وی افزود: بحث ما تطهیر پهلوی است، مجبورم بخشی از چیزهایی که در شعر آقای اسفندقه گفتند مگویید مگویید، ما بخشی از آن را بگوییم البته اینکه نسبت به آینده و فردای پیش رو امید داده شود لازم و واجب است ولی ما باید به نحوی نقدِ وضعیتِ تاریخنگاری موجود را داشته باشیم تا بعد بتوانیم در آن مسیری که باید حرکت کنیم و تاریخ خودمان را برای نسل آینده و همینطور نسل امروز تبیین بکنیم تا بتوانیم از آن به عنوان یک چراغ در مسیر پیش رو که قطعاً مسیر روشنی است بهره ببریم لذا ناگزیز هستیم نقد هم داشته باشیم.
حقانی گفت: من به دو سه نکته اشاره میکنم بعد هم بحث تطهیر و نکاتی که آنها متمرکز شدند و الان در 40سالگی انقلاب شاید بشود گفت تمام تلاش و ظرفیت شان را به کار گرفتند تا بتوانند با تطهیر رژیم پهلوی، چرایی انقلاب اسلامیو ضرورت انقلاب اسلامیرا زیر سؤال ببرند و عوامل مختلفی هم در این مسیر دست به دست هم دادند. تاریخ برای هر ملتی در حکم شناسنامه و سندِ هویت آن ملت است و به عبارت دیگر با شناخت تاریخ و زوایای تاریخی ما میتوانیم نسبت به ظرفیتهای خودمان اطلاع حاصل بکنیم بعد با آن ظرفیتها حرکت بکنیم، ملت ایران با تاریخ چند هزار سالۀ خود، ملتِ پرظرفیتی است و بیخود هم نیست وقتی ما با دشمن در عرصههای مختلف درگیر هستیم اینها روی تاریخ و مقولاتِ تاریخی سرمایهگذاریِ جدی میکنند، بخشی از آن را عرض میکنم که چه عرصۀ گستردهای از جنگ نرم در حوزۀ تاریخی علیه هویتِ اسلامیـ ایرانی ما تدارک دیده شده است و به طور طبیعی انقلاب اسلامیکه الان دیگر مؤلفههای هویتی ما است را هم نشانه گرفتهاند.
مدیر مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ادامه داد: متأسفانه آنقدر که دشمنان ایران و دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب تاریخ را جدی گرفتهاند ما اینطور نیستیم این متأسفانه بین مسئولین ما هم رواج دارد، در حوزههای فرهنگیمان هم رواج دارد آن مقداری هم که به تاریخ میپردازیم تقریباً داریم مسیر برعکس میرویم چون تاریخنگاری که در کشور ما متأسفانه رایج است من اتفاقاً نام آن را تاریخنگاری رسمیمیگذارم چون بعضی به تاریخنگاری انقلابی میگویند تاریخنگاری رسمی، درحالی که اینطوری نیست تاریخنگاری رسمی تاریخنگاریای است که رویکرد سکولاریستی و نسبیانگارانه و تجددزده، سه ویژگیِ آن است، رسمیبه این معنا نیست که جمهوری اسلامی به این نوع تاریخنگاری اعتقاد دارد، این نوع تاریخنگاری رواج دارد هم سکولار است، هم نسبیانگار است بنابراین شما حق و باطل در این تاریخ نمیبینید و ملاکهای خدمت و خیانت گم میشود، جابهجا میشود، خادمین در این نوع تاریخنگاری خائن میشوند و خائنین چهره و خادم میشوند و به قول خودشان همه چیز را هم خاکستری میبینیم حتی دیگر در عرصههایی که کاملاً روشن است که جبهۀ حق کدام جبهه است و جبهۀ باطل کدام جبهه است اظهار میکنند که ما نمیتوانیم بگوییم مثلاً حق با امیرالمؤمنین بوده یا با معاویه بود یا حق با امام حسین بوده یا با یزید بوده، حتی متأسفانه این جاها این نگاه حاکم است.
وی اظهار داشت: به طور طبیعی وقتی به تاریخ معاصر میرسد همین اتفاق میافتد و حتی سیاهترین و خیانت بارترین صحنههای تاریخی هم خاکستری دیده میشود. مثلاً قرارداد وثوقالدوله که ایران را مستعمرۀ انگلیس میکرد، یک کشوری با این سابقۀ تمدنی در سال 1919 (1289 شمسی) مستعرۀ انگلیس بشود و بعد بگویند کار درستی کرده است و اگر نمیرفت به سمت مستعمره کردن ایران و جلب حمایت انگلیس عملاً چیزی از ایران باقی نمیماند، در این طرز تفکر اساساً مقاومت، ایستادگی، دشمن پنداشتن بیگانه و متجاوز اصلاً وجود ندارد، شما نمونههایش را میبینید الان رسماً در خیلی از مراکز دانشگاهی وتریبونهای عمومی متأسفانه این صحبتها گفته شده و آثار نوشته شده و شاید بعضاً ما هم به نشر این آثار کمک کردیم.
