** موجی از امید و پویایی
مهدی بلوکات، دبیر اسبق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل
سابقه آشنایی من با حاجآقای محمدیان به سال 80 و حضور ایشان در دانشگاه خوارزمی (تربیتمعلم سابق) برمیگردد. لابد از هر کسی سوال شود که ویژگی برجسته حاجآقای محمدیان چیست، در پاسخ از ویژگیهای اخلاقی و سلوک ایشان سخن میگوید. بنده هم معترفم که بیش از هر چیز، بهوسع اندکم، در زمینه اخلاق از ایشان تاثیر پذیرفتم و اگر بیم دلخورشدن آقای محمدیان نبود، میزان عمیق تاثیرپذیری و ارادت قلبی خود و دوستانم را به ایشان به قلم میکشیدم.
اما بهنظرم میرسد بعد معرفتی و بینش و بصیرت سیاسی و تحلیلگری راهبردی- اجتماعی حاجآقای محمدیان، ذیل ابعاد شخصیتی و اخلاقی ایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته و چهبسا مغفول مانده است. بنده در قریب به 17 سال آشنایی و ارادتی که به ایشان دارم، لااقل 10 سال را از نزدیک شاهد نقشآفرینی ایشان در عرصه مدیریتی و سیاسی کشور بودهام. تحلیلهای عمیق سیاسی و اجتماعی حاجآقای محمدیان که ریشه در بنیانهای دینی و آموزههای قرآن و عترت داشته از یکسو موجب روشنگری در بدنه دانشجویان و اساتید انقلابی میشد و از سوی دیگر برخلاف تحلیلهای متعارف عرصه سیاسی و اجتماعی، نهتنها موجب یأس و سرخوردگی نمیشد، بلکه موجی از امید و پویایی را به مخاطب سرازیر میکرد، بهحدی که بنده بهنوبه خودم شهادت میدهم، در کوران چالشها و تنگناهای سیاسی و اجتماعی کشور، جلسهای با حضور ایشان برگزار نمیشد، مگر اینکه در پایان جلسه، امید و اعتمادبهنفس جوانان انقلابی و مدیران دانشگاهی تقویت میشد. بهعنوان نمونهای بارز، در تحولات تلخ فتنه سال 88 که بخشی از جوانان و دانشجویان انقلابی، مضطرب و نگران و بعضا مایوس شده بودند، حاجآقای محمدیان در جلسات گوناگون، با استناد به آیات و روایات و تجربیات تاریخی صدر اسلام، نوید رویشهای جدید در انقلاب اسلامی میدادند و اینگونه ابتلائات را، مایه تقویت بنیانهای جمهوری اسلامی و رشد جامعه میدانستند.
بیشتر بخوانید// ۸ ویژگی رئیس جدید نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
حرکت سنجیده حاجآقای محمدیان در عرصه سیاسی و اجتماعی، صرفا محصور به تجزیه و تحلیل و سخنرانی نبود؛ عمل و نقشآفرینی ایشان در مناسبات مدیریتی کشور نیز خود فصلی جداست که حتی در چارچوب اطلاعات فردی بنده حقیر از ایشان، مجال گستردهای میطلبد.
اما اگر بخواهیم برخی سرفصلهای مهم نقشآفرینی ایشان در عرصههای مدیریت سیاسی کشور را صرفا نام ببریم، قطعا حضور موثر ایشان در شورای عالی انقلاب فرهنگی و به تبع آن حضور در هیاتامنای دانشگاه آزاد اسلامی و تعیین روسای دانشگاهها، یکی از عرصههای مهم نقشآفرینی حاجآقای محمدیان در مناسبات کلان کشور بوده است. محور نقشآفرینی ایشان در مناسبات یادشده را تنها در پارادایم انقلابیگری و تکلیفگرایی دینی میتوان تحلیل کرد و هر برداشت دیگری به نظر بنده ره به خطا خواهد برد. بنده معتقدم در نظر آقای محمدیان، شورای عالی انقلاب فرهنگی همسو با دولت آقای احمدینژاد یا آقای روحانی یا هیاتامنای دانشگاه آزاد اسلامی با ریاست مرحوم هاشمیرفسنجانی یا آقای ولایتی، هیچ تفاوتی با یکدیگر نداشت. تفاوتی نمیکرد که وزیر علوم و بهداشت و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی کیست؟ بلکه مهم میزان پایبندی و التزام عملی افراد به گفتمان انقلاب اسلامی بود و روسای دانشگاهها هم از همین منظر مورد تایید یا عدم تایید قرار میگرفتند و بنده در مواردی شخصا شاهد بودم که درمورد انتخاب روسای دانشگاهها، اگر حجت شرعی بر ایشان تمام نمیشد، بههیچوجه رای به تایید یا عدم تایید فردی نمیداد و در این مسیر بههیچوجه سفارشپذیر نبود.
