تاریخ انتشار: یکشنبه 1397/06/11 - 09:06
کد خبر: 280364

حاشیه‌های اردوی نشریات دانشجویی دانشگاه‌ آزاد

دانشجویانی که با توجه به امکانات محدود شهرهایشان و عدم رسیدگی صحیح معاونت‌های فرهنگی به روحیه دانشجویی‌شان برای نشریه‌نویسی، بدون هیچ پیشینه‌ای اول شده بودند با انگیزه تمام برای راه اندازی نشریه‌های دانشجویی به شهرشان باز می‌گشتند.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از دانشجو، هوا گرگ و میش بود و هنوز اذان صبح را نگفته بودند، قطار ۶ صبح حرکت می‌کرد و ما باید زودتر به راه آهن می‌رسیدیم، قبل از حرکت قطار نماز را به جا آوردیم و نیم ساعت بعد سوار قطاری شدیم که ما را با خود به قائمشهر می‌برد.

قرار بود تا در اردوی نشریات دانشجویی دانشگاه‌های آزاد سراسر کشور که در دانشگاه آزاد قائمشهر برگزار می‌شد شرکت کنیم، تجربه اردوی دانشجویی با دانشجویان دانشگاه آزاد، تجربه تازه‌ای نبود، اما با گذشت زمان و تغییر نسل باید قبول کرد هرسال دانشجویان متفاوت‌تر از سال‌های قبل می‌شوند و شیوه تفکر و رفتار متفاوتی خواهند داشت.

مسیر طولانی نبود، اما با قطار بیش از ۶ ساعت به طول انجامید و بالاخره رسیدیم به قائمشهر، تاکسی گرفته و طبق آدرس به خوابگاه دانشجویی رفتیم، وسایل و چمدان را در یکی از اتاق‌ها گذاشتیم و بعد آماده شدیم تا به محل برگزاری کلاس‌ها برویم، از خوابگاه تا محل برگزاری کلاس‌ها بیست دقیقه‌ای راه بود، دانشگاه آزاد فنی مهندسی به عنوان محل برگزاری کلاس‌ها برگزیده شده بود، ساختمان‌ها روی تپه کم شیبی ساخته شده بودند که دورتا دور تا چشم کار می‌کرد سبزه و درخت دیده می‌شد. از این همه سرسبزی علی رغم رطوبت هوا که حس خیس بودن به آدمی می‌داد شگفت زده شده بودیم.

آنچه در اردوی نشریات دانشجویی گذشت/ دانشجویانی که هیچگاه نشریه نداشتند برنده بهترین نشریه شدند!
بالاخره وارد سالن همایش‌ها شدیم، با مسئولین اردو که از قبل نسبت به هم آشنایی و پیشینه دوستی داشتیم، سلام و احوالپرسی کردیم و به تماشای افتتاحیه نشستیم، رئیس دانشگاه آزاد قائمشهر، مدیر کل فرهنگی دانشگاه آزاد «دکتر نصیری»، و دیگر مسئولین دانشگاه قائمشهر به سخنرانی و گفتگو با دانشجویان پرداختند.

دکتر نصیری از دغدغه مندی برای دانشجویان گفت و آن‌ها را تشویق کرد به پیروی از مشی شهدا و استفاده از توانمندی خود در جهت راه اندازی نشریات دانشجویی، رئیس و دیگر مسئولین دانشگاه به خوشامدگویی پرداختند و سخنرانی‌ای نیز درباره تکلیف دانشجوو وظایف نشریات دانشجویی داشتند.

حدودا ۸ شب افتتاحیه به پایان رسید و بعد دانشجویان به زیارت دسته جمعی به مزار شهدای دانشگاه رفته و بعد هم برای اقامه نماز به مسجد رفتند.

