رهبر معظم انقلاب نیز هر سال در ماه مبارک رمضان پذیرای جمعی از دانشجوها هستند و پدرانه پای صحبت آنها مینشینند؛ اگر کمی صحبتهای دانشجوها را در این دیدار بالا و پایین کنیم، درمییابیم که درونمایه و جنس صحبتها نقد و نقادی به صریحترین شکل ممکن است. بدونشک تداوم هرساله این دیدار و جنس صحبتها نشاندهنده اهمیت و جایگاه انتقاد صریح و منصفانه در سیره جمهوری اسلامی است.
خبرنامه دانشجویان ایران: علی فرخی*// بنمایه و ذات جنبش دانشجویی آرمانخواهی و مطالبهگری است که در قالب نقد و نقادی بروز پیدا میکند؛ اما مرز نقد طبیبانه آنقدر حساس است که گذر از این مرز هزینههای جبرانناپذیری به بار میآورد.
قرار است دانشجو دیدهبان آرمانها و موتور محرک جامعه باشد، پس چارهای ندارد جز اینکه تبدیل شود به قوه نقدکننده درون کشور؛ اگر به دانشجو اجازه نقد دلسوزانه ندهیم و شرایط نقد آگاهانه برای او فراهم نکنیم، مجبور میشویم تخریب و سیاه نمایی جریانات انحرافی داخل کشور و دشمن خارجی را با برچسب «نقد» به جان بخریم. دانشجو اگر دغدغهمند باشد ناگزیر نقاد هم میشود، کژیها و کاستیها را میبیند و درمورد آنها سوال میکند. نقد علاججویانه درواقع بروز امر به معروف و نهی از منکر در جنبش دانشجویی است و بیانصافی است اگر نقد علاججویانه را وظیفه شرعی دانشجو ندانیم.
رهبر معظم انقلاب نیز هر سال در ماه مبارک رمضان پذیرای جمعی از دانشجوها هستند و پدرانه پای صحبت آنها مینشینند؛ اگر کمی صحبتهای دانشجوها را در این دیدار بالا و پایین کنیم، درمییابیم که درونمایه و جنس صحبتها نقد و نقادی به صریحترین شکل ممکن است. بدونشک تداوم هرساله این دیدار و جنس صحبتها نشاندهنده اهمیت و جایگاه انتقاد صریح و منصفانه در سیره جمهوری اسلامی است.
اصلاح حقیقی کشور در قالب نقد مصلحانه و پاسخگویی شکل میگیرد، اما نقد مصلحانه بایدها و نبایدهایی دارد. اگر حدومرز نقد دلسوزانه رعایت نشود چهبسا دانشجوی آرمانخواه ما به نیرو و بلندگوی دشمن تبدیل شود. باید مرز بین نقد و عیبجویی را مشخص کرد و مدنظر قرارداد؛ عیبجویی و تخریب یعنی بیان ایرادها و کاستیها بدون توجه به واقعیات و بدون ذکر نقاط مثبت.
انتقاد یعنی تشخیص کارشناسانه یک متخصص از یک اقدام؛ اما عیبجویی احتیاجی به تخصص و تشخیص کارشناسانه ندارد. جنبش دانشجویی باید به خوبی شاخصهای تمیز نقد طبیبانه از تخریب مغرضانه را بشناسد تا نقدی که میکند برای زنده کردن آرمانهایش باشد نه تضعیف و تخریب دیگران. معیاری که میتوان به وسیله آن نقد دلسوزانه را از عیبجویی و تخریب تمیز داد، توجه به نقاط قوت و ذکر آنها در کنار نقاط ضعف است؛ یعنی میتوان نقادی را نوعی «عیارسنجی» تعبیر کرد، به این ترتیب که انتقاد، عیار و خلوص یک عمل را نشان میدهد و مشخص میکند کجای کار ایراد دارد و باید اصلاح شود و کجای کار درست انجام شده است.
عیبجویی و تخریب موجب تضعیف میشود اما نقد منصفانه علاوهبر حفظ وحدت موجب تقویت هم میشود. نقد مسئولانه باید به دور از توهین و اهانت باشد؛ متاسفانه این رسمی است که در غرب وجود دارد و طرفین انتقاد بهراحتی یکدیگر را مورد اهانت قرار میدهند. این نوع رفتار زننده مرسوم در غرب نباید بهعنوان الگوی انتقاد دانشجوی ما قرار بگیرد. البته در جایی هم لازم است انتقاد در قالب فریاد و تشر و همراه با فشار باشد تا بتواند اقدامات و تصمیمات را در خط آرمانها نگه دارد. مطالبهگری و انتقاد نباید به شکلی بیان شود و تا حدی پیش برود که بذر ناامیدی بین دانشجوها و مردم بپاشد و انگیزهها را از بین ببرد و اعتماد آنها را نسبت به مسئولان سلب کند؛ اما در عین حال باید نقدها بدون در نظر گرفتن ملاحظات و مصلحتهای پوچ و با نگاه به قلهها و افق آرمانها مطرح شوند. یکی دیگر از نشانههای نقد طبیبانه و دلسوزانه نقدپذیری متواضعانه است؛ یعنی اگر دانشجو از روی دلسوزی و دغدغهمندی و بهدور از عصبانیت و بهانهگیری نقدی وارد کرد، متقابلا باید پذیرای انتقادها هم باشد.
دانشجو همواره باید روحیه نقادی را در خود زنده نگه دارد و بهطور مستمر با نیت خیرخواهانه و رفتار آگاهانه و نگاه طبیبانه، بدون ترس از شکست و به دور از ذرهای ناامیدی، با تمام جدیت، اصالت آرمانخواهی خود را حفظ کند و با لحنی علاججویانه به نقد و پرسش و طلبکاری نسبت به کاستیها و کژیها بپردازد.
* دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر