به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مدتی از ارئه طرح بودجه 97 از سوی دولت به مجلس میگذرد، طرحی که با طرحهای سالهای گذشته تفاوت زیادی داشت که اعتراضهای زیادی را در اقشار مختلف جامعه به دنبال داشت، از افزایش حاملهای انرژی و هزینه خروج از کشور و حذف یارانه 25 میلیون نفر گرفته تا کاهش بودجه نهادهای فرهنگی و اختصاص ندادن بودجه برای احیای دریاچه ارومیه و برطرف کردن مشکل ریزگردها در خوزستان، اما یکی از بندهای بودجه 97 که سر و صدای زیادی به پا کرد عدم افزایش حقوق و مزایای مستمر کارکنانی که در سال 96 ماهیانه بیش از پنجمیلیون تومان دریافت میکردند که این موضوع شامل اعضای هیاتعلمی دانشگاهها هم میشود.
اگر بهتر بخواهیم بگوییم ماجرا از 23 دیماه آغاز شد روزی که علیاصغر یوسفنژاد، سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه از مصوبهای خبر داد که طبق آن هرگونه افزایش حقوق و مزایا، فوقالعادهها و کمکهزینهها و ایجاد کمکهزینههای جدید تحت هر عنوان و از هر محل ممنوع است که بر این اساس اعضای هیاتعلمی دانشگاهها نیز در کنار سایر حقوقبگیران بالای پنجمیلیون تومان قرار میگیرند، شاید در ظاهر این موضوع راهی برای جلوگیری از تکرار دریافت حقوقهای نجومی باشد اما سیدرضا بشارتی، پژوهشگر و محقق دانشگاه در اینن خصوص اظهار داشت: حقوقی که به مدیران ردههای غیرعلمی پرداخت میشود، بالای پنجمیلیون تومان است، در حالی که وقتی از هیاتعلمی صحبت میکنیم، در واقع از قشری حرف میزنیم که قرار است مدیران کشور را بسازند؛ متاسفانه هماهنگی بین حقوق افراد در کشور ما وجود ندارد.
بورسیهها بهترین طعمه برای کشورهایی مثل کانادا هستند
اگر نگاهی به کشورهای دیگر در این حوزه بیاندازیم متوجه میشویم در این حوزه فاصله بسیار زیادی با آنها داریم برای مثال حقوق دریافتی اعضا هیأت علمی دانشگاهها در کشوری مثل آمریکا حدود 8 هزار دلار و در کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس 5 هزار دلار است، حتی مالزی هم حدود 15 هزار رینگیت و یا به عبارتی حدود 15 میلیون به اعضا هیأت علمی دانشگاههای خود حقوق میدهد. در بسیاری از این کشورها همچون آمریکا و کانادا تلاش میکنند اعضای هیاتعلمی کشورهای دیگر را نیز به خود جلب کنند» اما میبینیم که در ایران نه تنها حقوق کافی به اعضا هیأتعلمی دانشگاهها پرداخت نمیشود بلکه به فکر محدود کردن آنها نیز هستند، همچنین افراد زیادی در سالهای اخیر به منظور جذب در اعضا هیأت علمی دانشگاههای ایران بورسیه شدند و بعد از فارغالتحصیلی به حال خود رها شدند، که بهترین طعمه برای کشورهای دیگر هستند.
حسین آفریده استاد دانشگاه صنعتی امیرکبیر که تاکنون تاکنون استاد راهنما و مشاور نزدیک به 135 پروژه و پایان نامه دوره کارشناسی ارشد بوده و سرپرستی 34 پروژه پایاننامه دوره دکتری تخصصی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دیگر دانشگاهها را برعهده داشت و 182 مقاله به زبان انگلیسی و 33 مقاله به زبان فارسی در مجلات معتبر داخلی و خارجی منتشر کرده و 6 اختراع داخلی و خارجی به نام وی ثبت شده در گفتوگو با خبرنامه دانشجویان ایران درباره موضوع حقوق اعضا هیأت علمی دانشگاهها گفت: من انتظار دارم این محدودیتی که مجلس برای حقوق اساتید دانشگاه تعیین کرده است را تجدید نظر کند این فقط ضربه زدن به نخبگان و توسعه کشور خواهد شد، اگر این اتفاق انجام شود اساتید خودشان را بازنشسته میکنند و کشور هزینه زیادی از این بابت باید خرج کند.
