تاریخ انتشار: دوشنبه 1397/03/28 - 14:56
کد خبر: 269602

چگونه لیبرالیسم دولتی و سوسیالیسم غیردولتی در حذف شریعتی به هم رسیدند؛

از نه شریعتیـــسم تا نو شریعتیــــسم

از نه شریعتیـــسم تا نو شریعتیــــسم

معروف است که چهل‌سالگی فرد، سن و سال پختگی است. 29 خرداد 56، علی شریعتی (در 44 سالگی) دور از وطن و در ساوت‌همتون انگلستان از دنیا رفت و در دمشق به خاک سپرده شد. آرا و افکار شریعتی در این چهار دهه محمل نقدهای مختلفی بوده است و حالا میراث او به 40 سالگی رسیده و طبعا باید فهم جامعه ایرانی از او هم به پختگی رسیده باشد. شاید همین مهم باعث شد تا سال 96، پرترافیک‌ترین سال بحث در مورد دکتر باشد. چهلمین سالگرد درگذشت او، معرکه نقدها و نظرات گوناگونی بود.

به گزارش «خبرنگار خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اما شریعتی 40 سال پس از مرگش و در آستانه ‌40 سالگی انقلابی -که او را یکی از معلمانش خوانده‌اند- چه جایگاهی دارد؟ به بیان دیگر نسبت جامعه ایرانی با شریعتی در چهلمین سال انقلاب چیست و شریعتی کجای وضع کنونی یا آینده ما ایستاده است؟ ارزیابی آرا و اقوال پیرامون او و میراث فکری‌اش -به‌خصوص مباحثی که در سال گذشته مطرح شد- طیفی است که از «عبور از شریعتی برای همیشه» تا «نوشریعتیسم» را دربرمی‌گیرد.

عبور از شریعتی برای همیشه
گرچه قرار بود همزمان با چهلمین سالگرد درگذشت شریعتی از سوی بنیاد او (به ریاست احسان پسر ارشدش) همایشی با عنوان «اکنون ما و شریعتی» 14 و 15 تیرماه 1396 برگزار شود اما این همایش لغو شد تا پنج‌ماه بعد و همزمان با هشتاد و چهارمین سالگرد ولادت او(در اول و دوم آذر) برگزار شود.

این تغییر زمان برگزاری، به محمد قوچانی (سردبیر ماهنامه مهرنامه) فرصت داد تا پس از چهارماه از انتشار شماره قبلی این مجله در شماره جدید آن(که البته شماره آخر هم بود) در تیرماه 96 با تیتر «روشنفکر مسلح» (قریب به تیترهایی که پیش از این برای بیژن جزنی و دیگران زده بود)، اولین تیر را به میراث چهل‌ساله شریعتی شلیک کند. برای مهرنامه که با نزدیکی به سیدجواد طباطبایی و موسی غنی‌نژاد سعی در تلفیق ایده «بازار آزاد» و «ناسیونالیسم ایرانشهری» به عنوان آلترناتیوهایی برای آرمان‌های اساسی انقلاب داشت، شریعتی نماد انقلابی‌گری و مدافع رنج‌دیدگان و منتقد سرمایه‌داری و لیبرالیسم بود و برای گذر از انقلابی‌گری نخست باید از شریعتی و آل‌احمد گذشت تا بعد از آن نوبت به میراث فکری خمینی برسد.

«معجون کارگزارانی» سیدجواد طباطبایی و موسی غنی‌نژاد، یک «جمهوری دموکراتیک بر پایه اقتصاد بازار آزاد» بود که به‌جای یا با مسخ جمهوری ‌اسلامی و نظام امت و امامت، پیدا می‌شد و طبعا هواداران آن در مورد شریعتی و جلال به یک نقطه می‌رسیدند و رسیدند.

سیدجواد طباطبایی در گفت‌وگویی با محمد قوچانی (یک روز پس از سالروز درگذشت شریعتی در سال 87 و در زمانی که طباطبایی هنوز در فرانسه زندگی می‌کرد و برای دیداری به تهران آمده بود) که در واقع مانیفست عبور از روشنفکری دینی است، به شریعتی و آل‌احمد می‌تازد و می‌گوید: «تاریخ‌ معاصر ایران‌ نه‌ با «شارلاتانیسم‌ سیاسی‌ آل‌احمد» و «خیالبافی‌های‌ شریعتی»‌ آغاز می‌شود و نه‌ به‌طریق‌ اولی با روشنفکری‌ دینی‌ دو دهه اخیر پایان‌ خواهد یافت‌.» او در ادامه اضافه می‌کند: «امثال‌ آل‌احمد و شریعتی‌... به‌ دلایل‌ پیکار سیاسی‌ و قدرت‌طلبی‌، می‌خواستند به‌ هر قیمتی‌، مشروعیت ‌نهادهایی‌ را که‌ از مشروطه‌خواهی‌ برآمده‌ بود، خدشه‌دارکنند.»

یک‌سال قبل از گفت‌وگوی قوچانی و طباطبایی، موسی غنی‌نژاد، مترجم «هایک»، در یادداشتی با عنوان «اصلاح‌طلبی پوپولیسم چپ» با انتقاد از تنفر علی شریعتی از «نظام بازار» و حمایت «چپ‌های سابق و اصلاح‌طلبان امروز» از او، نوشته بود: «خطابه‌ها و نوشته‌های پرشور و احساس وی[=شریعتی] مخاطبان خود را به کدام ابزار عقلی و علمی مجهز می‌ساخت تا به کمک آن بتوان جامعه مدرن و پررونقی ساخت. تنفر دکتر شریعتی از نظام بازار (تجارت) و القای این تنفر به عنوان معنویت، با کدام اصل از اصول مدرنیته سازگار است؛ مدرنیته‌ای که چپ‌های سابق و اصلاح‌طلبان امروز به مدعیان پرشور آن تبدیل شده‌اند؟ مفاهیم توخالی یا ضدمفهوم‌هایی مانند «استحمار» چه غنای فکری به جوان امروزی می‌بخشد که توسط آن به اندیشه‌ورزی و تحلیل بپردازد؟ تبلیغ سوسیالیسم تخیلی با الفاظ اسلامی کدام گره از مشکلات اقتصادی عدیده جامعه ما را می‌تواند باز کند؟ ترویج اندیشه‌های منسوخ فرانتس فانون که قطع ارتباط و ستیز با جوامع صنعتی پیشرفته را پیش‌شرط توسعه سیاسی-اقتصادی می‌داند، چه راه‌حلی برای معضلات روابط کشور ما با اقتصاد جهانی ارائه می‌دهد؟»

جالب اینجاست که غنی‌نژاد در ادامه این یادداشت گفته‌های میرحسین موسوی (که دو سال بعد به‌عنوان کاندیدای مورد حمایت اصلاح‌طلبان به کارزار انتخاباتی 88 فرستاده شد) در نقد اصل 44 و تاکید بر اصل 43 و اقتصاد اخلاقی را به شدت به باد انتقاد می‌گیرد.

10 سال پس از این دو اظهارنظر از طباطبایی و غنی‌نژاد، قوچانی که زمانی با حزب اعتماد ملی و با مشی اصلاح‌طلبی فعالیت می‌کرد، بعد از یک چرخش اساسی به محافظه‌کاری روی آورد و منادی «اقتصاد بازار آزاد» و «ناسیونالیسم ایرانشهری» شد و چندی پس از آنکه به عضویت شورای ‌مرکزی حزب کارگزاران ‌سازندگی درآمد، به عنوان مشاور رسانه‌ای رئیس‌جمهور حسن روحانی نیز انتخاب و مشغول به کار شد.

قوچانی در نیمه تیرماه 96 و قبل از انتشار آخرین شماره مهرنامه در صفحه خودش در شبکه‌های اجتماعی، علی شریعتی را «موثرترین روشنفکر تاریخ ایران» دانست و از انتشار طولانی‌ترین مقاله عمرش در قالب پژوهشی انتقادی در اندیشه سیاسی علی شریعتی در «30 هزار کلمه» خبر داد و آن را به دوستداران شریعتی تقدیم کرد.

