به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ تجدد و آزادی؛ دو واژهای که طی قریب به 150 سال اخیر در تاریخ معاصر کشورمان به شدت پر ابهام بودهاند. ابهام آنها نیز ناشی از برداشتی است که هرکسی در جهت تحقق اهداف خود از آنها دارد و سعی میکند مطابق منافع خود دست به تفسیر این دو وازه بزند.
در این میان اما آزادی اوضاعی غریبتر دارد.هم دستمایه همگان شده و هم اینکه هیچگاه به معنی واقعی کلمه تحقق نیافته است. گاهی قلدرهایی چون رضا خان شصت تیر بنام دادن زوری آزادی به ملت، آزادیخواهان را به پای چوبه دار کشانده و گاه طرفداران آزادی در عصر حاضر با رفتار خود زمینه برای بروز آن را مسدود کردهاند.
محمدحسن رجبی دوانی، مورخ ایران معاصر، طی یادداشتی پیرامون واقعه کشف حجاب چنین مینویسد: «رضاخان پس از رسیدن به قدرت، به ویژه بعد از احراز سلطنت، درصدد برآمد تا تعریف "هویت ملی" را دگرگون کند. این هویت جدید که بر دو پایه ناسیونالیسم و تجدد بنا شده بود، ساخته و پرداخته ذهن کسانی چون اردشیر ریپورتر و محمدعلی فروغی بود و بخشی از نقشه راه دولت انگلیس و صهیونیسم بینالملل برای کشورهایی از جمله ایران، ترکیه، عراق، و افغانستان.
یکی از این اقدامات تجددخواهانه، کشف حجاب بانوان بود که در دی 1314 شمسی انجام شد و برای تعمیم آن، خشونت فروانی به کار رفت. این اقدام رضاخان در جهت کشف حجاب که منزلت زنان را خدشهدار کرد، چنان انزجار و نفرتی نسبت به وی در میان مردم برانگیخت که آنان برای سقوطش لحظهشماری میکردند که این آرزو هم با حمله متفقین به ایران و عزل و اخراج وی از کشور تحقق یافت. به گفته بسیاری از کسانی که آن روزگار را درک کرده و نیز مورخانی که به ثبت و ضبط آن رویداد تاریخی پرداختهاند، مردم بدون توجه به ورود متفقین و سرنوشت کشور، با شنیدن خبر خروج رضاشاه از کشور به شادمانی پرداختند و بانوانی که در طول سالها از منزل خارج نشده و نیز بسیاری هم که به ناچار ترک حجاب کرده بودند، بار دیگر به حجاب روی آوردند.»
سندی از اعمال محرومیت اجتماعی برای زنان در دوران کشف حجاب
در بخشی از سند چنین آمده است؛ غدغن فرمائید به طوریکه ضمن شماره 1316/14663 هم دستور داده شده مامورین شهربانی با نهایت متانت و بدون اعمال زور بنحو مقتضی از قبیل جلوگیری از سوار کردن بانوان با چادر نماز در اتوبوسها و اتوموبیلها و راه ندادن به سینما ها و رستورانها و ادارات دولتی این موضوع را عملی نموده و نوعی انجام وظیفه نمایند که ایجاد زحمت و شکایت ننمایند.
این روزها اما جریانی دیگر، که اتفاقا با خاندان پهلوی نیز در ارتباط است، سعی دارد مسیر خلاف این واقعه را بنام آزادی طی کند. جریانی که سردسته اصلی آنان خبرنگار سابق نشریات اصلاحات، مسیح علینژاد است. کمپین چهارشنبههای سفید که در نهایت با همکاری طیف رادیکال اصلاحات و البته حمایت مالی زهرا رهنورد و مصطفی تاجزاده به حرکت دختران خیابان انقلاب منجر شد از جمله فعالیتهای این حرکت سیاسی است.
از جمله کنشهای این جریان اقدامات تحریکآمیز در مجامع مختلف است. از فضاهای عمومی گرفته تا مقابل مساجد و امامزادهها. این روزها نیز گلزار شهدا از دست اقدامات هیستریک حامیان این جریان مصون نمانده وتصاویری از حضور هنجارشکن آنان در گلزار شهدا پخش میشود.
واقعه گوهرشاد و کشف حجاب توسط رضاخان و بنام دادن آزادی به نسوان صورت گرفت و خفقان و کشتار گسترده دستاورد آن بود. چهارشنبههای سفید هم که با پول پهلویها به راه افتاده است تنها باعث شده تا دوقطبی میان اقشار مردم شکل بگیرد و آزادی اینبار نیز این وسط از میان برود؛ همان عملی که رضاخان کرد.