روگل آلفر، تحلیلگر روزنامه اسرائیلی هاآرتص هم مینویسد: «اسرائیلی که پیشرفتهترین جنگنده جهان یعنی اف-35 را در اختیار دارد، در مقابله با بادبادکهای فلسطینیان ناتوان و درمانده شده است؛ بادبادکهای آتشینی که ذهن خلاق فلسطینی آن را ابداع کرده است.» این اقدام پاسخی به اشغالگری جماعتی است که در این سالها برای اینکه فلسطینیان را از خانههایشان برانند مزرعهها، باغها و خانههایشان را به آتش میکشیدند. این بادبادکهای آتشزا ساخته دست جوانان و نوجوانان فلسطینی است، نسل جوانی که سالهای اولیه اشغال را ندیدهاند، اما اشغالگری را لمس کردهاند. مثال بادبادک البته بیشتر یک نشانه یا استعاره است، نشانه اینکه موتور مقاومت در فلسطین در ماههای اخیر دوباره گرم شده است. نه اینکه در سالهای گذشته کسی در پارادایم مقاومت و مبارزه درون مرزهای فلسطین فعالیت نمیکرد، بلکه کرختی یک صلح آبکی مدتها بود که اجازه نمیداد کسی در فلسطین امید به پیروزی داشته باشد، کرختی غمانگیزی که عقدهای بزرگ در میان فلسطینیان شده بود و حالا با آغاز راهپیماییهای بازگشت از مارس گذشته که عمدتا با میدانداری جوانان و نوجوانان برگزار میشود در حال فرو ریختن است.
البته «اسحاق رابین» و «شیمون پرز» بعد از مذاکرات صلح و دریافت نوبل 1994 احتمالا گمان میکردند که توانستهاند یک نسل از فلسطینیان را از ادامه مقاومت و مبارزه منصرف کنند و استنباطشان این بود که همین اتفاق پایهگذار یک انقطاع نسلی و فراموش شدن ماجرای حضور اشغالگران در موطن فلسطینیان خواهد شد. پیشبینی غلطی که خطای محاسباتی آن با مشاهده وقایع امروز پیرامون ماجرای قدس به وضوح قابل رویت شده است. آنهایی که سن و سالی ازشان گذشته و سالهای قدیمتر را به یاد دارند، میدانند که یاسر عرفات در کمپ دیوید چه کرد و بعدها ابومازن چگونه مسیر همراهی با اسرائیلیها را ادامه داد، جوانان اما کمتر مطلعند. نسل جدید فلسطینیها کمتر میدانست که در گذشته چه بر سرشان رفته و چرا امروز جز دو تکه ناچیز، از سرزمین مادریشان چیزی باقی نمانده است. توصیف شرایط البته یک سوال را هم مطرح میکند. اینکه چرا این نسل جدید به یکباره به میدان آمده و در حال تغییر دادن فضای مبارزه درون فلسطین است؟ چه شده که در سختترین روزها، در ایامی که از قضا رئیسجمهور آمریکا بهعنوان حامی اصلی اسرائیل اصلا از صلح و کنار آمدن با فلسطینیها سخن نمیگوید و حتی سفارت آمریکا را برای تکمیل اشغالگری به قدس انتقال داده است، جوانان بهجای انفعال به میدان آمدهاند و زیر فشار گسترده، برای آزادی تقلا میکنند؟
بهنظر میرسد پاسخ این سوال را باید در مشاهدات نسل جدید فلسطینیها جستوجو کرد. مشاهداتی که نگاه آنها را با پدران و پدر بزرگان خود متفاوت کرده است. واضح است که جوانان ساکن در کرانه باختری و حتی غزه امروز بیش از آنکه تشکیلات خودگردان را بشناسند با کمیتههای انتفاضه سر و کار دارند و بیش از آنکه تجربه شکستهای 50 سال اولیه را ببینند به پیروزیهای 33 و 22 روزه از یکطرف و برگشتن ورق در سوریه از طرف دیگر مینگرند. آنها میبینند که در وقایع مشابه خارجی کدام مسیر جواب داده و حالا امید پیدا کردهاند که ریل عوض کنند و تئوری خود را از نسخههای پیروز بگیرند. این نظر البته یک نظریه جامعهشناختی نیست، وقایع میدانی گویای این است.
چندماه پیش وقتی که نیروهای مقاومت در سوریه، مسیر خود را به سمت پاکسازی مناطق غربی و جنوب غرب کج کردند، اسرائیلیها فهمیدند که فاز عوض شده و هر آن ممکن است که راه رسیدن به بلندیهای جولان از سمت سوریه باز شود لذا حملات هوایی به سوریه را سامان دادند، حملات ناکامی مانند حمله به T4 و بعد از آن حمله آمریکا و متحدان اروپاییاش به سوریه. این پیام را البته جوانان فلسطینی هم گرفتند و برای مبارزه جدید آماده شدند. سلسله راهپیماییهای بازگشت که آغاز شد کسی گمان نمیکرد که ماجرا اینقدر کشدار شود و کسی هم گمان نمیکرد که با ماجرای «یوم النکبه» این حرکت هم جدیتر شود و هم پیوسته و آنقدر دامنهدار که بیوقفه تا روز قدس ادامه پیدا کند. وقایع این چند روز هم در فلسطین و هم در برخی کشورها تاییدکننده همین نکته است. اینکه موج جدید مبارزه بدون افول، در حال تقویت شدن است.
ادامه اعتراضات و شهادت «رزان اشرف النجار» نمونهای از وقایع داخلی فلسطین است و تظاهراتهای گسترده در برلین، لندن و پاریس در اعتراض به سفر نتانیاهو به این شهرها نمونه خارجی. جوانان فلسطینی امروز آماده مبارزه جدی و سرسختانه هستند و البته در این راه نیازمند حمایت جدی جهان اسلامند، حمایتی که نشان دهد اگر غربیها بر سر اسرائیل متحدند، مردم مسلمان نیز فلسطین را معامله نمیکنند، همانطور که جریان مقاومت نه لبنان را معامله کرد و نه سوریه را. در این اثنا سران اسرائیل بیش از دیگران میدانند که تهدید اصلی ایران است، تهدیدی که برگرفته از همان تئوری پیروزی از مسیر مقاومت است، همان که در لبنان و سوریه جواب داده و جوانان کرانه باختری و غزه میخواهند سومین نمونه آن باشند. روزنامه صهیونیستی معاریو، هفته گذشته و چند روز مانده به روز قدس نوشت که مسئولان اسرائیل از تظاهرات گسترده مردم فلسطین در روز قدس واهمه دارند و برای همین هم از برخی کشورها خواستهاند که مانع برگزاری این مراسم شوند.
این روزنامه صراحتا مصر را مثال میزند و میگوید که سران اسرائیل خواستهاند که مصریها وارد عمل شده و در کشور خود مانع برگزاری مراسم روز قدس شوند و هم حماس را کنترل کنند تا در روز قدس از شدت گرفتن اعتراضات جلوگیری کنند. با این اوصاف واضح است که کارکرد روز قدس امسال چه بود. مهمترین ویژگی روز قدس امسال سرزنده نگه داشتن اعتراضات درون و بیرون از مرزهای فلسطین بود، زنده نگه داشتن آرمان فلسطین میان مسلمانان برای زنده نگه داشتن امید در میان نسل جوان فلسطین، کارکردی که البته محقق شد و با همصدایی میلیونها ایرانی با مردم بسیاری از کشورهای جهان، ندای حمایت به فلسطینیان خطمقدم رسید.