قوچانی در این سرمقاله، علی شریعتی را «خداوندگار سخنان متفاوت» و «مواضع متناقض‌نما» معرفی می‌کند که به علت «نفرت تاریخی‌اش از فیلسوفان»(که آنان را پفیوزان تاریخ می‌دانست)، «به سوفسطائیان نسب برده است» تا آنجا که «همیشه می‌توان با شریعتی به شریعتی جواب داد و با شریعتی به جنگ شریعتی رفت.»

قوچانی در آن مطلب ادامه داده که: «[شریعتی] هرگز یک دانشمند و پژوهشگر علمی نبوده است و همواره تحقیقات علمی و روش اهل علم را به استهزاء می‌گرفته و در عمده آثارش حتی یک ارجاع مستقیم به متن (بدون استهزا) وجود ندارد.»

او زبان شریعتی را زبانی «خشم‌آلود»، «پرکینه» و گاه «عاری از ادب» معرفی کرد و او را هنرمندی بزرگ دانست که هنرش در تبدیل شعور به شعر؛ بلکه [تبدیل شعور به] شعار بوده و با ادعای «اسلام‌شناسی» و تمسخر «اسلام‌دانی»، آن را به «اسلام‌سرایی» تقلیل داده است.

قوچانی در ادامه می‌نویسد: «اکنون پس از چهل‌سال، «فرصت عبور از شریعتی برای همیشه فراهم آمده است.» و اعلام می‌کند که او در زمانی که پرچم احیای شریعتی به دست «نواصولگرایان» و «نومارکسیست‌ها» افتاده است، [چاره‌ای نمی‌بیند تا برای «عبور از شریعتی» به خود او مراجعه کند و به این پرسش پاسخ دهد که شریعتی که بود و چه می‌گفت؟ و چگونه ممکن است زیر کت و شلوار یک روشنفکرِ صورت‌تراشیده و فکل و کراوات‌زده و مردی که سیگار را با سیگار خاموش می‌کرده، متفکری اصولگرا خفته باشد نه یک اصلاح‌طلب!

آخرین سرمقاله قوچانی پس از 24 صفحه به پایان می‌رسد اما این تمام ماجرا نیست و در بخش «حافظه»، مهرنامه بار دیگر و این بار در 16 صفحه به سراغ شریعتی می‌رود و می‌کوشد تا او را به رگبار ببندد. این بار بیژن مومیوند دبیر پرونده، صراحتا نام شریعتی را در کنار اسامی‌ای چون چه‌گوارا، بیژن جزنی و مصطفی شجاعیان می‌آورد. او جذابیت و کاریزمای شریعتی را در ردیف چریک‌هایی مثل ارنستو چه‌گوارا و مصطفی شعاعیان می‌نشاند و می‌نویسد: ««اجتماعیات» و «اسلامیات» شریعتی... نه‌تنها اکنون دیگر نمی‌تواند از مسائل و مشکلات امروزی ما گره‌گشایی کند، که مسبب و منشا بسیاری از نارسایی‌ها و تعجیل‌های مخرب در حوزه سیاسی و اجتماعی هم بوده است... و براساس همان «جغرافیای حرف» که خود شریعتی به آن باور بسیاری داشت می‌توان ادعا کرد که نظرات اجتماعی و سیاسی او دیگر به کار ما نمی‌آید.»

در ادامه همین پرونده، نوبت به سعید حجاریان می‌رسد تا پروژه ترور شریعتی توسط مهرنامه را تکمیل کند و لابد تیر خلاص را بزند. او در گفت‌وگوی خود، اندیشه شریعتی را نه‌تنها در شرایط کنونی بلکه حتی در زمانه حیاتش هم یک «معضل» می‌داند و به او لقب «پارتیزان فکری» و  «بزن و در رو» می‌دهد و در مقابل از ضرورت تمرکز بر مهدی بازرگان به جای او صحبت می‌کند تا مهرنامه از معرفی آلترناتیو هم فروگذار نکرده باشد.

