در صد سال گذشته بیش از ۲۰۰ تحریم در دنیا شکل گرفته است که در برخی موارد، کشور تحریم شده با استفاده از روش اقتصاد مقاومتی، از این تهدید برای خود فرصتی ماندگار خلق کرده است.
خبرنامه دانشجویان ایران: مریم محبی// تشریح نقش دولت در تصمیمگیری برای نحوه برخورد، مقابله یا تعامل با مساله تحریمها نیازمند برداشتی صحیح از شرایط فعلی کشور است. همزمان با این مهم نیز شایسته است با نگاهی عمیق و دقیق به مسیر پیش رو و چالشهای احتمالی برای تهیه نقشه راه تلاش کرد. پس از شناخت و درک صحیح شرایط و با در نظر گرفتن رویکرد جامعه مبنیبر بهرهبرداری از اصل اقتصاد مقاومتی برای گذر از بحرانهای تحمیلی، تلفیق شرایط تحریم با اقتصاد مقاومتی، از مهمترین نکات حائز اهمیت در تهیه نقشه راه بهشمار میآید. نقش دولت و مردم در کنار یکدیگر برای رسیدن به مناسبترین گزینه بهعنوان نقشه راه از جمله مواردی است که نیازمند تفکر و آیندهنگری جدی است. در تعریف اقتصاد مقاومتی به تشخیص حوزههای فشار و متعاقبا تلاش برای کنترل و بیاثرکردن آن تاثیرها اشاره شده است. پس از آن نیز عنوان شده که هدف اقتصاد مقاومتی در شرایط آرمانی، تبدیل شدن چنین فشارهایی به فرصت است. به عبارتی دیگر، اقتصاد مقاومتی نهتنها به ایستادگی در مقابل تحریمها، بلکه به تلاش بهمنظور بهرهمندی از فرصت به وجود آمده برای تقویت حوزههای مختلف اقتصادی اشاره دارد. بنابراین در مقوله اقتصاد مقاومتی، از تحریم نه بهعنوان یک تهدید، بلکه بهعنوان فرصت یاد میشود و درنهایت بهرهمندی از فرصت را به جامعهای القا میکند که رویکرد اقتصاد مقاومتی را در مقابله با تحریمها اتخاذ کرده است. یادآور میشود اقتصاد مقاومتی روشی است برای مقابله با تحریمهای اقتصادی از طریق کاهش مستمر وابستگی به خارج از کشور برای تامین نیازهای اساسی و راهبردی.
در صد سال گذشته بیش از ۲۰۰ تحریم در دنیا شکل گرفته است که در برخی موارد، کشور تحریم شده با استفاده از روش اقتصاد مقاومتی، از این تهدید برای خود فرصتی ماندگار خلق کرد. در مقابل نیز بودهاند تعداد زیادی از کشورها که در مقابله با تحریمها صرفا سیاست تن نهادن به هر آنچه بیگانه خواسته است را پیش گرفته و عواقب این تصمیم اشتباه را نیز دیدهاند. موفقترین تجربه مربوط به تبدیل تهدید تحریم به فرصت شکوفایی، مربوط به کشور ژاپن است که در سال 1945 پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی به تسلیم شدن ژاپن و استعمار این کشور توسط آمریکا منتهی شد. با پایان جنگ و این استعمار هفت ساله، ژاپن با رویکردی جدید اقدام به اصلاحات گسترده دمکراتیک و بازسازی زیرساختهای اقتصادی خود کرد. درنهایت پس از تجربه این رشد سریع، ژاپن به یک قدرت اقتصادی بزرگ تبدیل شد و این کشور توانست با تولید کالاهای با کیفیت، بازارهای سایر کشورها را به خود وابسته کند. هم اینک ژاپن به جایگاهی دست یافته است که چنانچه کشوری درصدد تحریم آن باشد، خود کشور متخاصم، زیان بیشتری را متحمل خواهد شد. درواقع ژاپن نهتنها از شرایط بحران به سلامت عبور کرد، بلکه به شرایط آرمانی اقتصاد مقاومتی نیز دست یافت.