در هر حال اگر نگارنده متهم به اغراق و مبالغه درمورد ابعاد شخصیتی حاجآقای محمدیان نشود، حقیقتا ایشان را فردی در تراز نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها دیدم و معتقدم ثمره حضور ایشان در عرصه دانشگاهی و ارتباط با دانشجویان و اساتید، سالهای سال عیان و ماندگار خواهد بود.
** سعهصدر مثالزدنی
گودرزی، مسئول سابق بسیج دانشجویی
درباره حاجآقا محمدیان نکات قابل توجهی را میتوان گفت. یکی از چهرههای موثر در فضای دانشگاهی کشور، حتما حاجآقا محمدیان بودند. خارج از اغراق و به واسطه اهمیت نهاد در مدیریت کلان دانشگاهها و هم به واسطه حمایت ایشان در فرآیند فعالیت تشکلهای دانشجویی، نقش ویژهای را ایفا کردهاند.
از زمانی که ایشان کار را آغاز کردند یک جدیتی در فرآیند کاری تشکلها و شورای هماهنگی تشکلها و بعد از آن حمایتهای همهجانبه از تشکلها در شوراهای مختلفی که در سطوح عالی کشور برگزار شد، وجود داشت و نهاد نقش ویژهای را برعهده داشت.
از زمانی که مسئول بررسی و تحلیل بسیج دانشجویی بودم بهعنوان نماینده بسیج دانشجویی در جلسه نهاد شرکت میکردم هم با معاونان حاجآقا محمدیان و هم با خود ایشان و از همان موقع بود که ارتباطات ما شکل گرفت و ارادت ما آن زمان به ایشان بیشتر شد.
رفتار و منش حاجآقا محمدیان در فضای دانشجویی که همیشه تشکلها مطالباتشان را داشته و با آن فضای آرمانگرایانه خودشان تلاش میکردند که نهاد نمایندگی به آن جایگاه حداکثری خود برسد این نبوده که در جلسات دوستان نقدی را وارد ندانند و آن نگاه دلسوزانه ایشان قضاوت و روشنبینی ایشان و نگاههای باز ایشان در کار کاملا مشهود بود.
جلسات متعدی بود که بدنه دانشجویی با تندی زبان خاص دانشجویی خودشان نکاتی را مطرح میکردند و گلایههای دلی را مطرح میکردند و بارها برخی نکات را که تکرار میشد با سعهصدری که داشتند، تحمل میکردند و به آن صحبتها گوش میدادند و درک میکردند و به معنای واقعی پدری کردند.
ایشان با نگاه بازشان به مسائل مانع نبودند و هیچگاه به صورت دستوری با جنبش دانشجویی برخورد نکردند و در مدیریت ایشان نگاه بالا به پایین وجود نداشت و صرفا به بیان تجربیات و ارائه راهکارها اکتفا میکردند. این یکی از ویژگیهای برجسته ایشان در مدیریت جریان جنبش دانشجویی است.
بعضا تجمعاتی پیش میآمد که نیروی انتظامی به آن ورود پیدا میکرد، ایشان همیشه پشتیبان و حامی اصلی دانشجویان بودند و همیشه پیگیری میکردند که دانشجویان کمترین آسیب را متحمل شوند و جریان دانشجویی به وضوح حمایتهای ایشان را درک کرده است.
یکی از تاثیرگذاریهای مثبت حاجآقا محمدیان در شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که بعضا برخی از مسئولان تلاش داشتند انحرافی را در فضای دانشگاهی ایجاد کنند و طرحی را به ناحق میخواستند وارد فضای دانشگاهی کنند. روح انقلابی، مقاومت و استدلالهای منطقی ایشان مانع میشد و واقعا مجموعه نهاد و شخص حاجآقا محمدیان نقش موثری در جلوگیری برخی از فعالیتها و اقدامات غیرانقلابی و خارج از قوانین موضوعه دانشگاه ایفا کردند و ایشان نهایت تلاش خود را کردند که فضای دانشگاهها انقلابی باشد و از تشکلهای انقلابی حمایت شود، میدان داشته باشند و بتوانند کار کنند و میتوان شهادت و گواه داد که ایشان صادقانه و مجاهدانه تلاش کردند و زحمت کشیدند.
یکی از بهترین خاطراتی که در زمان ایشان برای بنده اتفاق افتاده تهیه انگشتری بود که بهعنوان انقلابیون جوان مطرح شد و ایشان زحمت کشیدند و به حضرتآقا رساندند و آن روز برای بسیج دانشجویی و بنده یک روز تاریخی است.
