به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ «پییشنهادی اروپا مایوس کننده است؛ یک سری تعهدات کلی در حد بیانیههای سابق اتحادیه اروپا است / این بسته دربرگیرنده همه خواستههای ما نیست / انتظار ارائه یک بسته روشن و صریح را داشتیم / اگر جلسه فردا در وین، امیدوار کننده باشد، همکاری با اروپا را ادامه می دهیم»؛ این جملات بخشی از سخنان روحانی در گفتگوی تلفنی با سران فرانسه آلمان است که شامگاه پنج شنبه پیرامون بسته ضد تحریمی اروپا در رسانه ها منتشر شد. سخنانی که میتوان از آن شکست رویای برجام اروپایی را استنباط کرد.
مروری بر روند شکل گیری برجام اروپایی، انتظارات ایران از آن و وضعیت فعلی آن هدف این گزارش است، اینکه بالاخره مردم کدام روایت از برجام اروپایی را قبول کنند؛ روایت موگرینی یا روایت ظریف؟
۱- بعد از خروج یکچانبه آمریکا از برجام، برخی غربگرایان با پیش کشیدن برجام اروپایی سعی در تثبیت این انگاره داشتند که بین آمریکا و اروپا اختلاف افتاده و در چنین شرایطی باید از این اختلاف حداکثر بهرهبرداری را داشته باشیم. «جنگ تجاری» نیز کلیدواژه رسانهای این انگاره بود که طی روهای اخیر نیز دوباره به آن با شدت بیشتری پرداخته شده است. با گذشت زمان و موضع گیریهای سران اروپایی مشخص شد این روند یک برنامه عملیاتی برای فریب ایران است. اینکه ترامپ در آن واحد هم خروج از برجام را اعلام میکند و هم مذاکره مجدد را پیشنهاد میکند بدین معنی است که اروپا برای شکلگیری برجامی جدید اینبار با تعهدات موشکی و منطقهای وظیفه اجرای سیاست هویج و چماق را برعهده گرفته و به دنبال راضی کردن ایران برای مذاکره مجدد است.
۲- واکنش مسئولان کشومان به برجام اروپایی اما روایت جذابتری دارد. اردیبهشت ماه بود که مجتبی ذوالنوری رییس کمیته هستهای مجلس از مطرح شدن طرحی دو فوریتی بنام « الزام دولت به اجرای قانون اقدام متناسب و متقابل در واکنش به خروج آمریکا از برجام» خبر داد و گفت: « براساس این طرح دولت موظف میشود تضمینهای لازم را از اروپاییها و اعضای 1+5 بجز آمریکا اتخاذ کند، البته این تضمینها باید کامل و جامع باشد، همچنین در این طرح تاکید شده مذاکرات با اروپاییها نباید بیش از یک ماه زمان ببرد. بر اساس این طرح، اگر اروپاییها تضمین ندادند یا اگر تضمین دادند و آن را نقض کردند، دولت میتواند چرخه کامل سوخت را شروع کند. در این طرح دولت موظف شده در صورت تضمین ندادن اروپایی ها غنیسازی اورانیوم را به ظرفیتی به بیش از 190 هزار سو افزایش دهد.» ضرب الاجل ۱ ماهه که در این طرح مطرح شده بود اما سرنوشت تلخی بنام بایگانی شدن داشت و عملا دولت آن را کنار گذاشت و طبق مدل مذاکره خود به پیش رفت. از سوی دیگر دولتیها به امید بسته ضد تحریمی اروپا سکوت اختیار کرده بودند که این سکوت هفته گذشته شکست.