اما شرایط فعلی ایران بهعنوان کشور تحریم شده و شرایط آمریکا بهعنوان کشور متخاصم چیست؟ آیا شرایط برای تکرار تجربه موفق کشور ژاپن برای ایران نیز فراهم است؟ و درصورت مثبت بودن چنین احتمالی، چگونه میتوان زمینهساز دستیابی به این موفقیت را فراهم کرد؟ اینکه در هنگام اعمال مجدد تحریمها توسط آمریکا، کشورهای همپیمان با کشور متخاصم نیز برای از سرگیری مجدد مذاکرات تلاش میکنند از دو منظر قابل توجه است؛ اول اینکه ایران در چند سال اخیر موفق به اثبات حقانیت خود شده است و دوم اینکه آمریکا درحال از دست دادن همپیمانان خود در مساله تحریمها علیه ایران است. اینکه آمریکا با رفتاری دوگانه همزمان با اعمال مجدد تحریمها، معافیتهایی را برای برخی کشورها در نظر بگیرد، نتیجه عملکرد صحیح ایران، تلاش دیپلماسی سایر کشورها و تا حدودی نیز عقبنشینی نرم و خودخواسته آمریکا بهشمار میآید.
علاوهبر مورد ذکر شده، مواردی که پس از تجدید اعمال تحریمها توسط آمریکا علیه ایران از تاریخ ۱۳ آبانماه قابل توجه است عبارتند از:
1- افزایش تلاش قدرتهای بزرگ اقتصادی برای کاهش مبادلات بینالمللی خود به دلار.
2- تلاش بسیاری از کشورها برای حفظ برجام که در این میان تلاش بیوقفه اتحادیه اروپا، با اهمیتتر از تلاش سایران است.
3- متهم شدن آمریکا به اتخاذ سیاستهای یکجانبه در توافقات بینالمللی.
4- اعلام چندین باره آژانس بینالمللی انرژی بر پایبندی ایران به برجام.
5- اعلام آمادگی برخی کشورها برای انجام معاملات تجاری با ایران به سایر ارزهای رایج.
6- هراس جهانیان از افزایش بهای نفت خام، به دلیل اعمال تحریمها علیه ایران.
شاید پر بیراه نباشد چنانچه ادعا کنیم شرایط فعلی از چندین منظر به نفع ایران است و بهرهجستن از این فرصت تاریخی دشوار بهنظر نمیآید. با توجه به اینکه فرصتها عمدتا زمان محدودی دارند، شایسته است با درایت کامل و تعجیل در فرصتسازی بهجای فرصتسوزی، روی راهکارهای صحیح و موثر عبور از بحران و رسیدن به شرایط آرمانی متمرکز شد. چنانکه ایران نیز همانند کشور متخاصم سیاست تهدید و خروج از معاهدات بینالمللی را اتخاذ کرده بود شاید هم اینک در این کارزار جهانی، با وضعیتی به مراتب بدتر از وضعیت فعلی آمریکا مواجه میبود. فراموش نشود که دلیل کلیدی تنها ماندن آمریکا در اعمال تحریمها، تجربه موفق ایران در ادامه پایبندیاش به برجام بوده و استفاده مجدد از تجارب موفق همواره سودمند ارزیابی میشود. علاوهبر پایبندی به تعهدات قبلی و استفاده از اصل اقتصاد مقاومتی، گامهای ذیل میتواند در عبور موفق از شرایط تحمیلی فعلی موثر باشد.
در گام نخست بهجای عنوان کردن مواردی چون دور زدن تحریمها، بر حقانیت خود پافشاری بیشتری کرده و ذهن جهانیان را معطوف به ظلمی کنیم که کشور متخاصم در راستای دستیابی به اهداف پلید خود، بر مردم مظلوم ایران روا داشته است. در گام دوم نیز میتوان بر مواردی چون دستیابی به راهحل دیپلماسی در الحاق به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (FATF) که نقش بسزایی در اثبات مجدد تمایل ایران برای صلح جهانی خواهد داشت، پافشاری کرد. در گام سوم نیز میتوان با بهرهمندی از اصل اقتصاد مقاومتی و تلاش مضاعف برای بالابردن ظرفیت بازرگانان و تولیدکنندگان داخلی علاوهبر ایجاد مزیت رقابتی برای کشور، تهدید موجود را به فرصتی واقعی تبدیل کرد.