** هیچوقت مانع کار نمیشدند
مسعود براتی، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی
زمانی که ما در جنبش عدالتخواه مسئولیت داشتیم و فعالیت میکردیم شخصیت حاجآقا محمدیان که مسئولیت نهاد را برعهده داشت برای ما جالب بود؛ چراکه ایشان هیچگاه مانع کارها و اقدامات ما نبود. جنبش مقداری مطالبات تندتری داشت و صریحتر بود اما حاجآقا محمدیان هیچگاه مانعی برای کارهای ما نبود و طوری رفتار نمیکرد که ما احساس کنیم ایشان با رفتارها و نوع اقدامات ما مخالف است. همیشه در بازه و زمانی که جلسات برگزار میشد، ایشان نیز حضور داشت و یکی از حامیان گفتمان جریان عدالتخواهی بود. این شخصیت جالبی برای ما بود چون میان مسئولان حتی وزارت علوم که جریان سیاسی همراه بود هم چنین احساسی وجود نداشت.
نکته دیگر درمورد شخصیت حاجآقا محمدیان که برای من جلب توجه میکرد، تطابق حداکثری ذهن و فکر ایشان با منظومه فکری حضرتآقا بود. یعنی با شناختی که از منظومه فکری حضرتآقا داشتیم موردی نبود که احساس کنم نگاه دیگری با نگاه حضرتآقا دارد.
خصوصا در مسائل مهم کشور و فضای دانشجویی و فضای پیشرفت کشور و حوزههای مهم ایشان کاملا احساس میشد که تطابق کامل را با منظومه فکری حضرتآقا دارد. این تطابق نیز تطابق مصنوعی یا تکلیفی نبود بلکه واقعا درون و چارچوب فکری ایشان اینگونه بود. نکته دیگر از شخصیت ایشان نوع نگاهشان به مسائل کشور بود که ما خیلی احساس نزدیکی به ایشان میکردیم و ایشان نشان داد که به مسائل مهم کشور نگاه خوبی دارد و این باعث میشد ما در مسیری که دنبال میکردیم، از ایشان استفاده کنیم.
نکته دیگر اینکه نگاه ایشان به اخلاق و معرفت و فعالیتهای اجتماعی برای ما جالب بود که ایشان را جزء شخصیتهای خاص کشور میکند.
** کسی که برای تشکلهای دانشجویی استقلال را اصل میدانست
ایوب توکلیان، دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان
آقای محمدیان دارای شخصیت وارسته و فرهیخته و حتی از نظر علمی دانشمند برجستهای هستند و از نظر معنوی نیز انسان خودساخته، مومن، متدین و خداجویی بودند. از نظر سیاسی هم انسانی بابصیرت که اهل معامله و باجدادن به جریانهای سیاسی نبودند. با توجه به حضور بنده در سالهای 88 تا 91 در اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، باید بگویم در این سالها که با حوادث فتنه همراه و از سویی جریان انحرافی هم در حال یارگیری از محیط دانشگاهی بود، در آن سالهای ریاستجمهوری آقای احمدینژاد هم اگر مسالهای از سوی این جریان سیاسی پیش میآمد، ایشان قاطعانه با این جریانها برخورد میکرد؛ چراکه اهل معامله و بده و بستان با هیچ جریان سیاسیای نبود. در ایام فتنه نیز ایشان در کنار جریان دانشجویی و باعث دلگرمی آنها بود. درخصوص اتحادیه خودمان هم بعد از مورد خفیف تشکیلاتی که برایمان پیش آمد، ایشان راهنماییهای خود را دریغ نکردند.
البته بهصورت عام و کلی ایشان میتوانستند تاثیرگذارتر هم در جامعه دانشگاهی باشند، اما شاید استراتژی نهاد رهبری این بود که بهصورت پدرانه عمل کنند. حاجآقا محمدیان این اطمینان را به جنبش دانشجویی داشتند که در کمال استقلال، توانایی این پتانسیل را دارند که به مسائل کشور بپردازند.
در مجموع من شخصا شخصیت و برخورد حاجآقا را میپسندم و این شیوه برخوردشان را دوست داشتم و استفاده میکردم.
اگر شخصی از ایشان انتقاد میکرد ایشان بزرگمنشانه و با سعهصدر پاسخ میداد و دانشجویان را مانند فرزندان خود میدانستند.
نماینده ولیفقیه در دانشگاهها باید یک تصویر و اشل از ولیفقیه باشد و همین که ولیفقیه فراجناحی و انقلابی فکر میکنند و به منافع ملی میاندیشند، باید نماینده او نیز مانند ولیفقیه که آرمانهای انقلاب را فدای هیچ مصلحتی نمیکنند، او هم باید به همین صورت باشد؛ همینطور که رهبری جدا از مستضعفان نیست، نماینده ایشان هم باید همینجور باشد و همانطور که رهبری مثل کوه پشت حزباللهیها و ارزشیها ایستادهاند، نماینده ولیفقیه هم باید پشت جریان ارزشی و حزباللهی بایستد و الحمدلله حاجآقا هم بسیاری از این خوبیها را داشت و عملکرد ایشان بسیار مثبت بوده است.