به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ۲۷ آذر بود که اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور، در مراسم رونمایی از ۱۰ طرح فناورانه جهاد دانشگاهی که در دانشگاه علم و فرهنگ برگزار شد، پیرامون نحوه تقسیم بودجه کشور گفت: برخی با نفوذی که در ریاست جمهوری، سازمان برنامه و بودجه یا مجلس داشتند امروز تبدیل به عضوی از بودجه کشور شده اند. بودجه آنها اگر در ابتدا یک میلیارد بود، بعد به پنج میلیارد و در حال حاضر تا 20 میلیارد رسیده است.
جهانگیری در این میان بلافاصله به انواع موسسات آموزشی و دانشگاههای خصوصی اشاره کرد و چنین گفت: این همه دانشگاه در کشور وجود دارد و قرار نبود فردی دانشگاهی راه اندازی کند و بودجه کمکی بگیرد.
این سخنان معاون اول رییسجمهور را میتوان رمزگشایی از یک روند عادی میان سیاسیون کشور دانست که سبب شده تا حتی داد جهانگیری دربیاید؛ اینکه بسیاری از سیاستمداران کشور بعد از حضور در ساختار قدرت دست به راهاندازی چندین دانشگاه خصوصی میزنند و به نوعی برای دوران بعد از مدیریت برای خود حیاط خلوت درست میکنند و از این طریق بودجههایی از دولت درخواست میکنند.
«خبرنامه دانشجویان ایران» در سلسله گزارشهایی قصد دارد به بررسی حضور سیاسون در هیاتهای موسس و امنای دانشگاهها و موسسات خصوصی کشور بپردازد.
«خبرنامه دانشجویان ایران» منتظر پاسخگویی افراد مشهور سیاسی معرفی شده در این گزارشها به سوالات زیر است و آمادگی خود را برای انتشار آن اعلام میکند.
دانشگاهی که بانی آن مشخص نیست
دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان عنوانی است که محمود احمدینژاد و نزدیکانش در سالهای پایانی دولت خود برای تأسیس یک دانشگاه برگزیدند تا به عنوان دانشگاهی غیرانتفاعی و غیردولتی در تهران فعالیت کند. وزارت علوم دولت دهم در سال ۱۳۹۰ اعلام کرد که این دانشگاه موفق به اخذ موافقت اصولی از شورای گسترش آموزش عالی شد. در ابتدا وعده تأسیس دانشگاهی به این نام در تاریخ ۱ آبان ۱۳۸۹ داده شد، اما چندی بعد خانه ایرانیان که دولتی یا خصوصی بودن آن مورد بحث بود درخواست تأسیس آن را ارائه کرد. محمود احمدینژاد نیز در آخرین گفتگوی تلویزیونیاش که در آخرین شب فعالیت دولت دهم اجرا شد، به معرفی دانشگاه ایرانیان پرداخت و بنیانگذاری این دانشگاه را اصلیترین برنامه کاری خود پس از اتمام دوره ریاست جمهوریاش اعلام کرد و حتی با اعلام شماره حسابی که به نام خود وی بود، از مردم درخواست کرد با واریز داوطلبانه پول به حساب بانکیاش، در این دانشگاه سرمایهگذاری کنند.
بیشتر بخوانید// دانشکده رفاه متعلق به خاندان هاشمی رفسنجانی است؟
اما با این وجود، در اولین روز بعد از پایان کار دولت دهم، شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأسیس چنین دانشگاهی مخالفت کرد. این شورا حضور اسامی فاقد صلاحیتی همچون اسفندیار رحیم مشایی و حمیدرضا بقایی را موجب این مخالفت اعلام کرد.