آنچه در بالا بهعنوان گامهای سهگانه پیشنهادی برای برونرفت از شرایط کنونی ذکر شد نهتنها مسیر پیش رو را برای حضور موثر ایران در تجارت جهانی هموار میسازد، بلکه میتواند تجربه شیرین تبدیل تهدید به فرصت را نیز به همراه داشته باشد. درحقیقت این باور که بدون توجه به فشارهای وارده، با تمرکز بر تقویت آنچه بهعنوان مزیت رقابتی در خود سراغ داریم، میتواند در انتخاب مسیر موثر باشد. مکانیسم فعلی اقتصاد ایران را میتوان نوعی اقتصاد بسته دانست که بهرغم وابستگیهای خارجی، میل به افزایش بهرهمندی از منابع داخلی دارد. لذا شایسته است دولت با اقدامات موثر بر تقویت بخش تولید و بازرگانی داخلی اهتمام ورزیده و با روش مدیریت صحیح منابع، اقدام به کاهش مستمر هزینههای تولید کند. این رویکرد همزمان با کاهش بهای تمام شده کالای تولید شده و ایجاد مزیت رقابتی قیمتی برای مصرفکننده، میتواند در کاهش وابستگی خارجی موثر واقع شود. از طرف دیگر همزمان با تقویت توان رقابتی تولید برای تامین نیاز مصرفکننده داخلی، بهعنوان اقتصاد درونزا میتوان به بازارهای خارجی که هماینک نیز بینیاز از کالاهای ایرانی نیستند، امیدوارتر بود. از جمله اقدامات پیشنهادی که میتواند در راستای نیل به اهداف مشخص شده، در بهرهمندی از اقتصاد مقاومتی موثر باشد عبارتند از:
- تقویت بخش خصوصی و ایجاد انگیزه برای کارآفرینان در راستای گسترده کردن فعالیتهای اقتصادی درونمرزی.
- شفاف کردن مرزهای بینبخش خصوصی و دولتی و کاهش نفوذ بخش دولتی در فعالیتهای اقتصادی.
- هدایت سپردههای مردمی به بخش مولد با نظارت سهگانه بانک مرکزی، وزارت امور اقتصادی و دارایی و وزارت صنعت، معدن و تجارت.
- افزایش بودجه عمرانی و ایجاد فضای رقابتی مناسب برای رقابت بخش خصوصی در مشارکتهای مربوطه.
- تقویت مبادلات مرزی با کشورهای هممرز و ظرفیتسازی برای کسب سهم بازار بیشتر از کشورهای همجوار.
- تقویت بخش گردشگری داخلی از طریق افزایش ظرفیت بهرهبرداری و کاهش هزینههای مترتب.
- تقویت روحیه مصرف داخلی با افزایش سطح اختیارات سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان.
- حمایت از ایدههای نخبگان و ایجاد بسترهای مناسب برای اجرای ایدههای اقتصادی و خلاق جوانان.
- ایجاد ارزش افزوده از نفتخام و بسط فعالیت اقتصادی در بخش صنایع وابسته.
هر یک از موارد ذکرشده میتواند در قالب یک پروژه استراتژیک در سند چشمانداز سالهای آتی کشور بهمنظور تحقق اقتصاد مقاومتی درونی تعریف و بسط داده شود. فراموش نشود که مسیر پیش رو، برای دولت و ملت یکی است با نقشهای متفاوت ولی در کنار یکدیگر و این امر اهمیت رسیدن به اتحاد ملی را بیش از بیش نمایان میکند. مسیر پیش رو هر قدر هم دشوار باشد، با درایت، همدلی و اتحاد رویه قابل پیمایش بوده و میتواند نتایج قابل قبولی را برای همگان به دنبال داشته باشد. ختم کلام اینکه برنامههای توسعه مدیریتی توسط همین ملت و در همین کشور قابلیت اجرا داشته و هر قدر تلاش برای نیل به اهداف و برنامهها در یک راستا قرار گیرد، مسیر دستیابی به اهداف غایی کوتاهتر و پیمودن آن آسانتر خواهد بود.