مبارزه با پولشویی یکی از استدلالها برای پیوستن به معاهدات خارجی مثل FATF و شفافیت مالی است.ولی این سوال که کشورهای عضو FATF تا چد در مبارزه با پولشویی موفق بودهاند و چرا تنها به شفافیت مالی برای خارجی های تاکیده شده و از شفافیت در داخل کشور غفلت می شود؛ بی پاسخ مانده است.
به گزارش سرویس اقتصادی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ عدهای میگویند با پیوستن ایران به FATF، مبارزه با پولشویی قوت میگیرد و به شفافیت هم کمک میکند. اما این سخن تا چه حد درست است؟ برای پاسخ به این سوال باید وضعیت کشورهایی عضو FATF در مبارزه با پولشویی بررسی شود تا مشخص شود که آیا FATF راه حل مناسبی برای پولشویی است یا خیر؟
٪۷۸ پولشویی فقط در اروپا و آمریکا
با توجه به آمارهای بین المللی در آمریکا و اروپا سالانه حدود 4/1 تریلیون دلار پولشویی رخ میدهد . این مقدار یعنی حدود 78% از کل پولشویی دنیا. این درحالی است که آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی عضو FATF هستند. همچنین طبق گزارش وال استریت ژورنال دوسوّم بانکهای کانادا استانداردهای پولشویی را رعایت نمی¬کنند، به گزارش نشریه ویک 18 بانک بزرگ اروپایی از مجموع 20 بانک اروپایی در یک دهه گذشته به علّت عدم رعایت قوانین پولشویی متحمّل جریمه های سنگینی شده اند. اینها تنها موارد اندکی از پولشویی های گسترده در کشورهای عضو FATF است، بنابراین اجرای استانداردهای FATF لزوما منجر به ازبین رفتن پولشویی و افزایش شفافیت مالی در کشور نمیشود.
شفاف سازی برای دشمنان؟
در شرایطی که آمریکا قصد تحریم ایران را دارد نیازمند به ابزارهایی برای اعمال قدرت خود است؛ یکی از مهمترین این ابزارها داشتن اطلاعات حداکثری از وقایع و نهادهای آن کشور برای اصابت حداکثری تحریمها است، فرض کنید شما میخواهید ساختمانی در شهر «الف» را تخریب کنید ، اگر اطّلاعات دقیقی از آن داشته باشید مانند: مکان، نوع ساختمان، استحکام و... با صرف هزینه ای حداقلی میتوانید به مقصود خود برسید امّا اگر صرفا بدانید که آن ساختمان در شهر«الف» میباشد و اطّلاعات دیگری از آن نداشته باشید باید کل آن شهر را با خاک یکسان کنید تا مطمئن شوید هدفتان محقق شده است که به طبع این کار هزینه مالی و زمانی هنگفتی برای شما دارد.
مساله اطلاعات کشور تحت تحریم برای کشور تحریم کننده نیز مانند این مثال است بگونه ای که اگر آمریکا بخواهد تحریم اقتصادی علیه ایران اعمال کند باید اطلاعات کاملی از حسابها و تراکنشهای مالی ایران داشته باشد، بدینوسیله میتواند با صرف کم ترین هزینه و بیشرین دقّت اقتصاد ایران را مورد حمله قرارداده و آنرا ظرف مدّت کوتاهی فلج کند؛ ولی اگر این اطلاعات برای آمریکا مبهم باشد با صرف هزینه های بسیار گزاف هم نمیتواند هدف نهایی خود را بدقّت حالت قبل محقق سازد.
در نتیجه ایران باید از یک طرف تا حد ممکن برای خود اطلاعات را شفافسازی کند و از طرف دیگر تا جایی که میتواند تلاشش را برای حفظ اطّلاعات خود بکارگیرد، امّا در صورت اجرای کامل برنامه اقدام(FATF) و یا استفادهی بی حد وحصر از سامانه هایی نظیر SWIFT، بدیل آنکه این برنامه ها اطّلاعات بسیار زیاد و حیاتی کشور را در اختیار بیگانگان از جمله آمریکا قرار میدهند آمریکا میتواند با صرف کمترین هزینه بیشترین نتیجه را از تحریم های خود بگیرد و این به معنای تخریب شدید اقتصاد ایران در کوتاه مدّت است.
شفافیت برای ایران امری بسیار مفید و ضروری در جهت افزایش رشد اقتصادی است امّا در صورتیکه این شفافیت برای دولت و حاکمیت کشور باشد نه برای بیگانگان، چرا که پذیرش معاهدات بینالمللی زمینه پیدایش مشکلات و هزینههای سرسام آوری را برای کشور بوجود میآورد آن هم در شرایطی که کشور با تحریم های بسیار زیادی مواجه شده است.
* گزارش از علی برزوئی