اما با همه این هیاهو خبر خوشی که به گوش فعالان این عرصه رسید این بود که طرح محدودیت حقوقهای دریافتی در مجلس شورای اسلامی به استثنا قضات و اعضا هیأت علمی دانشگاهها تصویب شد، البته برخی مخالفان افزایش حقوق اعضا هیأت علمی معتقند اگر حقوق این افراد مکفی باشد دیگر به دنبال ارتباط با صنعت نمیروند و دانشجویان را برای پژوهش در حوزههای مورد نیز کشور تشویق نمیکنند در پاسخ به این افراد باید گفت: افزایش حقوقی که برای این افراد در نظر گرفته شده قابل توجه نبوده و در حدی نیست که کارهای پژوهشی را رها کرده و از برقراری ارتباط با صنعت منصرف شوند و یا حتی بهتر بگوییم متناسب با تورم اخیر هم نیست.
محسن بیگلری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان درخصوص علت این اقدام گفت: «عدم افزایش حقوق برای اساتید و اعضای هیاتعلمی باعث کمشدن انگیزه آنها میشود. معتقدم آنها زحمت زیادی برای دانشجویان و پیشرفت علمی کشور کشیدهاند و نباید در فشار مالی قرار بگیرند. جایگاه هیاتعلمی برای ما جایگاه بالایی است.»
منصور مرادی، دیگر عضو کمیسیون برنامه و بودجه نیز در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان اظهار کرد: «با توجه به اینکه آموزش از طریق اعضای هیاتعلمی است باید آنها را از مقامات کشور جدا کرد، چرا که آنها جوانان را آموزش داده و آینده کشور به دست این فرهیختگان است. اگر حقوق اساتیدی که 30 سال زحمت میکشند، افزایش پیدا نکند ممکن است در پرورش و آموزش دانشجویان کوتاهی کنند که این موضوع به جامعه لطمه وارد میکند.»
گویا آقایان مسیر را اشتباه رفتنهاند
همانطور که میدانیم یکی از اهداف برنامه ششم توسعه و چشمانداز 1404 کاهش وابستگی دانشگاهها به بودجه دولتی است اما گویا آقایان مسیر را اشتباه رفتنهاند، این کاهش وابستگی باید از راه برقراری ارتباط قوی دانشگاه و صنعت، افزایش مراکز تحقیقاتی در دانشگاهها که منجر به تولید شود نه واردات به کشور، و کاهش برگزاری همایشهایی مختلفی که همه روزه در سراسر کشور برگزار میشود و عملا هیچ خروجی جز اعمال هزینهای سنگین برای بیتالمال ندارد ممکن پذیر است نه تلاش برای کاهش حقوق ستونهای پیشرفت کشور یعنی اعضا هیأت علمی دانتشگاهها که که شاهد آن بودیم و یا کاهش بودجه طرحهای پژوهشی که روسای دانشگاهها به آن معترضند.
تردیدی نیست که یکی از راهحلهای برونرفت از مشکلات اقتصادی کشور صرفهجویی است اما این موضوع را نباید در بخش علمی آموزش عالی اعمال کرد زیرا آموزش یکی از اصولیترین پایههای هر کشوری است، حال اگر اساتید و اعضا هیأت علمی دانشگاهها ببینند که با وجود تلاشهای آنان حقوق آنها روز به روز محدودتر میشود و در مقابل مدیرانی که عملا خروجی مناسبی برای کشور ندارند و حقوقهای نجومی دریافت میکنند و مزایای آنها به طور مرتب بیشتر میشود و از طرف دیگر همتایای آنها در کشورهای دیگر چندین برابر آنان حقوق دریافت میکنند و برای آنها نیز دعوتنامه ارسال میشود ممکن است انگیزه خود برای حضور درایران را از دست بدهند و به فکر مهاجرت به خارج از کشور باشند کما اینکه شاید علت مهاجرت 90 درصدی نخبگان ایران به کشورهای دیگر هم همین بها دادن کشورهای مقصد به آنها در مقابل عدم توجه مدیران دولتی به این افراد باشد.