در زمان شاه کشور خوشگل و آباد بود
برف و باران بیشتر بود و کمی هم باد بود
مردم از روی زمین ها پول بر میداشتند
یا هلیکوپتر به جای خودروهاشان داشتند
سرعت مترو حدود هفت تا نه ماخ بود!
نان سنگکها به کلی عاری از سوراخ بود
قصه فرهاد و شیرین آخرش خسرو نداشت
در اینستاگرام کسی زیر 3h فالو نداشت
نه کراک و نه حشیشی بود و نه تریاک بود
لاو میترکاند با ما هر که در ساواک بود
کاملا یک جور دیگر بود ریتم زندگی
شوفر تاکسی به من میگفت: هر چی تو بگی!
بیشکر یا قند شیرین بود حتی چاییام
در توالت خشک می شد خود به خود دمپاییام
گوشت میجوشید جای لپه در دیگ خورشت
دکتر من جای سوزن قرص جوشان مینوشت
کارت پانصدآفرین من لبالب مهر بود
ساعت افطار نزدیک اذان ظهر بود
توی آن دوران به کلی هیچ انسانی نمُرد!
حیف او در رفت و هر چی بود را با خویش برد!