خبرنامه دانشجویان ایران: میثم نیلی*// تحرکات اخیر فرقۀ بهاریمسلک و نامهنگاریهای اخیر، حقیر را بر آن داشت تا چند سطری در این باره بنویسم:
بسم الله الرحمن الرحیم
یک. از قدیم گفتهاند «تُعرف الاشیاء باضدادها». یعنی اگر خواستی چیزی را عمیقاً بشناسی، اضدادش را خوب بشناس!
مفهومِ بسیار راهبردیِ «تولی و تبری» که نه فقط از فروع دین، بلکه لبّ و اساس دین و مذهب ماست، در راستای فهم همین دوگانهها و تضادهای حقیقی مورد تأکید واقع شده است.
برای شناخت یک مکتب و یک نهضت و انقلاب نیز میتوان از همین مفهوم بهره برد. یعنی اگر اضداد انقلاب را خوب بشناسیم، خود انقلاب را بهتر خواهیم شناخت.
عظمت انبیا واولیای خاص خدا نیز گاهی با شناخت پَستی و فرومایگی و خباثت دشمنانشان نمایانتر میشود. خبیثترینها دربرابر طیّبترین انسانها صفآرایی میکنند.
یک نمونه از این تقابل، قصۀ دشمنان موسای کلیم است. اضداد انقلاب موسی و هارون فقط فرعون و هامان نبودند. پس از هجرت و تشکیل حکومت توحیدی موسی، حالا نوبت ارتداد ناسپاسها و زیادهخوارها و فرقهسازها و قدرتطلبان و اهلقعود و... بود.
سامریها، قارونها، بلعم باعورها و قاعدین و… که جملگی از انقلابیهای گذشته و «برادران سابق» و استوانهها بودند، آنچنان خون دلی به موسی (یعنی امام بَرحقّشان) خوراندند که متضرعانه از خدا درخواست کرد: «رب انی لا املک الا نفسی و اخی فافرق بیننا و بین القوم الفاسقین.» (مائده، 25) و این پایانی بود بر الطاف و نعمات عجیب و بینظیر خداوندی بر بنیاسرائیل و آغازی بر ذلت و مسکنت آنان.
و این امر درمورد همۀ اقوام و طوایف و نیز همۀ نهضتها و انقلابها و در همۀ زمانها قابل فهم و تعمیم است.
دو. تشکیل حکومت اسلامی و ایجاد زمینۀ مردمی برای اجرای قوانین الهی و عبودیت خدا در بستر اجتماعی، یکی از برترین و دوردستترین آرزوهای قلبی تمام انبیا و اولیای الهی بوده است. چه بسیار نهضتهایی که با رهبری پیامبران و پیروان آنان با هدف ایجاد نظام توحیدی، ولو در محدودهای کوچک از یک قریه و شهری، آغاز شد و درظاهر با ناکامی و شکست پایان یافت. درحقیقت آن نهضتها مقدمهها و پیشنیازهای تشکیل نظام اسلامی و حاکمیت ولایت الله در ایران عزیز و در قرن حاضر بود و صدالبته، این نیز مقدمه و تمهیدی است برای حرکت نهایی و ظهور حاکمیت جان جانان، امام دوازدهم، حضرت بقیة الله (عجل الله فرجه و رزقنا الله نصرته).
در همین سرزمین چقدر از مجاهدان و غیورمردان و شیرزنان برای تحقق این آرمان، سربدار یا سربریده شدند؟ چه بسیار انسانها و شخصیتهای نازنینی و که در این مسیر مبارزۀ چندهزارساله، قربانی(!) شدند تا ما بچههای انقلاب چشم باز کنیم و خودمان را در زمانهای ببینیم که نرخ شاهعباسیاش استقلال از بیگانگان و آزادی از نظامات طاغوتی برای عبودیت خدا و عشق شدید امت به امامت و شهادت و ایمان به معارف دین و رواج نماز و دعا و جهاد و زکات و مبارزۀ جهانی با کفر و استکبار و یهود و امثال آن باشد.
آیا به هیچیک از انبیا و اولیای خدا و قوم آنان، نعمت و تجربۀ چهل سال حاکمیت الهی ولی خدا داده شد؟
آیا هیچگاه اسلام ناب محمدی و علوی این مقدار در سراسر عالم نفوذ کلام و هوادار و فدایی داشته است؟ نعمت یعنی این. پیشرفت یعنی این.
فداییان خمینی و خامنهای امروز دیگر محدود به مرزهای این سرزمین مقدس نیستند. عشق به انقلاب اسلامی، حتی دیگر به مذهب حقۀ ما و دین مبین ما هم محدود نمیشود.
امروز برادران اهلسنت ما در بیرون از مرزها هم به معجزۀ ولایتفقیه ایمان آوردهاند. شیعیان انقلابی در برخی کشورها از صدها نفر به میلیونها نفر رسیدهاند. و اینها نیست مگر به برکت حاکمیت اسلامی و بیداری و بصیرت و استقامت ملت ایران.