حقانی افزود: من هیچ وقت یادم نمیرود وقتی آن کتاب شعبان جعفری، هما سرشار منتشر شد یا کتاب معمای شاه عباس میلانی، کتابفروشیهای مقابل انقلاب این کتاب را نه تنها بهترین قسمت ویترین، حتی جلد را پشت شیشه میچسباندند، اما کتابهایی که به نحوی به این ماجرا پاسخ میدهد، از انقلاب و ضرورت انقلاب دفاع میکند این کتابها معمولاً در پستوها نگهداری میشود. خیلی میل ندارم به بعضی از مراکز و نهادها و حتی ارگانها اشاره بکنم که آنها هم اصلاً در این پروژه خواهی نخواهی حالا به جهت بی اطلاعی و نفوذ نقش ایفا میکنند. یکی از این نهادها، یکی از شعبات شهرستانیاش من کتابهایش را در حوزۀ تاریخ بررسی میکردم تماماً علیه جریان مقاومت، جریان دینی و ایستادگی در مقابل بیگانگان آثارش منتشر میشد و وارونهنمایی نسبت به افراد و شخصیتها و چهرها و جریانها و کشور صورت میگرفت. از نهادهای انقلابی بودجهاش را میگیرد تحت نام نهادهای انقلابی هم فعالیت میکند ولی متأسفانه خروجیاش یک خروجیِ دیگری است.
مدیر مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ادامه داد: بخواهیم یک مقدار این آسیبشناسی را جزییتر بکنیم متأسفانه ما غیر از کسانی که به مسائل تاریخی علاقه دارند و مطالعه دارند تقریباً در حوزههای تاریخی که مهم هم هستند بیاطلاع هستیم و بعضی از ما هم کماطلاعیم. خیلی نمیتوانیم جریانات را به خوبی شناسایی کنیم بعد یک دستهای هم منفعل و بیتفاوت هستند. چون انفعال را همین الان در برنامههایی که از 20، 30 شبکۀ جمهوری اسلامی پخش میشود میبینید، بدون اغراق تمام شبکههای معارض کاری به سایتها و فضای مجازی ندارم، تمام شبکههای معارض یک برنامۀ تاریخی جدی در طول هفته دارند و مسائل جدی و اساسی ما را زیر سؤال میبرند از مشروطه بگیرید تا انقلاب اسلامی، شخصیتها، جریانات، موضوعات، فضایی درست میکنند که مثلاً شما نتوانید از شهید اندرزگو صحبت کنید و دفاع کنید، از شهید نواب صفوی دفاع کنید میگویند اینها تروریست هستند از اینها صحبت نکنید! و اساساً جریان مقاومت را اینطور تحریف میکنند و در این فضا تحریف گسترده صورت میگیرد. وقتی ما کم اطلاع و منفعل باشیم تحریف گسترده صورت میگیرد که صورت هم گرفت. حالا اگر مشکلات و ناهنجاریها هم اضافه شود بعضی از کج رفتاریهای مسئولین که بیشتر در حوزههای مالی، کشور دچار آن شده است اگر اینها هم اضافه شود کار خیلی سختتر میشود برای اینکه انقلابی که از حیثیت ایران، تمامیت ارضی ایران، هویت ملی و استقلال ما دفاع کرده، همۀ اینها را به عنوان دستاوردهای بزرگ آن میتوانیم برشماریم، میتوانیم دفاع کنیم که البته دفاع میکنیم و جای دفاع هم دارد ولی کار را سخت میکند.
وی افزود: حالا متأسفانه همسویی یک جبهه و جناح در حاکمیت کشور با جریان تجددطلب کار را سختتر میکند. اینقدر در این زمینه تعلل و بیتفاوتی وجود دارد که بعضی جاها حتی وقتی مسائل ملی و تمامیت ارضی مطرح میشود باز میبینید کوتاهی میکنند. مثلاً کتابهای درسی جمهوری آذربایجان از کلاس پنجم تا مقطع دانشگاه پر از تحریف علیه ایران است و به ایران و تشیع، به مسئولین جمهوری اسلامی، به چهرههای انقلابی در کشور ما اهانت میکنند. یک ملغمهای از تاریخنگاری مارکسیستیِ زمان شوروی به اضافۀ گرایشات صهیونیستی که الان در جمهوری آذربایجان ما شاهد رشد آن هستیم اینها دست به دست هم دادند. الان نسلِ جوان جمهوری آذربایجان که شیعه هستند و بخشی از ایران بودند اینگونه تربیت میشوند که ایران و ایرانی را به عنوان دشمن خودشان تلقی بکنند، شما بازخوردهای آنها را در بعضی از تحرکات میبینید. هر چند این تحرکات کوچک است ولی برای ما نگرانکننده است. در بعضی از این تحرکات میبینید دو تیم دارند با هم فوتبال بازی میکنند بعضی از طرفداران آذربایجان میگویند آذربایجان ایران نیست، شعار جدایی از ایران را میدهند و پرچم ترکیه یا آذربایجان را بالا میبرند. یعنی از مجرای تاریخ در اطراف ما دارد کارهای جدی صورت میگیرد. برای حتی خدشهدار کردن تمامیت ارضی ایران. بعد در کتابهای درسی که الان به بچههای خودمان داریم عرضه میکنیم برای آموختن تاریخ گذشتۀ خودشان مینویسید قفقاز بخشی از ایران بوده که در جنگهای روس علیه ایران از ما جدا شده است بعد میگویند این به مناسبات ما با مثلاً جمهوری آذربایجان و سایر کشورهایی که قبلاً جزء ما بودند لطمه وارد میکند. بچههای ما با کمالِ بیاطلاعی از گذشتۀ تاریخیِ خودشان و منطقه درس میخوانند و اطراف ما هم بچههایشان را با خوی دشمنی علیه ما و با فکر دشمنی علیه ایران و ایرانی تربیت میکنند، این انفعال متأسفانه وجود دارد.