چگونگی موافقت شورای انقلاب فرهنگی با تأسیس این دانشگاه و اتهام استفاده از رانت که از سوی برخی منقدین مطرح شد و همچنین اتهام فساد مالی ناشی از انتقال ۱۶۰ میلیارد ریال از بودجه نهاد ریاست جمهوری در روز آخر فعالیت دولت و سایر منابع مالی و امکانات، این دانشگاه را در مظان فساد مالی قرار داد. همچنین کوچ احمدینژاد و مهرههای کلیدی دولتش به این دانشگاه پس از پایان ریاست جمهوری در کنار ابهامات و سؤالات دربارهٔ چگونگی اخذ مجوز تأسیس دانشگاه، باعث جنجالی شدن آن در تابستان ۱۳۹۲ شد.
در گزارش کامران دانشجو، وزیر وقت علوم، به کمیسیون آموزش مجلس در خصوص اعضای هیدت مؤسس دانشگاه این اسامی به رسانهها کشیده شد: مرضیه وحید دستجردی (وزیر وقت بهداشت)، علیاکبر صالحی (وزیر وقت امور خارجه)، لطفالله فروزنده (معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی دولت دهم)، ابراهیم عزیزی (معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی دولت دهم)، حمید بقایی (معاون اجرایی دولت دهم)، اسفندیار رحیممشایی (جانشین رئیس شورایعالی امور ایرانیان خارج از کشور) و محمد شریف ملکزاده (دبیرکل شورایعالی امور ایرانیان خارج از کشور).
انتشار این اسامی در همان زمان این سؤال را مطرح کرد که حضور هفت عضو کاملاً دولتی در یک مؤسسه غیردولتی، آیا به هدف رانتخواری انجام شده است؟
محمود احمدینژاد، رئیس دانشگاه، در احکام جداگانهای مسئولان این دانشگاه را منصوب کرد: سید شمسالدین حسینی (رئیس مجتمع اقتصادی و مالی)، محمدرضا شمس اردکانی (رئیس مجتمع علوم پزشکی)، عبدالرضا شیخالاسلامی (رئیس مجتمع فنی و مهندسی)، حمید بقائی (معاون پشتیبانی) و بهروز مرادی (معاون طرح و برنامه و نمایندگیهای دانشگاه).
مشایی باز هم برای احمدینژاد مشکلساز شد
شورایعالی انقلاب فرهنگی در اولین روز پس از پایان کار دولت دهم، اعلام کرد که با تأسیس این دانشگاه موافق نیست و علت آن نیز حضور اسامی اسفندیار رحیممشایی و حمیدرضا بقایی در فهرست اعضای هیئت مؤسس دانشگاه است؛ زیرا بر اساس مقررات وزارت علوم، هر دانشگاه غیرانتفاعی باید ۷ تا ۸ عضو هیئت علمی داشته باشد. این مؤسسات موظفند در چارت سازمانی خود، از ۳ عضو هیئت علمی با مرتبه استادیاری به بالا و یک روحانی واجدالشرایط بهره ببرند؛ بنابراین اسفندیار رحیممشایی که هماکنون دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بینالملل دانشگاه پیامنور میباشد، فاقد صلاحیت عضویت در هیئت مؤسس دانشگاه است.
بیشتر بخوانید// دانشگاه ارشاد؛ دانشگاهی متعلق به جریان چپ قدیمی
دانشگاه ایرانیان و دولت روحانی
اندکی پس از تحلیف ریاست جمهوری حسن روحانی و پایان عملی دوران ریاست جمهوری احمدینژاد مشخص شد که در روز ۱۳ مرداد، یعنی روز تحلیف حسن روحانی، موجودی حساب این دانشگاه از ۱۲ میلیون تومان به ۱۶ میلیارد و ۱۲ میلیون تومان رسیده است. این افزایش ناگهانی بودجه دانشگاه ناشی از واریز یک فقره چک به مبلغ ۱۶۰ میلیارد ریال از ذی حسابی نهاد ریاست جمهوری به حساب کوتاه مدت بانک ملت به شماره ۴۷۰۱۶۸۶۴۹۵ به نام دانشگاه غیردولتی، غیرانتفاعی جامع بینالمللی ایرانیان (یعنی همان حسابی که شماره آن برای اطلاع عمومی منتشر شد) بود.