طرفه اینکه این نعمتهای بینظیر درعیناینکه شیرین و گوارایند، انسان فطن و باهوش را نگران هم میکنند؛ چراکه سرنوشت گذشتگان را پیشِ روی خود میبیند و خوف از فروافتادن در مهلکۀ غضب الهی و تغییر نعمتها همواره او را هوشیار نگه میدارد.
سه: امروز قلمرو نفوذ کلام و اقتدار معنوی ولایتفقیه در دورۀ غیبت امام عصر (ارواحنا فداه) تمام منطقۀ غرب آسیا را دربرگرفته است. اگر کسی بخواهد عظمت این انقلاب را درک کند، کار سختی پیش رو ندارد. کافی است نیمنگاهی به صحنۀ نبرد اضداد بیندازد و ببیند آرایش صحنۀ این نبرد هولناک و بینظیر چگونه است.
او که در برابر تمامیت قوای شیطان و هیمنۀ سیاسی و شعبدۀ رسانهای و ابّهت تکنولوژیک طواغیت، عالم پرچم افراشته و نظام پایدارش را در منطقۀ ناامنیها بهرخ دشمنان میکشد، جمهوری اسلامی است و بس.
در این چهل سال به فضل و مدد الهی، نقشههای ماسونی و صهیونیستی اربابان زر و زور و تزویر را که برای طراحی و اجرای آنها میلیاردها دلار هزینه کردهاند، به باد فنا داده و امروز از همیشه مقتدرتر و اثرگذارتر برسر مواضع خویش ایستاده است.
هر کس این حرف را باور ندارد، میتواند ناخنجویدنها و دندانقروچهها و رگگردنهای بادکرده و صورتهای سرخشده از عصبانیت و استیصالِ اربابان اتوکشیدۀ کاخ سفید و تلآویو را به تماشا بنشیند.
این موفقیتهای چشمگیر جملگی از مظاهر امداد غیبی و نصرت الهیاند که بهواسطۀ ایمان و اطاعت و استقامت مردم مؤمن و انقلابی ایران پای امامشان بهدست آمده است؛ شکر خدا.
چهار: امروز صهیونیسم دارد آخرین تیرهای ترکشش را بهسمت تنهانظامِ مبتنی بر ولایت علی(علیهالسلام) شلیک میکند، و دشمن خارجی تمام توان شبکهای و عصارۀ تجارب شیطانیاش را برای بهزانودرآوردن جمهوری اسلامی بهکار بسته است. در این میان، ناگهان میبینی در داخل نیز افراد و گروههایی سر از لاکها و پستوخانههای نفاقشان بیرون میآورند و همصدا با ارباب و کدخدایشان دم از فروپاشی نظام و پایان انقلاب اسلامی میزنند! زهی خواب آشفته و خیال باطل.
سوال این است: آیا شکستهای پیدرپی آمریکا از ایران اسلامی و تحققنیافتن نقشهها و پیشبینیهای اربابان دنیا برای ایران و خاورمیانه با این قضایای داخلی نسبتی دارد؟
آیا اینکه برگهای آمریکا در منطقه، از عراق تا سوریه و از بحرین تا یمن و از لبنان تا مناطق اشغالی فلسطین، یکی پس از دیگری سوخته، ارتباطی با بیرونخزیدن منافقان و شبکههای شبهماسونی از لانهها ندارد؟
افتضاح و شکست داعش و القاعده و بارزانی و سعودیها و دیگر متحدان و یاران آمریکا چطور؟
امروز، آمریکا و اسرائیل و سعودی و دیگرمتحدانشان بازندۀ بزرگ این نبرد جهانی، هم در ابعاد نظامی و سیاسی و هم در ابعاد انسانی و اخلاقی، شدهاند. حماقتهای یزیدگونۀ جوانکهای سعودی نیز تفاوت رنگ اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی را آشکارتر کرده است. همدستی وهابیهای سعودی با رژیم کودککش صهیونیستی عیانتر شده و همۀ اینها موجب بیداریهای بیسابقهای در آیندۀ جهان اسلام بهنفع انقلاب اسلامی خواهد شد؛ بإذن الله.
حال، سخن این است که چرا در چنین شرایطی، ناگهان گونههای مختلف ضدانقلاب از سوراخها بیرون میخزند و بهمثابۀ مهرههای سوخته، تعارضشان را با نظام علنی میکنند؟
چرا فتنهگران ۸۸، نهضت آزادی خائن، فرقۀ تشیّع انگلیسی، کارگزاران و اصلاحطلبان مفسد، طرفداران منتظری و باند مهدی هاشمی، بهاییهای صهیونیست، کانالهای آلتپرستان لامذهب و سلطنتطلبان بیآبرو، تجزیهطلبهای پانفلانیسم و پانبهمانیسم، دراویش ماسونی، شبکههای ماهوارهای و حتی جناب احمدینژاد و باند بیتقوا، منحرف و قدرتطلبشان این همه هماهنگ با هم از پستوخانۀ مستوری و معارضۀ پنهانی به وادی قمهکشی و عربدهکشی و نامهها و برنامههای بیادبانه و تقابل آشکار با نظام امامت و امت وارد شدهاند؟!