حقانی تاکید کرد: با این کمکاری و بیاطلاعی و کماهمیت دادن، در 40سالگی انقلاب ما به جایی میرسیم که الان میآییم اینجا دربارۀ تطهیر پهلوی صحبت میکنیم و باید در مقابل این هجومیکه نسبت به انقلاب شده است چه کرد و آن هم به طرفداری از پستترین دولت و حاکمیتی که در طول تاریخ ایران روی کار بوده. هم ضدآزادی بود، هم ضدمشروطه بوده، ضد انسانیت بوده، ضد اسلام و ضد ایران بود. ولی میبینید متأسفانه این بیتوجهی یا کمتوجهی ما به تاریخ و سطحی برخورد کردن با تاریخ باعث میشود که الان راجع به این مقوله صحبت کنیم که جای بحث زیادی دارد.
وی افزود: یک نکتهای که باید عرض کنم این است که با توجه به نکاتی که عرض کردم احتیاج به یک بازنگری و بازنگاریِ اساسی در حوزۀ تاریخ خودمان داریم، بازنگری به این معنا که ما باید تاریخمان را دقیق بخوانیم فقط تحریفاتی که در آن صورت گرفته است، آن تحریفات را از بین ببریم با پاسخ منطقی و با کارِ جدیِ علمی در این حوزه و بعد دوباره شروع کنیم به نوشتن تاریخ خودمان، چه تاریخ باستان باشد، چه تاریخ میانه باشد، چه تاریخ معاصر باید واقعاً به سمت بازنگری و بازنگاریِ جدی در این حوزه حرکت بکنیم، این کار اهمیت دارد و اگر ما در این حوزه تعلل بکنیم قطعاً دچار خسارتهای بیشتری خواهیم شد.
حقانی گفت: اینکه جریان تاریخنگاری معارض که خیلی جبههاش گسترده است الان دارد چه میکند و به چه موضوعاتی میپردازد این نکتۀ مهمی است و حتماً دوستان در جریان آن هستند. یکی دو نکته وجود دارد که کمک میکند ما بتوانیم رفتارهای آنها را خوب واکاوی بکنیم یکی اینکه این جریانات را یکی یکی معرفی کنیم و خوب بشناسیم و بعد با آن نکاتی که روی آنها متمرکز شدند مشخص کنیم چون هر کدام از اینها با یک انگیزهای وارد این عرصه شدند و بعد پاسخ بدهیم البته جلوتر از همۀ اینها که ما بخواهیم در مقام پاسخ باشیم به نظر من باید کارهای جدیِ ایجابی انجام شود که خوشبختانه بعضی از مراکز در کشور این کار را کردند و نگاهی هم به پاسخ دادن به اینها داشته باشیم.
وی ادامه داد: نکتۀ اول اینکه کرسیهای ایرانشناسی در خارج از کشور با کمال تاسف الان تقریباً به تصرفِ اعضای فرقۀ ضالۀ بهائیت درآمده است. شاید تا 10، 15 سال پیش اینگونه نبود الان مقالاتی که در خارج از کشور منتشر میشود و میآید داخل ایران و بعضیها با ولع آن را ترجمه میکنند و به طور گسترده هم نشر میدهند تقریباً از زیر نظارتِ اینها میگذرد. بعضی جاها با پنهان کاریهای خاصی که این جریان دارد توانسته با پول تعدادی از نویسندگان و فعالان این حوزه را جذب کند ضمن اینکه خودشان هم چهرههای شاخص دارند. وقتی شما در رأس ایرانیکا آقای احسان یارشاطر را میبینید خیلی تعجب نکنید از این نکتهای که من عرض کردم که این مراکز به تصرف آنها درآمده است یا عباس امانت و دیگران که دارند در این حوزه کار میکنند، اینها تقریباً بخشی از فعالیتهای خودشان را غیر از گرایشات فرقهای در تطهیر پهلوی و مقابله با جمهوری اسلامی متمرکز کردند.
