»، به «جهاد اقتصادی»، به «اقتدار اقتصادی»، به «اقتصاد اسلامی»، «اقتصادی که در آن فساد در حداقل است»
سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی سه سال است که از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شده است حال وقت گزارش از عمل هایی رسیده که در این چند سال اقدام کرده اند و این گزارش ها مخصوص دولت و مجلس و قوه قضاییه نیست همه ی کسانی که از بیت المال پول دریافت کرده ان باید گزارش بدهند همه ی کسانی که از بیت المال پول براشته اند در قبال این مکتب مسئولیم ولی برخی مثل دولت و مجلس بیشتر و کمی کمتر در قبال این مسئله مسئولیم بنده قضاوت در مورد عملکرد دولت و مجلس در اقتصاد مقاومتی را بر عهده ی شما می گذارم که در زمینه ی سند ابلاغی اقتصاد مقاومتی چه کردند در قبال مبارزه با قاچاق و حمایت از صنایع کوچک و مدیریت واردات و حمایت از تولید داخلی و... چه گزارشی را برای ارائه به مردم دارند؟
و کلام آخر: اقتصاد مقاومتی برای این سال و ان سال نیست برای این دولت و ان دولت نیست اقتصاد مقاومتی صرفا شعار نیست اقتصاد مقاومتی مکتبی و راهکار ی است برای برون رفت از این اوضاع و رسیدن به یک اقتصاد پویا و جهانی و اقتصاد ایران 10 چالش اصلی و اساسی دارد که بر روند حرکتی جامعه ی ایران اثر گزار است و دارای تاثیرات مخرب و بلند مدت در بدنه ی اقتصاد کشور هستند و دولت اینده باید برای این چالش ها راهکاری داشته باشد( تنها راهکار عمل به بند بند اقتصاد مقاومتی است) وگرنه همین اش و همین کاسه خواهد بود و تهدیدی برای نظام اسلامی خواهد شد این چالش ها عبارت اند از:
1-شکاف طبقاتی گسترده، توزیع ناعادلانهی درآمد و دورهای باطل فقر
2-فساد، رانت، ناکارایی و واسطهگری در سیستم بانکی
3-نرخ مشارکت اقتصادی پایین و بیکاری تحصیلکردهها
4-وابستگی شدید کشور به اقتصاد تکمحصولی و درآمد برونزای نفت
5-بیثباتی فضای کسبوکار و افزایش نااطمینانی و ریسک تولید
6-ضعف شاخصهای سرمایهی اجتماعی
7-بیانضباطیهای مالی، رانت و فساد اقتصادی
8-تخریب بنیان خانواده، کاهش رشد جمعیت و تأثیر آن بر سرمایهی انسانی
9-کمبود آب
10-تخریب محیطزیست
* دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان