برای همین است که نفوذ روزافزون تلگرام در یکسال اخیر جامعه ایران را با سوالات بزرگی مواجه کرده است، تکلیف محتواهای تولیدی و منتشر شده در آن چیست؟ چه کسی درباره دروغها و راستهای آن پاسخگو است؟ آثار فرهنگی و اجتماعی تلگرام چگونه باید کنترل شود؟ فعالیتهای اقتصادی شکلگرفته که همگی بدون دخالت دولت ایجاد شدهاند، چگونه باید پاسخگوی مشکلات احتمالی باشند؟ و دهها سوال دیگر. اتفاقات دی ماه سال گذشته اما بروز چهره خشن تلگرام هم بود، سازماندهی رویدادهای میدانی آن روزها، کار را به فیلترینگ تلگرام کشاند و بعد از چند هفته که اوضاع عادی شد، همه چیز به حالت قبل برگشت. حالا در روزهای ابتدایی سال 97 بحث خداحافظی همیشگی با تلگرام داغ شده است، رسمیترین خبر اظهارنظر یک نماینده مجلس درباره فیلتر تلگرام در ایام عید بود، همین نقل قول کافی بود تا توفانی از نظرات مثبت و منفی درباره ماندن و نرفتن تلگرام شکل بگیرد. فارغ از اینکه ما مدافع استفاده ایرانیها از تلگرام باشیم یا خیر، به تازگی یک بحث «فرافکنی» درباره شبکههای اجتماعی به صورت پررنگ مطرح شده که ارزش بررسی دارد. چهرههای سیاسی نزدیک به دولت به صراحت تلگرام را یکی از «دستاوردها»ی دوگانه دولت روحانی معرفی و از این منظر برای بسته شدن آن ابراز نگرانی میکنند! شکل کامل این استدلال تاریخی که به صورت سازماندهی شده مطرح میشود اینگونه است: «فیلترکردن تلگرام اقدامی پرهزینه است، چون برجام و حفظ تلگرام مهمترین دستاوردهای دولت روحانی بودهاند.» این استدلال نه از جهت اهمیت تلگرام و امثال آن بلکه از این جهت که دولت مستقر با حدود پنج سال فعالیت و گذر از دو انتخابات با این دو موفقیت معرفی شود یعنی با چه فاجعهای روبهرو هستیم. نکته اول اینکه صورت استدلال به اندازه کافی عجیب و منفی است، شاید اگر با تکرار این حرف در حامیان رسانهای پرقدرت دولت مواجه نمیشدیم، بهتر بود صدای این حرف خندهدار را درنیاوریم اما وقتی با ابهت و افتخار مینویسند: «روحانی با تکیه بر برجام و تلگرام میتوانست دو دستاورد ملموس را در انتخابات ریاستجمهوری 96 به جامعه ارائه دهد» باید به جزئیات آن ورود کرد.
نکته دوم درباره بخش اول این حرف است، حسن روحانی در سال 92 در فرآیندی موفق به کسب 50.7 درصد آرا شد که شرایط بغرنج سال 91 بر مردم ایران گذشته بود، روحانی توانست خودش و همراهانش را مخالف راه دولت قبل و افراد مقابل را ادامه دهندههای راه قبل معرفی کند. اگر به مردم ایران در خرداد سال 92 گفته میشد به آقای روحانی رای بدهید تا برای شما برجام بیاورد و تلگرام را فیلتر نکند، چه میشد؟!
تکرار هرساله شعارهای اقتصادی از طرف راس حاکمیت و نگاهی به نظرسنجیها درباره مهمترین اولویت کشور از نظر مردم چیزی غیر از دغدغههای اقتصادی را نشان نمیدهد. اینکه پس از پنج سال و دوباره اعتماد اکثریت به دولت روحانی از برجام و تلگرام بهعنوان نتیجه دولت نام ببریم یعنی به بیراهه رفتن دولت مستقر اعتراف کردهایم.