مدیر مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران اظهار داشت: کارهایی که در این حوزه صورت میگیرد یکی فعال کردن گسلهای عمومی و مذهبی در ایران از طریق تاریخنگاری است که متأسفانه خیلی به این توجه نمیکنیم. حضرت آقا چند بار راجع به فعال کردن گسلهای قومی و مذهبی تذکر دادند و برخی از دست اندرکاران اجرایی در کشور که متأسفانه دارند بی محابا این کار را انجام میدهند و این باعث میشود ما شاهد رخدادهای پیدرپی در کشور باشیم. فعال شدن گسلهای قومی میتواند آذربایجان و خوزستان را با مشکل مواجه بکند، ترکمنصحرا را با مشکل مواجه کند که الان فعالیتهای زیرپوستی دارد در این مناطق به طور جدی انجام میشود و همدیگر را پیدا کردند، جای تعجب دارد که در طرفداری از یک تیم فوتبال که در تبریز فعالیت میکند برخی از هواداران آن تیم بیایند در استادیوم آزادی شعار بدهند و بگویند خلیج عربی، اگر شما ادعا دارید که ادعایتان هم بی اساس است شما منافع خودتان را داشته باشید چرا به سایر تجزیهطلبان دارید کمک میکنید؟! این پیوستگی اینها نشان میدهد یکی از نقاطی که به طور جدی آنها در آن فعالیت میکنند همین حوزۀ تاریخ است و کتابهایشان هم دارد منتشر میشود و بیشتر شعر، رمان، داستان و بعد تحقیقات تاریخی که ایرادات جدی هم وارد است منتها ما متأسفانه منفعل هستیم.
وی ادامه داد: گسلهای مذهبی را هم باز متأسفانه برخی دارند در کشور فعال میکنند در این حوزه هم بیکار نیستند بحث ما بحث تاریخ معاصر است ولی در کشورِ اسلامیشیعی ایران الان توسط برخی از چهرهها که خودشان روشنفکرِ دینی مینامند بعضی از آنها داخل کشورند و برخی از آنها هم از کشور خارج شدند اساس تشیع دارد زیر سؤال میرود و برای ما کتاب منتشر میکنند، امامت ما را زیر سؤال میبرند، وجودِ حضرت صاحب را زیر سؤال میبرند. خیلی گسترده است یعنی یک شبکۀ گستردهای هم از جهت مکتوب و انتشارات و هم در حوزۀ شبکههای تلویزیونی و هم سایتها و غیره در این بخش از مسائل تاریخی ما فعالند و اینها وارد عرصههای تاریخنگاری معاصر و دورۀ معاصر هم شدند که تقریباً میشود گفت مبنای رفتارشان تحریفِ انقلاب، تحریفِ نهضت حضرت امام و به نحوی بی فایده دانستنِ انقلاب اسلامی و زیر سؤال بردن چراییِ انقلاب اسلامی است که آنها گسترده فعالیت میکنند.
حقانی گفت: آن بخشی که در حوزۀ تطهیر پهلوی فعالیت میکند بزرگنمایی درخصوص اقدامات پهلوی را در دستور کارِ خودش قرار داده و ما علناً میشنویم که از رضاشاه و محمدرضاشاه و اقدامات آنها دفاع میشود، این عقب گرد و ارتجاع واقعاً برای کسانی که مدعیِ روشنفکری هستند جای تأسف دارد که یک عقب گردِ اساسی میکنند حتی نسبت به عوام جامعۀ ایرانی در آن دوره¬ها هم درک ندارند که چه اتفاقی در دورۀ پهلوی افتاده و برای چه در آن دوره مردم دست به انقلاب زدند؟ رضاشاه به آنترتیب از ایران خارج شد اسنادی که الان منتشر شده نشان میدهد انگلیسیها رضاخان را برای این از ایران بردند که میترسیدند جامعۀ ایرانی دست به یک انقلاب بزرگ بزند. از سال 1318 تا سال 1320 که رضاخان از ایران رفت مردم ایران در آستانۀ شورش و یک انقلاب بزرگ بودند و انگلیسیها چون میخواستند از سرزمین ایران برای کمک به شوروی استفاده کنند دوست نداشتند ایران ناآرام شود تصمیم گرفتند رضاخان را از ایران ببرند؛ بنابراین یک عزم ملی در بیرون کردن این آدم بود.
مدیر مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران اظهار داشت: شما مطبوعات ایران را از 26/6/1320 تا تقریباً مهر ماه سال 1321 اگر بخوانید، مطبوعات ما پر از نقدِ جدی نسبت به دورۀ رضاخان هستند و حتی کسانی که وامدار رضاخان بودند نظیر علی دشتی و دیگران و آن زمان شفق سرخ را منتشر میکردند اینقدر این موجِ نفرت از رضاخان در کشور ما گسترده است و عمومیت دارد که امثال علی دشتی هم مجبور میشوند بعد از رفتن رضاخان دست به انتقاد از او در مطبوعات بزنند و انواع و اقسام جنایتهایی که در دورۀ این فرد در کشور ما رخ داد را مطرح بکنند و به نقد بکشنند. محمدرضا پهلوی را مردمیترین انقلابِ قرن بیستم به زباله دانِ تاریخ انداخت ولی بعد از 40 سال باز عده ای با بزرگنمایی اقدامات اینها تلاش دارند به مردم و نسل جوان ما بگویند شما اشتباه کردید که انقلاب کردید! برخی این حرفها را بی پروا میگویند و برخی شیک میگویند مثلاً میگویند خوب نبود به جای انقلاب اصلاحات میکردیم؟! تز مهندس بازرگان همین بود و بعد افراد دیگری هم به آن اضافه شدند حالا یک عده ای که قبلاً ادعای انقلابیگری میکردند دوباره به آنها اضافه شدند. دی ماه سال 1357 بعد از اینکه مهندس بازرگان از نوفل لوشاتو بر میگردد، آنجا که رفته بود خدمت امام میگفت انقلاب ممکن نیست، سرنگونی شاه ممکن نیست و ما نمیتوانیم، بهتر است گامبهگام جلو برویم، دی ماه که ماه بعد آن بهمن است و رژیم شاهنشاهی سقوط کرد آقای مهندس بازرگان میگوید آقا نشسته در پاریس و میگوید شاه باید برود، مگر میشود شاه برود؟! چه کسی میتواند شاه را بیرون کند؟! الان این گفتمان دارد دوباره مطرح میشود. بهتر بود ما اصلاحات میکردیم و دست به انقلاب نمیزدیم این دوباره برمیگردد به همان تحرکی که برای تطهیر پهلوی دارد صورت میگیرد.
