به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ کتاب «یادت باشد» روایتی کاملاً عاشقانه از چهار سال زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالیمرادی است که از پنجره نگاه همسر بزرگوار ایشان روایت شده و توسط محمدرسول ملاحسنی به رشته تحریر درآمده است، کتابی که در 10 فصل فراز و فرود یک زندگی عاشقانه را از روز نخست خواستگاری تا روزهای بعد از شهادت به تصویر میکشد.
افرادی که کتابهایی همچون «اینک شوکران» شهید منوچهر مدق یا مجموعه «نیمه پنهان ماه» را دنبال کردهاند، اکنون میتوانند با مطالعه این کتاب لحظه به لحظه با زندگی «فرزانه و حمید» همراه شوند، در هوای این کتاب نفسی تازه کنند و درسهای فراوانی از یک سبک زندگی اسلامی ایرانی را با مطالعه این کتاب بیاموزند.
عاشقانهی یادت باشد... ؛ گلچینی از خاطرات همسر شهید مدافع حرم از زمان خواستگاری تا شهادت است، در این کتاب همچنین علاوه بر وصیتنامه شهید سرافراز سیاهکالی مرادی عکسهایی از دوران مختلف زندگی وی نیز چاپ شدهاست .
کتاب «یادت باشد» عاشقانهترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهیدی از فصل پاییز، شهید دفاع از حریم عقیله بنی هاشم زینبکبری است که در پاییز سال 89 به کربلا رفت، در پاییز سال 91 عقد کرد، در پاییز سال 92 ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال 94 به شهادت رسید!
طراحی جذاب جلد این کتاب گویای همین غربت همسرانه از جنس پاییز است که کتاب «یادت باشد» را بیش از هر چیزی به کتابی سراسر عشق و محبت و دلدادگی بدل کرده است، عشقی که شاید در زندگی زمینی به جدایی رسیده باشد اما این تعلق خاطرها هیچگاه کهنه نمیشود.
مخاطبانی که مستند ملازمان حرم را دنبال میکنند به خوبی میدانند قسمت چهاردهم این مستند در خصوص همین شهید بزرگوار است که یکی از پربینندهترین قسمتهای این مجموعه مستند بود و بازخوردهای بسیاری درسطح کشور داشت بهگونهای که بسیاری از مردم «حمید و فرزانه» را با همین مستند میشناسند، بدون شک کتاب یادت باشد تفصیل زیبای همین مستند است که در 378 صفحه با روایتی گیرا، خط به خط خواننده را وارد یک زندگی کاملاً عاشقانه میکند.
کتاب «یادت باشد» استعارهای از تمام یادت باشدهای همسران شهدای مدافع حرم است که در لحظات وداع تقدیم گامهای راسخ این مردان از خودگذشته کردند، یادت باشد از همان جمله معروف شهید حمید سیاهکالیمرادی روز قبل از اعزام به سوریه آغاز میشود که خطاب به همسرش گفت: «دلم را لرزاندی اما ایمانم را نمیتوانی بلرزانی!»، یادت باشد قصه ربابهای سرزمین ماست که زینب گونه صبوری پیشه کردهاند و پرچم پاسداری از حریم حرمت این زندگی عاشقانه را به دوش میکشند.
در متن پشت جلد کتاب«یادت باشد» این گونه آمده است: سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمیخوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا این طور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!»؛ گفت: «کاش میشـد صداتو ضبط میکردم با خودم میبردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست میمونم منو بی خبر نذار».
با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ میزنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو میفهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پلهها را که پایین میرفت برایم دست تکان میداد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم:«یادم هست! یادم هست!».
بخشهایی از این کتاب را با صدای همسر شهید حمید سیاهکالی در ادامه میشنوید.
گفتنی است؛ رهبر انقلاب به تازگی در دیدار اعضای مجلس خبرگان به این شهید مدافع حرم و سبک زندگی این زوج جوان اشاره کرده بودند.