به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روز گذشته (سهشنبه) نهمین نشست از سلسله جلسات "تدبر در قرآن" با حضور حجتالاسلام محمدیان در مهدیه نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها برگزار شد.
مشروح سخنان حجتالاسلام محمدیان در نهمین جلسه تدبر در قرآن پیرامون آیه شریف:
یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۳۹﴾
اى دو رفیق زندانیم آیا خدایان پراکنده بهترند یا خداى یگانه مقتدر (۳۹)
۳۹ سوره یوسف(ع) بدین شرح است:
یکی از آیات ویژه سوره یوسف(ع) همین آیه است. حضرت یوسف(ع) در زندان کار تربیتی میکرد و زندان را به یک آموزشگاه تبدیل کرده بود. برخلاف تصور برخی از ما که کار تربیتی را منحصر به جاهایی مثل مدرسه و دانشگاه میکنیم.
در روایات داریم که دنیا زندان مؤمن است ولی ما غالبا از این حالت زندانی بودن حس تنگنا نمیکنیم و این میتواند آزمونی باشد برایمان که بفهمیم ایمانمان چقدر واقعی است. چون مؤمن علیالقاعده باید این احساس تنگنا را داشته باشد. در روایت داریم که اگر اجل نبود، اهل تقوا به اندازه یک چشم به هم زدن حاضر نبودند در این دنیا زندگی کنند و اصلا ارواحشان در بدنهایشان قرار نمیگرفت.
مهمترین بحث در قرآن توحید است. چند آیه صریح در قرآن داریم که میفرماید همه چیز قابل بخشش است بجز شرک (مگر اینکه فرد توبه کند). در همین سوره میفرماید که اکثر مردم مؤمن نیستند و اکثر مؤمنین هم مشرک هستند! البته شرک هم درجاتی دارد و منظور از شرک مؤمنان، شرکی نیست که آنها را کافر کند.
حضرت یوسف(ع) در این آیه توحید را به صورت کاربردی مطرح کرده است. حضرت میفرماید: ببینید انسان کی آرامش پیدا میکند و وجودش از تلاطم ها خالی میشود؟ زمانی که ارباب متفرق داشته باشد یا زمانی که یک خدا داشته باشد؟ اینکه انسان چند نفر (چند خدای متفاوت) را راضی کند خوب است یا یک نفر (خدای تعالی) را؟
انسان در درون خودش هم خدایی دارد (هوای نفس) و مهم ترین درگیری انسان با «خودش» است. اصلی ترین بت، بتی است که در درون خود ماست.
این آیه آیهای سیاسی است و چنانچه میبینیم، حاکمی ظالم عده ای بی گناه را به زندان انداخته است.
حضرت یوسف(ع) میفرماید: راه آزادی واقعی توحید است. با اربابها باید جنگید تا آزادی به دست بیاید، نه اینکه آنها را پرستش کرد. برای رهایی از غل و زنجیر راهی جز توحید وجود ندارد. خیلی کشورها انقلاب کردند ولی بعدها همان انقلابیون تبدیل به طاغوت شدند و مردم را گرفتار کردند. بدون توحید هیچ راهی برای سعادت انسان وجود ندارد. انسان از یک حاکم نجات پیدا میکند و گرفتار حاکم دیگری میشود.
آیه ۱۴ سوره حشر میفرماید: این دشمنها که در مقابل شما ایستادهاند، اگرچه شما گمان میکنید خیلی با هم متحد هستند اما دلهایشان بسیار از هم دور است. شرک نمیگذارد وحدت ایجاد شود. ما هرجا مشکل تفرقه داریم حتما پای شرک در آنجا درمیان است. چه شرک هواپرستی باشد، چه شرک غربپرستی باشد، چه شرک کدخداپرستی باشد.
بتهای زیادی وجود دارد. هم اکنون بعضی در دنیا هستند که بت پرستند ولی این بتها بتهای ظاهری است. بت اصلی بت نفس است که در درون انسان است. بتهای طاغوت هایی است که دنیا را اداره میکنند که ما به آنها امروزه استکبار یا نظام سلطه میگوییم. وزیر امور خارجه آمریکا به خودش جرأت میدهد صراحتا برای ملتها دستور بدهد و برایشان تصمیم بگیرد. طاغوت بزرگتر از این؟ اینها «ارباب متفرقون» هستند. اگر از بعد سیاسی به آیه نگاه کنیم دقیقا برای امروز ماست. دعوای اصلی از اول انقلاب تا امروز همین بحث هاست. یه عده میگویند این اربابها اگرچه ظالم اند، ولی باید با آنها کنار بیاییم.
نکته این جاست: اگر به خدا تکیه کنیم میتوان در مقابل اینها ایستاد. کسانی که برای جمهوری اسلامی نسخه ذلت میپیچند، نمیگوییم همه خائن اند، ولی لااقل جاهل هستند. نمیفهمند چه نسخهای میپیچند. تا ما بردگی صد در صدمان را امضا نکنیم دشمنان از ما دست برنخواهند داشت. اینها کینه دارند و تا ریشه این ملت را نکنند دست برنخواهند داشت. البته کسانی که این نسخهها را میپیچند انسانهای کوچکی هستند. ما مردم خیلی بزرگ و با شرافتی داریم و آنها هیچ وقت زیر بار این نسخهها نخواهند رفت. اگر انسان با خدا معامله کند، زندگیش خیلی راحت میشود. در بعد اجتماعی هم با تکیه بر خداوند قهار باید ایستادگی کنیم.