آیتالله مصباح یزدی در تبیین بخش دوم برای شناخت وظیفه گفت: گزاره هایی که باید برای شناخت وظیفه به آن ها توجه کنیم؛ اگر فرض کنیم همه مسائل بنیادین برای ما حل شده و هیچ ابهامی نداشته باشد، اما برای حرکت و عمل چه باید انجام دهیم؟ مخصوصا با تفکری که متأسفانه اکثر دنیا را فرا گرفته است و تحت تأثیر قرار داده است؛ در اینجا برخی با توجه به امکانات بسیار اندک و وسعت امکانات دیگران و فراگیری تفکر آنها، خودباخته می شوند و از انجام کار ناامید می شوند. ما چگونه باید این تفکرات را عوض کنیم و حرکت را شروع کنیم؟
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ علامه مصباح یزدی در دیدار با تعدادی از دانش پژوهان مؤسسه امام خمینی(ره) شعبه شیراز و برخی مسئولین دانشگاهی شیراز مهمترین گزاره هایی که برای شناخت وظیفه باید در نظر داشت را در دو بخش دانست و بیان کرد: بخش اول مربوط به مسائل بنیادین است؛ مثلا این که نیاز ما به فرهنگ و اموری که با عقل و دل سر و کار دارد، چیست؟ اگر ما زندگی خوب با درآمد مناسب داشته باشیم و یک «حکومت عادلانه ای» هم وجود داشته باشد که با عقل و مدیریت، اداره شود و وسائل زندگی و راحتی را فراهم کند، بدون این که دینی در کار باشد، چه مشکلی خواهد بود؟ به عبارت بهتر دین چه کارکردی دارد؟
مصباح یزدی با بیان اینکه گاهی برخی جواب های سطحی داده می شود، افزود: این که بدون دین، عدالت برقرار نمی شود، قانع کننده نیست؛ لذا گاهی مثال زده می شود کشوری مثل سوئیس که نه با کسی سر جنگ دارد و نه او با کسی جنگ دارد و مردمش هم آزادانه زندگی می کنند-هرچند شاید کسانی مرتکب جرم بشوند - اما بالاخره زندگی مرفه و خوبی دارند.
استاد حوزه علمیه قم گفت: واقعا چه اشکالی دارد که مدیریت عقلائی به همراه رفاه و راحتی باشد و در عین حال اگر کسی خودش خواست، به مسائل دینی هم بپردازد.
وی با بیان اینکه وقتی سوالی مطرح می شود، باید با متد خاص خودش نیز به آن پاسخ داده شود، ادامه داد: در پاسخ به این سوال از کدام روش باید استفاده کرد؟ متد عقلی، نقلی یا تعبدی؟ آیا می توان از دین برای اثبات دین استفاده کرد؟ لذا این مسأله ای است که باید در «معرفت شناسی» مورد بحث قرار گیرد و جوابی قانع کننده – نه از روی تعصب و نه برای فریب افراد – در چند سطح مطرح شود؛ چون این مسأله در جامعه ما حل نشده است و افراد اندکی هستند که پاسخ روشنی برای آن یافته باشند؛ لذا این مسأله، اولین وظیفه ای است که بر عهده قشر مؤمن فرهیخته است.
این استاد اخلاق بیان داشت: تا مسائل بنیادین حل نشود، نمی توان پاسخ مستحکم و ریشه داری برای بسیاری از سئوالات و شبهات، ارائه کرد.
استاد حوزه علمیه در ادامه گفت: علوم انسانی، سبب تحولات در تمدن ها و پیشرفت شده و می شود، چرا که علوم انسانی، علومی مبنایی هستند که جهت حرکت انسان ها را مشخص می کنند؛ در تشبیه می توان گفت علوم تجربی مانند بنزین و سوخت خودرو هستند که تا نباشند، خودرو حرکت نمی کند، اما نمی توانند جهت حرکت خود رو را مشخص کنند؛ اما علوم انسانی نقش فرمان خودرو و نیروی عاقله ای که به حرکت جهت می دهد، را دارند. البته در بین این علوم، برخی اصل هستند.
آیتالله مصباح یزدی در تبیین بخش دوم برای شناخت وظیفه گفت: گزاره هایی که باید برای شناخت وظیفه به آن ها توجه کنیم؛ اگر فرض کنیم همه مسائل بنیادین برای ما حل شده و هیچ ابهامی نداشته باشد، اما برای حرکت و عمل چه باید انجام دهیم؟ مخصوصا با تفکری که متأسفانه اکثر دنیا را فرا گرفته است و تحت تأثیر قرار داده است؛ در اینجا برخی با توجه به امکانات بسیار اندک و وسعت امکانات دیگران و فراگیری تفکر آنها، خودباخته می شوند و از انجام کار ناامید می شوند. ما چگونه باید این تفکرات را عوض کنیم و حرکت را شروع کنیم؟
وی افزود: حقیقت این است با تجربه 40 ساله ای که ما داریم – مخصوصا با توجه به این که «روح» انقلاب اسلامی هم، فرهنگ است - وقتی به مشکلات توجه می کنیم، به قدری مشکلات زیاد است که آدم را به یأس و ناامیدی می کشاند. یکی از این مشکلات این است که سال ها به کسی امید ببندیم و وقت و هزینه صرف کنیم و هنگام عمل، به انحراف کشیده شود! خب، این خیلی سبب ناامیدی است؛ گاهی این افراد نه تنها خودشان را خراب می کنند، بلکه دیگرانی که برای آنها هزینه کرده اند را نیز خراب می کنند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: اگر در راه صحیح قدم بردارید، همواره شیاطین در مقابل شما خواهند بود؛ البته با وجود این شیطان است که امکان رشد فراهم می شود.البته خدا بیان کرده که شیطان بر شما سلطه ای ندارد و اگر کسی در راه خدا تلاش کند، خدا او را یاری می کند. لذا اگر خواستید در مسیر اطاعت خداوند قدم بردارید، همان خدا، همه نقشه های شیطان را نقش بر آب می کند.
استاد حوزه علمیه قم در پایان بیان داشت: شرط نصرت الهی این است که که بخواهید اراده خدا را تحقق بخشید و بندگی کنید. اما اگر بخواهید بنده هوی و هوس باشید، شما هم مانند آن ها خواهید شد. لذا صادقانه بندگی کنید و کلکی در کارتان نباشد و بدانید خداوند کمک می کند.