حقانی تاکید کرد: در کنار این مخرب نشان دادن انقلاب که انقلاب جز تخریب برای کشور ما چیزی نیاورده است. این بخشی از آن اهدافِ پروژۀ تطهیر پهلوی است. متأسفانه کمکاریِ برخی از مسئولین و دعواها و اختلافاتی که بعضاً جناحها با هم دارند هم کمک میکند به اینکه این حرف در اذهانِ بعضی بنشیند و بعضی این را قبول کنند که اگر انقلاب نمیشد وضع ما بهتر بود در حالی که اسناد و مدارکِ به جا مانده از آن دوره نشان میدهد به اعترافِ آمریکاییها اگر رژیم پهلوی ادامه پیدا میکرد که آنها فکر نمیکردند به این زودی سقوط کند میگفتند تا سال 75 ایران یکی از بدهکارترین کشورهای جهان خواهد بود و این برآوردِ آمریکاییها از شرایط اقتصادی ایران سال 1357 است. منتها الان متأسفانه برخی سعی دارند وانمود بکنند که انقلاب ایران را از مسیر پیشرفت عقب نگه داشت؛ اینها جای بررسی دارد.
وی ادامه داد: جنایتکار نشان دادن انقلابیون، یکی از پروژههاست که بالاخره انقلاب شده و با کمترین تلفات انقلاب به پیروزی رسیده است ولی در بازگو کردن روزهای انقلاب، طوری رفتار میکنند که همین 7، 8 نفری هم که در مدرسه رفاه به واسطۀ جنایاتی که کرده بودند،امثال ناجی که در اصفهان خونریزی گسترده کرده بود یا سپهبد رحیمی. البته اینها را هم به عنوان جرایم انقلاب دارند متأسفانه معرفی میکنند و نشان میدهند.
حقانی گفت: ناکارآمد نشان دادن انقلاب و نظام با آن بزرگنمایی که اگر انقلاب نمیشد و آن جریان ادامه پیدا نمیکرد ما به پیروزی میرسیدیم، ما 150 سال این مسیری را که این آقایان توصیه میکنند را طی کردیم یعنی 150سال آمدیم گفتیم با پیوستن به غرب و حفظ وابستگی به غرب میتوانیم به پیشرفت برسیم از زمانی که میرزا حسین خان سپهسالار قرارداد رویتر را بست به مدت 70 سال بهره¬برداری از منابع زیرزمینی و روزمینی ایران را به یک یهودیِ انگلیسی واگذار کرد به نام اسرائیل یوسافات معروف به رویتر، آنها گفتند اگر اینها را به آنها بدهید آنها ایران را آباد میکنند چون بحث این بود که ما خودمان نمیتوانیم باید آنها بیایند و آنها هم نمیآیند الا اینکه ما امتیاز بدهیم، آن زمان رئیسجمهور فرانسه ایرانیها را مسخره کرد گفت اینها فقط هوایی را که استنشاق میکردند را واگذار نکردند، بنابراین ما یکبار این راه را رفتیم که تمام چیزمان را واگذار کردیم و سال 56 اسدالله علم هنوز زنده است میگوید از جمعیتِ 25 میلیون نفری ایران 15 میلیون نفر بیسواد هستند. یک سفر با ولیعهد به روسیه داشت، آنجا میبیند اینها برای مردم خانه تهیه کردند، آب و برق مجانی است و بعد میگوید متأسفانه ما علیرغم اینکه ادعا میکنیم به دروازههای تمدن بزرگ رسیدیم در همه جای تهران آب لولهکشی نداریم در تهران مدام برق قطع میشود، اسدالله علم اشاره میکند به کمبودهایی که جنبۀ اساسی در کشور دارد و متأسفانه همۀ اینها تحریف میشود و مورد بی توجهی قرار میگیرد.