 دوره ای برای خودسازی و بصیرت افزایی دانشجویان
اما این اردوی ۵ روزه ببشتر از آنکه برای تفریح باشد برای خودسازی دانشجویان و کمک به رشد و اعتلای فردی و دانشجوییشان بود. هر صبح راس ساعت ۶ صبح با پخش دعای عهد دانشجویان بیدار باش بودند و باید تا قبل از ساعت ۷ صبح خود را به مینی‌بوس‌هایی که آن‌ها را به محل برگزاری کلاس‌ها می‌برد می‌رساندند. روز اول برخی از دانشجویان شهر‌های مختلف که معاونت فرهنگی دانشگاه‌شان به آن‌ها وعده اردوی تفریحی داده بود و به این دوره فرستاده بود، بسیار شاکی و عصبانی بودند، به صبح زود بیدار شدنها، به کیفیت غذا و کمبود امکانات. شایدهرگوشه‌ای که می‌رفتی دانشجویی در حال شکوه و غرولند بود که این چه اردویی است و برای ما این شرایط سخت است و نمی‌توانیم بدون تفریح مدام به کلاس برویم و ...

یکی دو روز اول به همین منوال گذشت، کلاس‌های کارگاهی با موضوعات خبرنویسی، گزارش نویسی، تیترزنی و ... از ساعت ۸ صبح الی ۸ شب برای دانشجویان برگزار می‌شد، کلاس‌های اول برای دانشجویان کسالت آور بود چرا که تا کنون چنین تجربه‌ای را نداشتند و از آن طرف هم دلشان را صابون زده بودند که قرار است بروند تفریح و جنگل و دریا، آنوقت سرکلاس نشستن برایشان گویی حکم یک وظیفه اجباری مثل سربازی را داشت. اما با تمام این احوالات از حرفهایشان می‌شد فهمید که مفاهیم سرکلاس را یادگرفته اند و درباره اش فکر می‌کنند.
آنچه در اردوی نشریات دانشجویی گذشت/ دانشجویانی که هیچگاه نشریه نداشتند برنده بهترین نشریه شدند!

دانشجویان در هرنسلی که باشند دغدغه کشورشان را دارند
اولین روز اردو اعلام کرده بودند که هر گروه از دانشجویان می‌بایست یک نشریه ارائه دهند تا روز آخر و بعد این نشریه قرار بود مورد داوری قرار بگیرد و بهترین نشریه اعلام شود؛ بنابراین هر مسئول که همیار نام داشت، مسئولیت ۳ الی ۴ دانشگاه از استان‌های مختلف را برعهده داشت و باید در کنار دانشجویان برای پاسخگویی به سوالات و کمک به بستن نشریه قرار می‌گرفت و آن‌ها را یاری می‌رساند، توفیق همیار شدن یکی از اتفاقات جالبی بود که برای من نیز در این اردو رخ داد. حالا یک خبرنگار همیار دانشجویان نیز بود. دانشجویان استان‌های چهارمحال بختیاری، مازندران و همدان از دسته دانشجویانی بودند که وظیفه همیار بودنشان برعهده من بود، نسل جدیدی که به دهه ۸۰ نزدیک بودند و با وجود تمام تفاوت‌های ظاهری که با نسل‌های قبل از خود داشتند، اعتقادشان یکی بود، ظاهرشان شاید خیلی امروزی می‌نمود، اما موقع بحث بر سر انتخاب موضوع برای نشریات که می‌شد به چهارشنبه‌های سفید اشاره می‌کردند و می‌خواستند متنی انتقادی برای مسیح علی نژاد و آن‌هایی که از این حرکت سخیف پیروی می‌کنند بنویسند. دغدغه شان این بود که بی حجابی نباید در جامعه باب شود چرا که حجاب برای ما ایرانی‌ها قبل از اسلام نیز بوده است و ما اصالتی محجبه داریم و نباید تن به بی بند و باری بدهیم. نگران FATF بودند و از قرارداد‌هایی که کشور را به تاراج می‌دهد ناراضی.