نکته سوم درباره نام بردن از برجام بهعنوان موفقیت است، در یکی از مهمترین یادداشتهای شرح این ایده تاریخی نوشتند: «در حالی که برجام توسط دولت ترامپ در معرض تهدید قرار گرفته، حفظ تلگرام ضرورت بیشتری پیدا کرده است. بدون برجام و تلگرام دولت روحانی نزد بخش بزرگی از جمعیت ایران بیدستاورد محسوب خواهد شد.» شاید اگر اوایل امضا و اجرای برجام بودیم نام بردن از آن بهعنوان موفقیت عجیب نبود، اما حالا با گذشت سه سال از «طلوع آفتاب برجام» چگونه میشود از دستاوردهایش گفت؟ از «تقریبا هیچ» رئیس کل بانک مرکزی؟ از ماندن تحریمهای اساسی بانکی به اذعان جناب عراقچی؟ از تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران؟ از ابراز نارضایتی شخص رئیسجمهور از روند اجرای برجام؟ از گلایهها و اعتراضهای دکتر ظریف علیه آمریکاییها؟ از معلق کردن سرنوشت اقتصاد ایران با تئاتر ترامپ؟ از نمره منفی فعالان اقتصادی به برجام؟ حتما کسی از اینکه مذاکرههای طولانی دهه 80 درباره صنعت هستهای تمام شد ناراحت نیست، اما برای درست کردن دستاورد برای برجام راه سختتری نسبت به قهرمانی تیم ملی در جام جهانی باید طی کنیم! واقعیت موجود اقتصاد گویای همه چیز است، دولت محترم «آب خوردن» ما را هم به مذاکره ربط میداد اما در انتهای این ماجرا و با همه همراهی حاکمیت، دولت خودش از برجام ناراضی است. جشن و پایکوبی 23 تیر 94 در بالای شهر تهران را یادتان هست؟ جوانی با تیشرت منقش به پرچم آمریکا و دلار به دست میرقصید؛ دلارهایی که با هزار تومانی به بیرون ماشینها آمده بودند؛کنایه از اینکه قیمت آن کم میشود. حالا در فروردین 97 درس تاریخ داریم آن هم بدون شرح اضافی: «قیمت دلار چقدر است؟»
نکته چهارم درباره خود تلگرام است، کاش به جای اینکه یکی از نرمافزارهای پرقدرت خارجی بهعنوان دستاورد دولت معرفی میشد، در طول پنج سال اخیر شعار مهم انتخابات 92 جناب روحانی اجرا میشد و با اعتماد به دانشجوانان ایرانی و با حمایت دولت یک پیامرسان خوب داخلی داشتیم. امکان این خواسته قطعا وجود داشته است، چنانچه دستور اخیر رئیسجمهور درباره محدودسازی تلگرام یعنی همین اما مشکل این است که با گذشت سالها استفاده مردم از تلگرام یکباره میخواهیم کوچ کنیم، احیانا وظیفه ایجاد چنین پیامرسانی با شورای نگهبان و قوه قضائیه و... نبوده تا برخی گردن آنها بیندازند؟
نکته پایانی درباره اظهارنظر صریح جناب فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی مبنیبر اینکه «ضرر اقتصادی هنگفت تلگرام به کشور» است، او گفته: «اگر اجازه دهیم تلگرام به این نحو وارد فضای اقتصادی کشور شود، دهها شغل که به شکل آژانس در کشور فعالیت میکنند و میلیونها نفر در آن شاغل هستند از بین خواهد رفت. به همین دلیل در شورا به این نتیجه رسیدیم که باید پیامرسان بومی داشته باشیم تا سکویی چند منظوره و اقتصادی باشد.»
حتما مدافعان سیاسی دولت میدانند جناب فیروزآبادی از چهرههای سیاسی نزدیک به شخص رئیسجمهور و انتخاب شده توسط حسن روحانی است، چگونه وی که متخصص فضای مجازی است وجود تلگرام را برای اقتصاد ایران منفی میداند اما برخی تلاش میکنند آن را دستاورد معرفی کنند؟