مدیر مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران اظهار داشت: از همه بدتر کمرنگ نشان دادن جنایاتِ استعمار و استکبار در ایران است. بعضیها حتی اینگونه در مسیر تحریف صحبت میکنند که ما اگر با انگلیسی پیوسته نبودیم و به اروپاییها وابسته نبودیم اساساً ایران نابود میشد، محمدعلی فروغی یک تعبیری راجع به وابستگی دارد خیلی جالب است، سیاستگذارانِ خارجی و سیاستمدارانِ حوزۀ سیاست خارجی ما را اینگونه تربیت میکردند، سر کلاس درس در مدرسۀ علوم سیاسی آقای فروغی میگوید شما تا حالا سرداری دیدید؟ سرداری لباس بلندی بود که ایرانیها آن زمان میپوشیدند، میگویند بله دیدیم، میگوید تا حالا دیدید که در آستین سرداری دستی نباشد ولی حرکت بکند؟ میگویند نه مگر میشود؟! میگوید ایران آن سرداریای است که اگر دست انگلستان در آستینش نباشد حیات ندارد، این حرف را ما الان هم داریم میشنویم یا دکتر ولیالله نصر پدر سیدحسین نصر میگوید شما تا حالا خزه دیدید؟ میگویند بله، میگوید خزه چگونه رشد میکند و حیات دارد؟ میگویند به یک جایی تکیه میکند، میگوید ایران هم مانند خزهای است که اگر به دیوار انگلستان تکیه نکند نابود میشود و نمیتواند سر پا بایستد، الان متأسفانه این ادبیات دوباره توسط برخی تکرار میشود. وقتی شما فروغی و ولیالله نصر و دیگران را نقد میکنید به برخی برمیخورد و میگویند که اینها مفاخر ما هستند چرا شما اینها را نقد میکنید؟
وی ادامه داد: با این اقدامات عملاً دارند ارزش استقلال را زیر سؤال میبرند و قبح وابستگی برداشته میشود. من بارها میشنوم وقتی دربارۀ استقلال ایران صحبت میکنیم و میگوییم انقلاب اسلامی یکی از دستاوردهای بزرگش احیای استقلال ایران در همۀ حوزهها است طرف میگوید ما اگر اینطور نمیشدیم بد میشد؟ اگر مانند ترکیه میشدیم بد میشد؟ این واقعاً برای ملت ننگ است که حتی یک نفر از اعضای آن ملت بگوید که من پیشرفت آن هم پیشرفت از نوع امارات وترکیه و کره جنوبی که توسعۀ کاملاً وابسته است، آن را به عنوان آرزو و آمال به ما معرفی بکنند و بگویند استقلال را بده و مانند این کشورها بشو خب ما استقلالمان را دادیم ولی نشدیم. اینها هم تاریخ نخواندند هم با طرح استکبار برای ایران آشنا نیستند و من این را همیشه میگویم استکبار با یک ایران بزرگ و قدرتمند در این منطقه همیشه سرِ ناسازگاری و ستیز خواهد داشت از ابتدای قاجار این مشکل را تا الان داشتیم با صراحت میگویند ایران باید در وحوشت و بربریّت نگه داشته شود، این تحریم وحشتناک، این رفتار ضد ایرانی که اینها طی 38 سال گذشته با ایران داشتند همه برمیگردد به این نکته که نباید بگذاریم ایران قوی شود و حتی محمدرضا پهلوی نوچه را هم نمیگذاشتند قوی شود، شما یادداشتهای علم و دیگران را بخوانید، محمدرضاشاه مدام از اینها گداییِ حمایت میکند ولی آنها یک محدودهای را درنظر گرفتند و در همان محدوده محمدرضا پهلوی را نگه میدارند. بعد به ما میگویند این یک شرایطِ خوبی است و جوانها امروز بگویند وابستگی عیب ندارد تا ما پیشرفت داشته باشیم! اولاً هیچ ملتی شرف خودش را به این مسائل نمیفروشد و برای ما حتی اگر هم بفروشیم نتیجهای نخواهد داشت خسر الدنیا و الاخره، هر کسی در ایران این فکر را بکند.
حقانی گفت: معرفی کردن رژیم پهلوی و نظام شاهنشاهی به عنوان یک قدرت منطقهای واقعاً این یک فریب بزرگ است. این که ما پهلوی را یک قدرت منطقهای بدانیم کسی که نمیتواند از آن مسائل اولیۀ ملت خودش دفاع کند شما میدانید عملکرد حکومتها را نمیشود با ملاکهای کوچک سنجید، مثلاً بگوییم رضاخان پل و راهآهن ایجاد کرده، چقدر جاده ایجاد کرده، اگر بخواهیم اینطوری بررسی کنیم خدمات جمهوری اسلامیدر 38 سال از کلِ اقدامات عمرانی در دورۀ قاجار و پهلوی بیشتر بوده، اصلاً ملاک ما این نیست، ملاک این است که میتوانستیم استقلال کشورمان را حفظ بکنیم؟ میتوانستیم از تمامیت ارضی این کشور دفاع بکنیم؟ سال 48 اردشیر زاهدی با علم صحبت میکند، با شاه صحبت میکند شاه میگوید در آینده میگویند اینها به ما خیانت کردند ولی ما چارهای نداریم بعد هویدا میگوید بحرین عین دختر ما بود، دختر ما بزرگ شد و بعد شوهرش دادیم! هیچ حاکمیتی با سرزمین خودش اینگونه رفتار نمیکند! چینیها چطور هنگ کنگ را از دهان انگلیسیها بیرون کشیدند سر یک وجب خاکشان میجنگند. اسدالله علم خودش و پدرش انگلیسی هستند میگوید به شاه گفتم این قراردادی که انگلیسیها دارند با ما میبندند از دزدی سر گردنه هم بدتر است! میگوید شاه گفت درست میگویی سرش را هم پایین انداخت و قرارداد هم بسته شد. بعد به ما میگویند این یک قدرت منطقهای است، به ما میگویند او چشم آبیها را به مسخره گرفت با چشم آبیها مقابله کرد، سر نفت برای آنها بساط درست کرد و آنها هم او را برداشتند، چون در مقابل آنها ایستاد او را برداشتند. هیچ چیز اینطوری نیست سر نفت هم معامله کرد، سر بحرین هم معامله کرد، پدرش سر آرارات معامله کرد، آراراتِ کوچک برای ایران بود بهترکیه داد، قریه فیروزه برای ایران بود واگذار کرد، بخشی از اروندرود را واگذار کرد.