به نوشته وبگاه آینده آنلاین، «آنطور که از سندهای منتشرشده پیداست حساب مذکور در تاریخ ۱۰ مرداد افتتاح شده، شخصی بوده و فقط محمود احمدینژاد و حمید بقایی امکان برداشت و بستن آن را دارند. سهمالشرکه هرکدام از این دو نفر، ۵۰درصد موجودی حساب، جهت «تأمین سرمایه دانشگاه غیردولتی غیرانتفاعی جامع بینالمللی ایرانیان» ذکر شده است… روز پنجشنبه بقایی چند بار به بانک ملت شعبه فلسطین شمالی مراجعه میکند تا ۱۶میلیاردتومان را از حساب مذکور خارج کند، اما رئیس شعبه بنا به توصیه شفاهی برخی نهادهای مسوول، خواستار بررسی بیشتر میشود. در پی این مسئله، حمید بقایی با مسوول پرونده ۱۶میلیارد در نهادهای مسوول تماس گرفته و با لحن خاصی میخواهد تا از بانک بخواهند حساب را باز کند. گفته میشود مسوولان پرونده به عباس جعفریدولتآبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران نامه نوشته و از وی درخواست کردهاند حساب متعلق به احمدینژاد و بقایی بسته شود. در صورتی که این حساب با حکم دادستانی بسته نشود، ممکن است صاحبان حساب ذکرشده بتوانند پول واریزشده از نهاد ریاستجمهوری را منتقل کنند.»
اکبر ترکان مشاور عالی حسن روحانی نیز اعلام کرد که این انتقال در روز تحلیف غیرقانونی و عمل مجرمانه بودهاست و در حال پیگیری توسط دولت روحانی است.
استفاده از ساختمان متعلق به منطقه آزاد قشم
اکبر ترکان همچنین اعلام کرد که «ساختمانی را در منطقه آزاد قشم برای دانشگاه احمدینژاد (ایرانیان) واگذار کردند که همه این تخلفات در این حیات خلوت انجام شده؛ این ساختمان از اموال منطقه آزاد است، مال دولت است به چه حسابی اجاره داده شده است؟ چرا این اموال تاراج شده است؟ مگر ارث پدرتان است؟» حمید بقایی دبیر سابق شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه کشور در نامهای به اکبر ترکان نسبت به این اظهارات واکنش نشان داد و آن را در برگیرنده اتهاماتی بیاساس و بیپایه نسبت به دوران مسئولیت وی در دبیرخانه شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه خواند و خواستار پس گرفتن این ادعاها شد.
۱- بسیاری از این افراد در مشاغل مدیریتی کلان کشور مشغول به فعالیت هستند، برخی نیز خود جزو روسای دانشگاهها و مراکز پژوهشی هستند. از سویی در سخنرانیهای خود از وضع مدیریت کشور گلهمند هستند و از سوی دیگر خود همزمان مدیریت چندین مجموعه را برعهده دارند. به راستی چگونه این افراد هم به مشاغل دولتی خود سروسامان میدهند و هم در امر آموزش فعالیت میکنند؟
۲- چرا تاکنون هیچیک از موسسات و دانشگاههای غیرانتفاعی وابسته به سیاسیون صورت وضعیت مالی خود را منشر نکردهاند تا دید چند درصد از بودجه سالانه آنها از محل بودجه عمومی کشور تامین میشوند؟
۳- بسیاری از مسئولان از کیفیت بسیار پایین آموزشی در دانشگاههای غیرانتفاعی گله دارند اما خود دست به راهاندازی چنین دانشگاههایی میزنند. هر یک از این دانشگاههای معرفی شده در رتبهبندی علمی چه وضعیتی دارند؟
۴- در حالیکه به گفته محمدحسین طیرانی، نایب رئیس اتحادیه دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی، تاکنون چندین دانشگاه و موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی در سراسر کشور تعطیل شده است، مراکز وابسته به سیاسیون چگونه و از چه راهی سودآوری دارند که در این شرایط نیز به فعالیت خود ادامه میدهند؟
* گزارش از سعید درویشی