با وجود تمام غرولند‌ها و نارضایتی‌هایی که بیشتر به دلیل آشنایی نداشتن با اینگونه اردو‌ها برایشان بود، شب‌ها بعد از اینکه از شام برمی گشتند حدودا ۱۱ شب شروع می‌کردند به بحث کردن درباره نشریه شان، اینکه چه چیزی بنویسند تا نشریه شان دانشجویی‌تر و جذاب‌تر باشد و بعد بین خودشان تقسیم کار می‌کردند و به پیگیری موارد می‌پرداختند، حدود ۱۶ نفر دانشجویی که با مسئولیتن همیاری آن‌ها با من بود، هیچکدام در دانشگاهشان نشریه‌ای نداشتند و حالا با کمک هم می‌خواستند یک نشریه دانشجویی در بیاورند. یکی یکی می‌نوشتند و اصلاح می‌کردند، هرشب متن هایشان را برایم می‌خواندند تا با هم ایرادهایش را رفع کنیم، گروه‌های دیگر نیز به همین صورت مشغول بستن نشریه هایشان بودند، از استان فارس و آذربایجان گرفته تا البرز، همه و همه در کنار روز‌های پرکار و شلوغی که داشتند باید یک نشریه را تا روز آخر به مسئولین فرهنگی دوره تحویل می‌دادند.

مسئولین دوره که خستگی را به تن دانشجویان می‌دیدند برایشان یک روز تفریح برنامه‌ریزی کردند و آن‌ها را از بعد از ظهر به دریا بردند و بعد هم برای خرید به سوغات فروشی‌ها ارجاعشان دادند، شب وقتی همه به خوابگاه برگشتند، انگار تمام خستگی از تن‌شان در رفته بود و با انرژی تازه‌ای پای نشریاتشان نشسته بودند، این همه انرژ‌ی برای من که از ۶ صبح پا به پای آن‌ها بیدار بودم و شب از نیمه گذشته ساعت یک و دو بعد از تصحیح مطالب و مباحثه با دانشجویان تازه به خواب فکر می‌کردم، کمی عجیب بود. اما تصمیم خودشان را گرفته بودند که برنده شود.

محمد دلاوری جذابترین استاد دوره برای دانشجویان
یکی از اساتیدی که برای دانشجویان بسیار جذابیت داشت و به آن‌ها جان تازه‌ای با بیان تجربیات دوران خبرنگاری‌اش بخشید آقای دلاوری مجری به یاد ماندنی برنامه صرفا جهت اطلاع بود. وقتی در بین دانشجویان حضور پیدا کرد و از خوبی‌ها و سختی‌های کار خبر در کنار هم برایشان گفت: جذابیت خبرنگاری و کار رسانه‌ای کردن را برایشان چند برابر کرد، همه از حرفهایش استقبال کردند و بعد از تمام شدن کلاس با او عکس یادگاری نیز گرفتند، یکی از معدود اساتیدی بود که بعد از کلاس دانشجویان درباره‌اش تعریف می‌کردند، گرچه بار آموزشی کلاس خیلی پایین بود، اما انگیزه‌ای که به دانشجویان بخشیده بود قابل تقدیر بود.

به روز‌های انتهایی اردو نزدیک می‌شدیم، دوره‌ای که از شنبه آغاز شده بود غروب چهارشنبه باید با مراسم اختتامیه از دانشجویانش خداحافظی می‌کرد. حالا چیزی تا پایان اردو نمانده بود، سه شنبه شب وقتی بچه‌ها از جشن غدیر برگشتند تا ۵ صبح کنار هم بیدار نشستند و متن‌های یکدیگر را اصلاح کردند و در نوشتن هرچه بهتر محتوا و متن به یکدیگر کمک می‌کردند، همه ۱۶ نفر دانشجویی که مسئولیت همیار بودنشان با من بود حالا تا صبح نشسته بودند تا ثابت کنند که می‌توانند. صبح چهارشنبه درحالی که یکساعتی بیشتر نخوابیده بودند مطالبشان را تمام و کمال به من تحویل دادند، من هم به تبعیت از تمام همیار‌های دیگر مطالب را برای فرهنگی اردو فرستادم، دل توی دل هیچکدام از ما نبود، از طرفی دلم نمی‌خواست زحمت بچه‌ها هدر برود و از طرفی هم به این فکر می‌کردم که این‌ها تا به حال هیچ نشریه‌ای نداشته اند چطور می‌شود برنده شوند، مطالبشان از نقد اردو به زبان طنز شروع می‌شد و با تحلیل چهارشنبه‌های سفید و نقد مسیح علی نژاد و کاریکاتوری درباره او، با تحلیل رفتار سلبریتی‌ها پایان می‌یافت.

