آیه ۴۹ سوره مائده، اعتراض و رویگردانی از قضاوت پیامبر(ص) و ولایت و حاکمیت ایمانی، از مصادیق رفتار فاسقانه محسوب می شود. آیه ۵۵ سوره نور یکی از مصادیق فسق را بازی با ایمان میداند. به این معنا که اگر شخص نسبت به حق آگاهی یابد ولی به هر علتی کفر بورزد، در حکم فاسق شناخته میشود. یعنی اگر زمانی فردی خود را به ولایت پایبند بداند و خود را ملتزم به آن بداند لیکن بعداً شروع به فاصله گرفتن و عناد ورزیدن با آن کند، خود نوعی فسق محسوب می گردد. آیات ۲۱ تا ۲۵ مائده، به عدم اطاعت از رهبران الهی و ولایت پیامبر و ترک صحنههای جهادی و فسق منتج از آن در عرصه حکومتی و سیاست اشاره دارد. چون کسانی که برخلاف فرامین رهبر الهی عمل میکنند، راه فسق را در پیش گرفته اند، زیرا اطاعت از رهبری الهی، نشانه ایمان است. در آیه ۵۳ توبه، به تلاش های مزورانه و تبلیغاتی فاسقین سیاسی پرداخته شده و خداوند میفرمایند: بگو که شما (هر چه خواهید) انفاق کنید (صرف مخارج جنگ و تبلیغات مزوّرانه کنید) چه از روی میل و چه کراهت، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد، زیرا (کار شما خودنمائی است و) شما مردمی بوده که سخت به فسق خو گرفتهاید.
از آن جایی که فسق عامل مهمی در نابودی و فروپاشی جامعه است (بقره، آیه ۵۹ و اعراف، آیه ۱۶۹ و اسراء، آیه ۱۶) قرآن عبارت "والله لا یهدی القوم" را برای سه گروه ظالم، کافر و فاسق استفاده کرده که نشان از سختگیری خداوند نسبت به گروه فاسقان دارد. براساس آیه ۵۹ سوره مائده میتوان دریافت که فسق، عامل خشم الهی و انتقام از فاسقان میباشد. فاسق در جامعه مطرود است. در دادگاهها و مانند آن، گواهی و شهادت فاسق پذیرفته نمی شود و اگر خبری بدهد، متوقف به تحقیق و پژوهش در صحت و سقم آن است (حجرات، آیه ۶). فاسق کسی است که شخصیتش ساقط شده و مومنان به عنوان یک شهروند معمولی با او مواجه نمی شوند(سجده، آیه۱۸). از نظر اسلام خرده گیری و عیب جویی از فاسق جایز است و گناه و جرم حساب نمی شود. فسق همچنین موجب میشود تا مومنان مجاز به خشم گیری بر فاسقان باشند (مائده ۵۹) کسانی که فاسق هستند جایز است که مسلمانان آنان را طرد کرده و روابط خود را با آنها از هم بگسلند.(بقره، آیات ۲۶ و ۲۷ و نیز توبه، آیات ۷ و ۸) فسق عامل بسیاری از بدبختی های شخص در دنیا و آخرت است؛ به گونه ای که در جامعه نمی تواند پستها و مناصب را در اختیار گیرد، چنان که در آخرت نیز از رضوان الهی و مغفرت محروم خواهد شد (توبه، آیات۷۷ تا۸۰، ۹۶ و منافقون ۶) این افراد مورد لعن و نفرین قرار میگیرند (مائده، ۲۴ و ۲۵) و در دنیا و آخرت ذلیل و خوار خواهند بود. (احقاف، آیه۲۰ و حشر، آیه۵). مطابق تفسیر سوره نوح آیه ۲۷ یک درجه بالاتر از فاسق، فاجر است؛ فاجر در حقیقت آخر خط است و قوانین و حدود الهی را از هم می درد و تغییر محیط را برای عوض کردن ماهیت اطراف خود میخواهد و در یک کلام انقلابی نما است.
روشن است که در نگاه تشیع، ولایت الله، رسولالله، ائمه اطهار و در زمان غیبت ولایت فقیه در طول یکدیگرند. به بیان حضرت امام خمینی(ره): "قضیه ولایت فقیه چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد، ولایت فقیه چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است" فلذا بی حیایی های فاسقین مقابل پیامبر در عصر ما هم مقابل ولایت فقیه جاریست. امروز هم در جامعه ما احمدینژاد و سران جریان بهار، بعنوان افرادی انقلابی نما که سابقاً عملکردی در دفاع از اسلام و ولایت داشتهاند، یاور شیطان شده و همچون اشعث بن قیس، درحالیکه خودشان جزئی از عوامل ظهور مجدد انحراف پس از دولت خود بودهاند؛ امروز بر مسند طلبکاری از امام امت نشسته اند. چنین کسانی جز لایق عنوان فاسق سیاسی نبوده و در این مسیر مطابق کلام الله جز خواری دنیوی و اخروی چیزی در انتظارشان نیست. کنش جریان انقلابی مقابل جمعیت فاسقین، روشنگری مقابل دروغ پردازیها، نپذیرفتن خبرهایشان مگر به تحقیق، خشم گرفتن برآنان و طرد کردنشان است. خداوند عاقبت همه ما را به ختم به خیر نماید انشاءالله!
* دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علوم پزشکی شیراز