مدیر مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران اظهار داشت: در حوزههای سیاسی چه جنایاتی در این دوره صورت گرفته که متأسفانه دارد تطهیر میشود. الان یک نفر دزد قاچاقچی کشته میشود سریع میگویند اینها دارند تسویه حساب فرقهای در کشور میکنند و غیره. 24 هزار نفر مفقودالاثر سیاسی در دورۀ رضاخان داریم غیر از جنایاتش در گوهرشاد و در جای جای ایران، از سال 1303 تا 1317، 14 سال ایلات عشایر ایران را با انواع سلاحها زد، هواپیما خریده بود هیچ وقت برای دفع دشمن به کار گرفته نشد میرفت ایلات عشایر را نابود میکرد، باز بعضیها به خودشان اجازه میدهند و از رضاشاه یک قهرمان و ناجی میسازند، چقدر وارونه نمایی و تحریفِ بزرگی در تاریخ ما صورت میگیرد! و به نظرم آنطور که شایسته است ما مقابله نمیکنیم.
وی افزود: ما باید از کسانی که کار تطهیر را انجام میدهند بخواهیم و هیچ وقت یقۀ پهلویها را رها نکنیم به جهت اینکه از ایران توانستید صیانت بکنید؟ از اسلام توانستید صیانت بکنید؟ بالاخره این ملت مسلمانند، اسلام دینِ رسمیاین کشور است و بعد شما آمدید با تمام مظاهر دینی با این کشور گلاویز شدی و سعی کردید آن را از بین ببرید. از حقوق مردم صیانت کردید؟ 24 هزار نفر مفقودالاثر سیاسی چه شدند؟ از استقلال آنها صیانت کردید؟ آمریکاییها ما را در جنگ جهانی دوم مسخره کردند. ما در جنگ جهانی اول ارتش نداشتیم. رضاخان آمد ارتش ایجاد کرد، آن زمان که ارتش نداشتیم جنگیدیم، رئیسعلی در بوشهر، مرحوم آقای بلادی و سید اهرمی و آقای محلاتی در مناطق جنوبی ایران جنگیدند، سرتاسر ایران جنگ بود، در دورۀ رضاخان ما صاحب ارتش شدیم. وقتی اینها وارد ایران شدند هیچ مقاومتی نشد، آمریکاییها یک مقاله نوشتند تحت عنوان جنگ 80 ساعته و گفتند ایران ظرف 80 ساعت سقوط کرد، 80 ساعت هم مقاومت نبوده، 80 ساعت طول کشید آنها نزدیک تهران شوند و به تهران برسند و رژیم پهلوی سقوط بکند. اگر مدل شما هم توسعۀ پیشرفت است حساب کنیم شما چه توسعه و پیشرفتی برای ایران آوردید؟ کدام کارخانه و کدام تکنولوژی را توانستید از غربیها بگیرید و بیاورید داخل ایران مستقر کنید؟ شوروی سابق هم کارخانۀ درجه چندم ذوب آهنش را به ما فروخت که اگر آن را هم نمیدادند این هم در کشور وجود نداشت!
حقانی گفت: در هر صورت به نظر میرسد که ما باید ملاکها و معیارها را تعریف کنیم نگذاریم اینها با دروغ و تحریف ذهن جوانان و مردم ما را مخدوش بکنند، مطالبات ما مطالباتِ جدی باشد، اسدالله علم پدرش از یکی از ملازمانِ خودش میپرسد چرا مردم ما اینقدر ناراضی هستند؟ (سال 1317) او جوابِ پختهای به او میدهد، میگوید ادعا کردند جاده و فلان ساختند، اینها درست است این را که باید هر کسی انجام بدهد ولی ملت دین دارند، شرف دارند و آزادی میخواهند هنوز 15 سال از انقلاب مشروطه نگذشته است که رضاخان میآید و به بزرگترین دستاورد مشروطه که مجلس است میگوید طویله، نمایندگان اعتراض میکنند میگوید به آنها بگویید زیاد شلوغ بکنید درِ این طویله را میبندیم!