طرح «نوشریعتیسم» در مقابل «عبور از شریعتی»
چند ماه پس از حملات مهرنامه (ارگان ژورنالیستی-فکری طیف معتقد به بازار) بالاخره فرصت به برگزاری سمپوزیوم «اکنون ما و شریعتی» رسید. احسان شریعتی به‌عنوان متولی میراث پدر، پیش‌تر و قبل از ترور شریعتی توسط مهرنامه، در اردیبهشت 96 -در مقاله‌ای که با عنوان «گفتمان نوشریعتی» در روزنامه شرق منتشر شد- در مورد این همایش نکاتی را بیان می‌کند که می‌توان آن را مانیفست نوشریعتی‍[‍سم] دانست.

طیف چپ طرفدار شریعتی به پدرخواندگی فرزندان او، سال‌هاست که در هر برهه‌ای و با توجه به اقتضائات روز جامعه و گفتمان‌های موجود، قرائتی جدید از شریعتی ارائه داده است. در مقاطعی شریعتی در چهره یک مصلح اجتماعی و اصلاح‌گر جلوه داده شده و در مقطعی روایتی علمی و جامعه‌شناسانه از او ارائه شده است. در زمانی شریعتی ِدین‌پژوه و دین‌پیرا و در موقعیتی دیگر شریعتی عدالت‌طلب «برساخته» شده است. ترافیک دال‌های ساختگی متفاوت و بعضا متضاد و متناقض حول شخصیت شریعتی، او را به یک «شریعتی الاستیک» و «واقعیت کشسان» بدل کرده است که «محکم» و «متشابهی» ندارد و بنابراین در هر قرائتی، کل اندیشه او «زیر و زبر» شده و دچار انقلاب در ماهیت می‌شود. شاید خود میراث‌داران شریعتی هم به همین خاطر تلاش کردند با برگزاری نوعی شورا [کأنه شورای نیقیه] در این سمپوزیوم، تفسیر واحد و مورد اجماعی از نوشریعتی‍[‍سم]  ارائه کنند.

احسان شریعتی در مقاله فوق‌الذکر و در تبیین اصول این تفسیر واحد، با اشاره به اهمیت مجموعه مباحث پدرش در دوره پایانی حیات(پس از زندان)، که در آن «تزهای آخر خود را فرمول‌بندی کرده است»، سه‌گانه «عرفان، برابری، آزادی» را به‌عنوان یک «طرح مانیفست‌وار برای آینده» مطرح می‌کند و در ادامه محورهای نوشریعتیسم را از دل همین طرح ارائه می‌دهد. او نوشریعتی را به‌مثابه «نوبازسازی شریعتی» تعریف و مشخصات ساختمان این ایده را در سه سرفصل اصلی صورت‌بندی می‌کند. «آزادی‌خواهی»، «سوسیالیسم غیر‌دولتی شورایی» و «معنویت‌گرایی» سه‌ضلع این مثلث را تشکیل می‌دهند. احسان شریعتی در ادامه «الهیات تنزیهی سلبی ساخت‌گشای رهایی‌بخش» را هم به این مثلث ضمیمه می‌کند و در پایان وظیفه نوشریعتیـ[‍سم] را ارائه گفتمان و طرحی برای جنبشی منطقه‌ای(و حتی جهانی) با روشی مبتنی‌بر «گام‌های کوچک» و «کارشناختی و پراتیک» به جای رویکردی «اتوپیا‌محور» برمی‌شمارد و درنهایت نتیجه می‌گیرد که به همین دلیل، هدف‌گذاری اصلی سمپوزیوم «اکنون ما و شریعتی»، «کادرسازی» یا به تعبیر بوردیو «روشنفکر[ی] جمعی» و تلاش برای ترسیم چشم‌اندازی نو در جامعه است که آغاز عملی «طرح آدم و عالمی دیگر» است.

