به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اواخر هفته گذشته بود که دو خبر مهم در حوزه سیاست خارجی کشورمان منتشر شد ولی بدون هیچ بازتابی عملا به فراموشی سپرده شد. دو خبری که با کنار هم قرار دادن آنها میتوان به برخی تحولات پشت پرده سیاست خارجی دولت دوازدهم پی برد.
روزنامه «براسلتایمز» چاپ بروکسل در گزارشی نوشت است که وضعیت حقوقی سازوکاری که اتحادیه اروپا برای دور زدن تحریمهای آمریکا و حفظ مراودات مالی با ایران پیشنهاد کرده هنوز مشخص نیست. براساس این گزارش، یک منبع در بانک مرکزی اروپا به این روزنامه گفته مقامهای اتحادیه اروپا هنوز هیچ «رایزنی رسمی» با این بانک درباره این طرح خود که به «مکانیسم ویژه اروپا» معروف شده، انجام ندادهاند.
از سوی دیگر، یک منبع در «بانک مرکزی اروپا» گفت که هنوز هیچ رایزنی رسمی با این بانک در خصوص این طرح انجام نشده است. او گفت: «معمولاً با ما درباره فعالیتهای حقوقی که مربوط به بخش مالی است مشورت میشود. البته در خصوص سایر فعالیتهای قانونگذاری و درباره طرحهایی که خارج از فرایندهای رسمی تصمیمگیری اتحادیه اروپا هستند چنین مشورتهایی انجام نمیشوند.»
براسلتایمز نوشته از آنجا که «ساز و کار ویژه» قرار نیست بانک باشد، نیازمند مجوز بانکی از بانک مرکزی اروپا نیست. قرار است این ساز و کار مانند یک مرکز تهاتر باشد که در آن نفت ایران با کالاهای اروپایی معاوضه میشوند بدون آنکه پولی رد و بدل شود.
برخی از تحلیلگران شک دارند چنین ساز و کاری کارآمد باشد زیرا آمریکا میتواند شرکتهای اروپایی را به دلیل تجارت با ایران تحریم کند. براسلتایمز نوشته صرفنظر از اینکه «ساز و کار ویژه» چه ساختاری داشته باشد شرکتها راهی برای نقل و انتقال پول از آن بدون همکاری بانکها نخواهند داشت. بانکها هم به دلیل خطر تحریمهای آمریکا ترجیح میدهند از تسهیل مبادلات مالی ایران خودداری کنند.
حشمت الله فلاحت پیشه، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، با اشاره به تصویب کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) در مجلس چنین گفته است: «در حال حاضر جریانی در آمریکا به راه افتاده که مخالف سیاست تحریم های بی مهابای ترامپ علیه ایران است. بخشی از این جریان نظرات متفاوت دو موسسه مالی و پولی بزرگ آمریکا یعنی سیتی گروپ و جی پی مورگان است که رسما اعلام کردند با سیاست ترامپ مخالف هستند و معتقدند که ایران باید بتواند از دسترسی های پولی و مالی سوئیفت برخوردار شود.بنابراین با این شرایط، نباید کانال دیپلماسی با آمریکا بسته شود زیرا آمریکا ترامپ نیست.»
وی به مسئولان کشور توصیه کرد در حوزه های مختلف وارد جلوگیری از تصاعد بحران شوند زیرا آمریکایی ها هم جلوگیری از تصاعد و گسترش بحران با ایران را آغاز کرده اند: «شواهد نشان میدهد فضای دیپلماتیک تازه ای برای تنش زدایی با آمریکا فراهم شده است و جا دارد که ایران دیپلماسی مذاکره و لابی گری با جریانات مخالف ترامپ در آمریکا را در پیش بگیرد.»
ابهام در سازوکار مالی اروپا برای دور زدن تحریم ها که به نقل از منابع اتحادیه اروپا منتشر شده درکنار پیشنهاد ورود دوباره سیاست خارجی کشورمان به کانال تنش زدایی و تلاش برای لابیگری با موسسات و نهادای قدرتمند آمریکا را میتوان نشانه شکست تلاش دولت برای مقابله با آمریکا با استفاده از برگه اروپا دانست.
با خروج آمریکا از برجام بود که حلقه مذاکره کننده هستهای که حالا هرکدام به پستی جدید منصوب شده بودند، پیشنهاد مذاکره با اروپا برای همکاری در جهت مقابله با تحریمهای آتی آمریکا را مطرح کردند و در این زمینه حتی دادن امتیاز موشکی به طرف اروپایی را بخشی از این راهبرد معرفی کردند.
حال میتوان سخنان فلاحتپیشه را چنین تفسیر کرد که دولت و تیم سیاست خارجیاش در پشت پرده مذاکره با اروپا شکست خوردهاند و سعی میکنند با ایجاد انگارههایی همچون فضای ضدتحریمی در آمریکا، مذاکره مجدد را کلید بزنند.
این رفتار دولت را باید یک موج سینوسی در مدیریت سیاست خارجی دانست. ابتدا جریان غربگرای داخلی پیروزی هیلاری کلینتون را قطعی دانستند و بعد از پیروزی ترامپ بود که تز «آمریکای خوب، ترامپ بد» جزو ادبیات شاخص دولتیها شد. با رادیکال شدن رفتار دولت آمریکا و خروج این کشور از برجام بود که گرایش دوباره به اروپا، علیرغم شعار بستن با کدخدا، برای مقابله با فشارهای آمریکا ورد کلام مجلسیها و دولتیها شد.
حال اما شکست دولت در مذاکرات پشت پرده با اروپاییها، سبب شده تا دوباره «آمریکای خوب، ترامپ بد» به کلیدواژه جریان غربگرا تبدیل شود و با ترسیم یک فضای جعلی دربار محیط سیاست داخلی آمریکا با بهانه لابی با مخالفان قدرتمند ترامپ با مذاکره مجدد و مستقیم با ترامپ بپردازند.
بدون شک در روزهای آینده بازوهای رسانهای جریان غربگرا این تصویر جعلی را بشدت تبلیغ خواهند کرد تا افکار عمومی را باز به سمت مذاکره مجدد سوق دهند. باید منتظر ماند و دید آیا این راهبرد جدید پا خواهد گرفت و یا باز به شکستی در کارنامه تبدیل دولت روحانی تبدیل خواهد شد؟
* گزارش از سعید درویشی