مدیر مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران اظهار داشت: این ملاکها ملاکهای مهمی است. صیانت از ایران، صیانت از فرهنگ ملی ایران، صیانت از تشیع و اسلام، صیانت از حقوق مردم، صیانت از استقلال ایران و تلاش برای پیشرفت و توسعۀ ایران که نمرۀ پهلوی در همۀ این زمینهها منفی است و ما باید الان مطالبه گر باشیم. انشاءالله در تلاشی که دوستان در حوزههای پژوهش و نشر میکنند میتوانند واقعیت تاریخ ایران را و آنچه که بر مردم در دورۀ پهلوی گذشت به خوبی بازتاب بدهند.
حقانی گفت: من از جریانات معارضی که الان دارند در حوزۀ تاریخنگاری فعالیت میکنند نام ببرم و باید برای ما هشدار باشد که جدیتر در این زمینه حرکت بکنیم، تاریخنگاری سکولار و تجددزده، نسبیانگار تقریباً در تمام این جریانات به نحوی جریان دارد؛ در اینجا قومگراها خیلی فعالند، سریال ستارخان که به طور ناقص بخشهایی از آن پخش شد در یکی از قسمتها یکی به ستارخان شاهنامه میدهد و بعد این ماجراها قومگراها در شهرهای آذربایجان ایران، میگویند دادن شاهنامه به ستارخان توهین بود. کتاب ددهقورقود را میدادید. ددهقورقود یک کتابِ جعلی است و آن هم مربوط به ترکان آسیای میانه است و اصلاً مربوط به ایران نیست. اینها یک بخش گسترده و جدی هستند که دارند فعالیت میکنند انواع و اقسام آنها هم در کشور هستند و الان با هم همراه شدند، فرق هستند، صوفیها و وهابیها، صوفیها با تمام گرایشاتشان، سلطنتطلبها هستند که گسترده دارند فعالیت میکنند، چپهای مارکیستی که هنوز چپ هستند و چپهای مارکسیستی که برگشتند مانند عباس میلانی و دیگران، کتاب مینویسند ادعای علمیبودن دارند ولی دارند به امروز میپردازند، جنایات رضاشاه و محمدرضاشاه را هم میگویند باید حتماً یک لگد به جمهوری اسلامی بزنند، به تعداد کشتههای زندانهای پهلوی اشاره میکند و بعد میگوید این اصلاً با تعداد کشتههای جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست! آقایی که ادعای علمیبودن میکنید با چه معیاری این را میگویید؟ بعد شما به جنایات پهلوی اشاره میکنید چه ربطی به زندانهای جمهوری اسلامی دارد؟ 17 هزار و 200 نفر بعد از انقلاب ترور شدند و شهید شدند این را مقایسه میکنند با 3، 4 نفر از آنها که ترور شدند. اینکه گروهکی برود به دامنِ دشمن ایران، به دامن عراق و بعد با سلاح عراقی به کشور ما حمله بکنند و بعد بگویند پاسخ دهید که چرا این 3، 4 نفر کشته شدهاند! الان قابل مقایسه نیست ولی این کار صورت میگیرد و متأسفانه اینها بیشترین فعالیت را دارند و کتابهای آنها در کشور چاپ میشود و بعضی از کتابهای آنها مانند آبراهامیان و کاتوزیان جزء برنامۀ درسی است اگر فردی بخواهد فوق لیسانس یا دکتری بخواند باید کتاب آنها را بخواند و امتحان بدهد یعنی منبع تحریف شده، منبع درسی دانشجویان ما در سطوح عالی شده است!
وی در پایان خاطرنشان کرد: لامذهبها که از قبل از انقلاب هم لامذهب بودند مانند علی میرفطرس، بهمن انصاری و شجاعالدین شفا که مُرد. اینها علنی به تمام مقدسات ما توهین میکنند و در حوزۀ تاریخ فعالند. مراکز ایرانشناسیِ منطقهای، الان عربستان حداقل دو مرکز ایرانیشناسی در مدینه دارد که متمرکز شدند و دارند روی مسائل ایران کار میکنند و به تحریف تاریخ ایران میپردازند. در اروپا هم که فراوان است تقریباً تمام دانشگاههای مهم اروپا در این حوزه آدم و کرسی دارند و دارند فعالیت میکنند و در آمریکا هم اغلب دانشگاهها همین افراد که تحت سیطرۀ فرقۀ ضالۀ بهاییت تاریخنگاری میکنند به طور گسترده دارند راجع به ایران کار میکنند. در اسرائیل همین طور حداقل 3، 4 مرکز بزرگِ ایرانشناسی وجود دارد، شرقشناسان در این زمینه کار میکنند شما از هر دستهای بگویید از منافقین، حزب توده، چریکهای فدایی هم دارند در حوزۀ تاریخ معاصر ایران و تاریخ انقلاب مطلب مینویسند و کار میکنند و اینها با یک شیبی متأسفانه وارد کشور میشود و این وظیفۀ ما را خیلی خطیر میکند که ما به طور جدیتری از همۀ ظرفیتهایمان برای مقابله با این جریانات استفاده بکنیم.