خبرنامه دانشجویان ایران: ابوالقاسم رحمانی// دوران راهنمایی بودیم در یکی از همین مدارس دولتی اطراف تهران، به رسم روال معمول یک نماینده یا همان مبصر برای کلاس‌ها انتخاب می‌شد که وظیفه ایده‌آلش برقراری نظم و ترتیب در کلاس بود و اما وظیفه واقعی‌اش این بود که جلوی در کلاس می‌ایستاد و در را نیمه‌باز می‌گذاشت و وقتی معلم را در راهرو می‌دید که سمت کلاس می‌آید، سریع اطلاع می‌داد و بچه‌ها آرام می‌شدند. خیلی هم اگر مهم می‌شد، به‌خاطر بی‌حالی و خستگی معلم یک حضور و غیاب‌کردن دانش‌آموزان هم نصیبش می‌شد.
روز گذشته محسن هاشمی‌رفسنجانی، رئیس شورای شهر تهران در یک پیام توئیتری نوشت: «بخشی از اصلاح‌طلبان فکر می‌کنند شهردارشدنم باعث ازهم‌پاشیدگی شورای شهر می‌شود. برای ریاست شورا جایگزین هست اما بنا بود کسی نرود تا باب نشود. مثل حجاب بانوان است اگر شل کنند دیگر نمی‌توان کنترل کرد. البته در این شرایط شهردارشدن ریسک بالایی دارد و امکان موفقیت دشوارتر از گذشته است.»
پیام جالبی بود، با دست پس‌زدن و با پا پیش‌کشیدن، انگار نه انگار که همین دو سه روز پیش گفته بود کاندیدا نیست و شهردار نمی‌شود. با این حال این پیام را می‌توان از چند جهت بررسی کرد. اول می‌توان به نگرانی اصلاح‌طلبان در ارتباط با ازهم‌پاشیدگی شورا اشاره کرد. اینکه منظور و تعریف‌شان درمورد ازهم‌پاشیدگی چیست؟
مدیریت شهری که طی یک‌سال سه شهردار معرفی می‌کند و دو سرپرست با نگاه‌های مدیریتی متفاوت ذیل انسجام و همبستگی فعالیت کرده است یا ازهم‌پاشیدگی؟ مدیریت شهری که در یک‌سال گذشته جز هزینه‌های میلیاردی برای خرید ماشین‌های جدید (که مورد‌استفاده شخصی اعضا و اقوام‌شان قرار بگیرد و تصادف هم بکنند و مسافرت هم بروند، البته نه اینکه ما خوشحال از تصادف برادرخانم خداکرمی با ماشین شورا باشیم که با پول بیت‌المال خریده شده باشدها، اما همین خانم از مخالفان اختصاص بودجه برای کمک به هیات‌های مذهبی بودند و می‌گفتند بیت‌المال است و حق مردم و بهتر است برای همه هزینه شود!)، کولر‌های گازی، تبلت‌های میلیونی، کیک و جشن و... و انتخاب همان چند شهردار و سرپرست کار دیگری را از پیش نبرده، نمودی از انسجام است یا ازهم‌پاشیدگی؟
مدیریت شهری که به اذعان اعضایش جز پرداخت حقوق کارکنان هزینه و سود دیگری را عاید شهر نکرده، همبسته است یا ازهم‌پاشیده؟ مدیریت شهری که در افتتاح یک خط متروی از پیش‌ساخته شده وعده‌های پیاپی داده و در آن عاجز مانده است از هم نپاشیده است؟ مدیریت شهری که از هر لحاظی همسو با دولت و مورد حمایت دولت بوده است و بعد از مدت‌ها در جلسات هیات‌دولت هم حاضر بوده اما نتوانسته است ریالی از مطالباتش را از دولت بگیرد، منسجم تعریف می‌شود؟
مدیریت شهری که پیش از انتخاب با شبهه خرید و فروش میلیاردی برای ورود به لیست انتخاب شده منسجم بوده است که حالا از هم بپاشد؟ مدیریت شهری که در جریان اندک اقدامات شهری مثل طرح ترافیک عقب‌تر از نهاد زیردستی خود یعنی شهرداری بوده و در جریان اقدامات شهری قرار نداشته آیا همبستگی داشته است؟ مدیریت شهری با این همه و بیش از اینها همبستگی را معنا کرده است که حالا نگران ازهم‌پاشیدگی باشد؟ جایگاه ریاست شورا در هر دوره‌ای اگر ریاست بود، در این دوره جز در حد همان مبصر کلاس‌های مدرسه و حضور غیاب حاضران و غایبان عایدی نداشته است که حالا محسن هاشمی نگران از هم پاشیده‌شدن شورا با تعویض رئیس باشد.
نکته دیگر اینکه با چنین استدلال و این کارنامه بعید است کسی نگران باب‌شدن تعویض رئیس شورا باشد، البته اگر ترسی از ورود چمران به شورا وجود نداشته باشد. چون به هرحال از شورای خوب یک شهر خوب منتج می‌شود، تعویض پیاپی شهرداران و مدیران شهری و وضعیت درحالت کمای شهری نشان می‌دهد این شورای به قول خودشان منسجم، کوچک‌ترین کنشی جز تغییر نام چند خیابان و پارک و گران‌کردن بلیت‌های حمل‌ونقل شهری و... نداشته و اگر ترسی هم بود بهتر بود ترس از تغییر شهردار می‌بود نه رئیس شورا.