چگونه است حرفهای سست و بیپایۀ امثال کروبی و تحلیلهای ضدانقلابی امثال تاجزاده در کانالهای بهاریمسلک ترویج میشود و متقابلاً نامههای بیادبانۀ جناب احمدینژاد با آبوتاب در شبکههای بهایی و کانالهای لامذهبان منعکس میشود؟
آیا این عجیب نیست که نهضتآزادیچیها همنوا و همصدا با آقای احمدینژاد، ناگهان دلواپس فروپاشی نظام اسلامی میشوند و نامه و بیانیه میدهند؟ دعواهای سیاسی و فکری گذشتهشان را هم که ظاهراً با یک صلوات حل کردهاند و تمام.
تجربۀ چهل ساله انقلاب به ما میگوید معمولاً کسانی که تهدید به فروپاشی نظام را چاشنی قدرتطلبیها و سهمخواهیهای خودشان از مقام ولایت میکنند، مدتها قبل صدای فروپاشی درونیشان را گوشهای شنوا شنیدهاند.
خوب است فرقۀ بهاریمسلک و شخص جناب احمدینژاد ازعاقبتِ نامهنگاریهای بیادبانۀ منتظریها و طاهریها و رفسنجانیها و... عبرت بگیرند و بهیاد بیاورند که سرنوشت ناسپاسی آنها چه شد؟
بسیاری از سابقهداران و استوانههای انقلاب هم که سالها در مبارزه با فرعون پهلوی، شکنجههای خوفناک ساواک را تاب آورده بودند، بهواسطۀ نزدیکشدن مواضع سیاسیشان به جریان لیبرال و منافقپرور نهضتآزادی و فتنهگران، گامبهگام به ورطۀ هلاکت نزدیکتر شدند و شد آنچه شد. چه رسد به دیگرانی که نه آن سابقه را دارند نه آن جایگاه را.
امروز همه میدانند که هدف آمریکا از تشدید فضای معارضههای اجتماعی داخلی، تجزیۀ ایران و لااقل انصراف ایران از خط مقاومت و پیروزی در منطقه است. با دانستن این نکته، معلوم میشود که چرا باید بههربهانهای شلوغبازی درآورد و به مرکز فرماندهی خط مقاومت، یعنی مقام ولایت فقیه، حمله کرد؟
امام ما، هماو که ولایتفقیه را همان ولایت رسول الله معرفی کرد، به ملت عدالتخواه و آزادیخواه ایران، از هر مسلک فکری، وصیت کرد که :«پشتیبان ولایتفقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.»
با عنایت الهی و باوجود بیتحرکی و بیتدبیریِ بیسابقه و ارتجاع فکریِ دولتیها و گلهمندیهای بحقِ مردم قهرمان و بابصیرت ایران اسلامی از ناکارآمدیِ برخی دستگاهها و دنیاخواهیهای زشت و زنندۀ برخی مسئولان ارشد کشور، حضور و خیزشِ آتشبهاختیارهای انقلابی در عرصههای فرهنگی و اقتصادی بهچشم میآید و نیز پیشرفتهای نظام اسلامی در نبرد خطیر و همهجانبۀ خود با ابرقدرتهای شیطانی محسوس است و بهقول بزرگ ما، «این انقلاب حالاحالاها برای اربابان دنیا دردسرساز و کلافهکننده خواهد بود.»
سال چهلم انقلاب نیز بإذن الله، سال بعثت و برانگیختگی و سال پیروزیهای بزرگِ جریان مؤمن و انقلابی و ناامیدی و شکست نظام سلطه در سراسر دنیا خواهد بود.
خوب است دشمنان کشور و مهرههای سوخته و نیمسوختهشان بدانند که میلیونها جوان شهادتطلب و باغیرت در کوچهپسکوچههای مزین به نام شهدای این «شیعهخانۀ امام زمان(عج)» با حواس جمع، اعمالشان را زیر نظر دارند و خدا نکند گِرِهی به پیشانی نورانی سیدعلی خامنهای(روحی فداه) ببینند که آنروز برای توبه و فرار مجدد و خزیدن به کنج پستوخانههای سکوت و عافیت دیر خواهد بود و شأن شما هم بالاتر از امثال منتظری و طاهری نبوده و نیست.
والسلام علی من اتبع الهدی
فروردین ۹۷
سال چهلم انقلاب اسلامی
* دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و مسئول کمیته سیاسی ستاد هماهنگی حمایتهای مردمی احمدی نژاد