دانشجویانی که هیچگاه نشریه ای نداشتند برنده شدند
عقربه‌های ساعت، ۴ و نیم را نشان می‌داد، همه دانشجویان، داوران و مسئولین دانشگاه آزاد در سالن همایش‌ها جمع بودند، دانشجویان یکی از یکی مشتاق‌تر بودند تا ببینند چه کسی برنده جایزه بهترین نشریه خواهد شد، یکی از مسئولین من را صدا کرد و آرام گفت: می‌دانی نشریه «هشتگ» برای چه کسی است؟ گفتم بله برای دانشجویان من است، با تعجب نگاه کرد و گفت: جدی؟ آخر نشریه اول شده اند. من که شادی تمام وجودم را گرفته بود با خودم قرار گذاشتم تا برای غافلگیر شدن دانشجویانم تا لحظه آخر چیزی به آن‌ها نگویم. به سالن برگشتم، همه آن‌ها را کنار هم ردیف نشاندم و گفتم بهتر است کنار هم باشید.

تمام سالن سرشار بود از چشم‌های مشتاقی که می‌خواست ببیند چه کسی و چه گروهی برنده است. به ترتیب اسامی دانشجویان پسر که برنده مسابقه نشریات بودند اعلام شد و بعد نوبت به دختران رسید، وقتی نوبت به دانشجویانی که من همیار آن‌ها بودم رسید و اسمشان را خواندند از خوشحالی روی زمین بند نبودند، هیچکدام باورشان نمی‌شد که برنده شوند، حتی جایزه بهترین کاریکاتور نیز به این گروه تعلق گرفت. دانشجویانی که با توجه به امکانات محدود شهرهایشان و عدم رسیدگی صحیح معاونت‌های فرهنگی به روحیه دانشجوییشان برای نشریه نویسی بدون هیچ پیشینه‌ای اول شده بودند با انگیزه تمام برای راه اندازی نشریه‌های دانشجویی به شهرشان باز می‌گشتند. بعد از خواندن اسم هایشان و تقدیر ویژه، ساعت موعد رفتن را برایشان نشان می‌داد، باید به اتوبوس‌هایی که آن‌ها را به شهرشان می‌رساند می‌رسیدند، گرچه ابتدای دوره همه نالان و شاکی بودند، اما در انتها خوشحال و پر انرژی، عکس یادگاری پایانی شد بر آغاز دوره جدید نشریه نویسان آینده دانشگاه‌های آزاد سراسر ایران.

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
حضور بانوان هوادار در تبریز ممنوع شد
خزعلی: ۶۰هزار زن باردار در غزه در شرایط طاقت‌فرسا به‌سر می‌برند
کاشانی‌ها از تردد در مسیر رودخانه‌ها خودداری کنند
آیین معارفه رئیس دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در ستاد وزارت بهداشت +فیلم
زمان برگزاری ۲ دیدار تیم ملی فوتبال ایران مشخص شد
اتهامات تتلو اعلام شد
خادمی نجم‌الدین شریعتی در حرم رضوی(ع) +فیلم
طنین صدای اذان در تجمع اعتراضی دانشجویان آمریکایی +فیلم
تراکتور به دنبال بزرگترین بمب آلمانی تاریخ لیگ برتر
یامگا با شکل و شمایل جدید در تمرین استقلال
همدستی این پیام رسان با اسرائیل برای کشتار مردم فلسطین + جزئیات
سرکنسول عربستان سعودی در مشهد تعیین شد +جزئیات
تصمیم خطرناک چند ستاره پرسپولیس در رختکن
مراحل طلاق توافقی در سال ۱۴۰۳
بیماری فردگرایی و افول جنبش دانشجویی
شناسایی ۳۰۰ تارنمای تبلیغ فروش سوالات کنکور؛ دستگیری ۲۰ متهم
اسلامی:‌ تعداد نیروگاه‌های اتمی افزایش می‌یا‌بد
افزایش کرایه‌ها بیش از ۴۵ درصد تخلف است
آغاز ثبت سفارش کتاب‌های درسی سال تحصیلی جدید از فردا
مهلت دریافت کارت کنکور فردا به پایان می‌رسد
آگهی‌های مسکن در دو پلتفرم «شیپور» و «دیوار» حذف می‌شود؟
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top