۳- پایان سفر روحانی به سوئیس و اتریش همراه بود با آوردن بسته ضد تحریمی اروپا به ایران توسط ظریف. بسته ای که گلایههای شدید روحانی از ناکافی، غیر واقعی و شبه بیانیه بودن آن نشان دهنده شکست مجدد دولت روحانی در رفع تحریم ها علیرغم امید زیاد به آن است. اما در این میان موضع گیری ظریف به عنوان مسئول تیم مذاکره کننده بسیار عجیب بود. روز گذشته ظریف پس از ورود به وین برای شرکت در نشست مشترک وزرای خارجه کشورهای عضو برجام دستیابی به راهحلهای عملی را هدف این مذاکره دانسته و گفت: «انتظار دارم همتایانم در اتحادیه اروپا بویژه سه کشور اروپایی به اضافه چین و روسیه بجای قول های بزرگ و نامشخص، تعهداتی روشن و قابل اجرا بدهند. تحریمها و اجرای برجام غیرقابل جمعاند.» اما بیانیه پایانی نشست گویا عدم موفقیت را مخابره میکرد، درست جایی که میگوید: «تمام طرفهای برجام بر لزوم ادامه اجرای این توافق و پایبندی به تعهداتشان تاکید و توافق کردند که صادارت نفت و گاز و تولیدات پتروشیمی ایران باید ادامه یابد و بعلاوه نشستهای کمیسیون مشترک، ازجمله در سطح وزیران ادامه داشته باشد» و همچنین «شرکت کنندگان توافق کردند تا به پیشرفتها (برای حفظ برجام) تحت بازبینی دقیق ادامه دهند و کمیسیون مشترک، ازجمله در سطح وزیران کماکان تشکیل جلسه دهد تا تلاشهای مشترک به پیش رانده شود». اما ساعاتی بعد ظریف در موضع گیری مبهمی چنین عنوان کرد که «جلسه امروز یک گام به پیش بود؛ طرحهای پیشنهادی اروپا عملی به نظر میرسید اما دقیق و کافی نبود»؛ موضع گیری مبهمی که با کمال تاسف میتوان گفت موضع گیری موگرینی از آن شفاف تر و البته حامل پیامی واضح تر بود.
۴- از ابتدای آغاز مذاکرات هستهای دولت روحانی با ۵+۱ و بعدها ۴+۱ یکی از ادعاهای غربگرایان این بود که منتقدان برجام اساس تحلیل خود را بر پایه اخبار متناقض رسانههای خارجی پایه ریزی کردهاند و اعتمادی به ظریف و یارانش ندارند و از همین موضوع نتیجه گیری میکردند که منتقدان و نتانیاهو در یک جبهه هستند. فارغ از ده ها نمونه گزارش رسانههای خارجی در تحلیل واقع بینانه برجام که اتفاقا درست از آب درآمد و در مقابل سخنان و گزارش غربگرایان که پوچ بودن آنها از قبل مشخص بود، میتوان موضعگیری اخیر ظریف و برخی اخبار غیر واقعی رسانههای غربگرا را تکرار این روند دانست. به راستی چرا موضعگیری رییس جمهور و وزیر خارجه تا این حد با هم تفاوت دارد؟ یکی از شبه بیانه بودن بسته ضد تحریمی میگوید و دیگری عملی بودن آن را اعلام میکند. دو موضع گیری متفاوت که سابقه نشان داده هرگاه مسائلی پشت پرده مطرح باشد چنین اتفاقی رخ میدهد.
۵- از سویی رسانههای غربگرا میگویند EIB یا همان «بانک سرمایه گذاری اروپا» در راستای تلاش برای حفظ و زنده نگهداشتن برجام وظیفه تسهیل تبادلات مالی اروپا با ایران را برعهده خواهد گرفت ولی از سوی دیگر به هیچ وجه به مردم این واقعیت را نمیگویند که این بانک روز چهارشنبه طی اعلامیهای رسمی اعلام کرد «نمیتواند تحریمهای آمریکایی را نادیده بگیرد و با طرح اتحادیه اروپا برای فعالیت در ایران مخالفت کرد.» به نظر میرسد تیم مذاکره کننده و بازوهای رسانهای جریان غربگرا همچون پنج سال گذشته به دنبال اجرای سیاست دوگانه خود هستند: از سویی فقط اخبار مثبتی که در حد پیشنهاد هستند را به عنوان نتایج مذاکره با اروپا به مردم معرفی کنند و از سوی دیگر واقعیتهایی مثل بیانیه EIB را مسکوت بگذارند. به راستی مردم چرا باید دوباره به موضع گیری ها و فعالیت رسانهای تیم مذاکره کننده اعتماد کنند؟ بهتر است دولتیها و غربگرایان به جای حمله به منتقدان برای پوشش واقعی و هرچند تلخ اخبار برجام برای مردم، با صداقت با جامعه مواجه شوند که نتیجه بهتری دارد تا تکرار سیاست محرمانگی.
* گزارش از سعید درویشی