درنهایت سمپوزیوم شریعتی بدون حضور منتقدان جدی افکار و آثار او در روزهای اول و دوم آذرماه در هشت پنل «خود، دیگری و هویت‌های چندگانه»، «آزادی و دموکراسی‌خواهی»، «عرفانِ رهایی‌‌بخش»، «اصلاح دینی»، «تحول دوران»، «بازسازی سوسیالیسم و نقد نئولیبرالیسم»، «امر اجتماعی» و «بنیاد‌گرایی، اسلامیسم و پسا‌اسلامیسم» و دو میزگرد «تفکر آینده» و «نوشریعتی: شرایط امکان یک پارادایمِ بدیل» در دانشگاه تربیت مدرس تهران برگزار شد و علاوه‌بر سوسن، سارا و احسان فرزندان شریعتی، اشخاصی چون یوسف اباذری، رضا داوری‌اردکانی، بیژن عبدالکریمی، حسین راغفر، هادی خانیکی، محمد‌جواد غلامرضا‌کاشی، هاشم آقاجری در آن به سخنرانی پرداختند.

هرچند بعضی بحث و جدل بر سر شریعتی را نشانه‌ای از دستان خالی علوم انسانی در ایران قلمداد کرده‌اند و دیگرانی برپایی این همایش را تلاشی برای «برندسازی» از اسم شریعتی «برای ترویج خود» برشمردند، اما روز اول هفته بعد روزنامه‌های مختلف اصلاح‌طلب به پوشش این مراسم پرداختند و پر شدن سالن کوچک این همایش را نشانه عطش جامعه برای رجوع دوباره به شریعتی دانستند.

به هر تقدیر، تفکر با موافقت و مخالفت و تفسیر، مواجه است و نقش شریعتی یا هر متفکری، منحصر به نمایندگی‌های انحصاری «موافقت»، «مخالفت» یا «بازتفسیر» نمی‌شود. طرفه آن است که  هردو گروه، غرض و غایت این ساخت و سازها را مشخص کرده‌اند و به این ترتیب اصلا نیازی به تفکر (کشف مجهول) ندارند و با مشخص بودن غرض و غایت، تکلیف عمده مسائل برای‌شان از پیش روشن شده و نیازی هم به تفکر نمی‌بینند. حال می‌توان سنجید که در نظر این دو دسته، شریعتی هرچه باشد، متفکری نیست که راهش در تفکر را ادامه بتوان داد. «شریعتی متفکر» را جای دیگری باید جست.

* گزارش از محمدمحسن راحمی

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
پیام تشکر بیت آیت‌الله امامی کاشانی از رهبر انقلاب و آحاد مردم
۱۶ کشته و ۲۸ مفقود درپی واژگونی قایق پناهجویان
اهدای مدرک دکترای افتخاری دانشگاه کراچی به رئیسی
حرکت دسته عزاداری خدام حضرت عبدالعظیم(ع) به سمت حرم +فیلم
ادای احترام رئیسی به محمدعلی جناح «قائد اعظم»
سلیمی: از اقدام پلیس در برخورد با بدحجابی حمایت می‌کنیم
سخنگوی جبهه پایداری: سعی می‌کنیم وحدت در دور دوم انتخابات را تقویت کنیم
افزایش سقف تراکنش غیر حضوری بانکی به ۲۰۰ میلیون تومان
آماری جدید از میزان مخاطبان تلویزیون؛ «شبکه ۳» پربازدیدترین
بار سنگین نمایشگاه‌ها روی دوش مردم
برگزاری رویداد صنایع خلاق و فرهنگی در پارک فناوری پردیس
دانشگاه صنعت ماشین‌سازی تاسیس می‌شود
دومین روز سفر رئیسی به پاکستان +عکس
تجدید میثاق کارکنان وزارت کار با آرمان های امام خمینی(ره) +عکس
عباسی: امروز ایران به قدرت نوظهور جهانی تبدیل شده است
وحیدی: پلیس با رعایت کرامت انسانی به عده کمی که قانون حجاب را رعایت نکنند تذکر می‌دهد
فردا، برگزاری آیین رسمی واگذاری سرخابی‌ها
چهارشنبه، برگزار دیدار کارگران با رهبر انقلاب
آغاز پذیرش دانشجوی دکتری بدون آزمون در دانشگاه آزاد
آهنگ‌سازی تتلو به‌تحریک بازیگر زن در اغتشاشات ۱۴۰۱
محدودیت تردد در دانشگاه شریف در روزهای کنکور
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top