وقتی صحبت از ازدواج دانشجویی میشود، شبکهای از اتفاقات زنجیره به هم در ذهن شکل میگیرد که قطعا برای تحقق این زنجیره هنوز یکسری اقدامات جامع و مرتبط به هم شکل نگرفته است و این موارد را از آموزش گرفته تا مهارتهای قبل از ازدواج شامل میشود، که هم ناظر به ارتباط یک زوج بعد از ازدواج خواهد بود و حتی مهارتهای لازم برای کسبوکار معیشت در این بسته باید دیده شود تا مساله ازدواج، شغل، مسکن، آموزشهای لازم برای تربیت فرزند برطرف شود. اگر منظور از ازدواج دانشجویی این مجموعه است، طبیعتا باید اعلام کنیم یک نظام کامل متصل به هم تدوین نشده و اقدامات عملیاتی ناظر به همه این اجزا شکل نگرفته است.
ما با توجه به ظرفیتی که در دانشگاهها داریم، اجازه دادهایم بعضی دانشگاهها و دفاتر نهاد این پازل را تکمیل کنند. مثلا بعضی دانشگاهها، اساسا دفاتر خانوادهمحور شدهاند، یعنی به بهانه ورود به آسیبهای اجتماعی، درصدد هستند مهارتهای لازم را به دانشجویان و حتی کسانی که در مرحله ازدواج نیستند آموزش بدهند، اما این اتفاقات در زندگی زوج تاثیرگذار است. چون قطعا آسیبهای اجتماعی در شکلگیری خانواده و پایداری خانواده موثر است، یا بعضی از دفاتر ما وارد مرحله همسانگزینی یا همسرگزینی شدند که این موضوع یا براساس روشهای سنتی است یا براساس معیارهای علمی امروز با فرآیندهای اطمینانبخش و هدف هم این است که بتوانند این اختلالی که در موضوع همسرگزینی است بهبود بخشند و جایگزینی سالم و سازنده در محیطهای دانشگاهی تعریف کنند. باز هم تاکید میکنم هنوز در کشور یک برنامه جامع در حوزه ازدواجهای دانشجویی نداریم. درصدد هستیم تجربیات موفق در دانشگاههای موفق را جمعآوری کرده و در حد ملی در فضای دانشگاه یک نظام ارزشمند تعریف کنیم.
مثلا بعضی دانشگاهها توانستهاند با استفاده از تکنولوژی فضای مجازی و تیمهای روانشناس، فرآیندی را تعریف کنند که یک فرد بتواند در کمترین زمان ممکن با اطمینانبخشترین معیارها، همسر مناسب خود را در یک محدوده قابلانتخاب شناسایی کند، بدون اینکه به حیثیت یک شخص لطمه بخورد، یا بعضی از دفاتر ما با استفاده از خوابگاههای متاهلی، یا صندوق رفاه دانشجویی با وامهای عمومی به دانشجویان اقدام به کمک به این امر کردهاند. بعضی از دیگر دفاتر، مثلا در مساله مهارتهای کسبوکار در تکمیل مساله ازدواج ورود پیدا کردند و بیتفاوت نبودند. الان یکی از دغدغههای دانشجوی ما، عدم مهارت در تامین معیشت زندگی است که اگر دانشگاه بتواند این مهارت را فراهم کند، دانشجو میتواند بخشی از مشکلات خود را برطرف کند. در دیگر دفاتر ما، با استفاده از ظرفیتهای بومی و محلی از جمله ارتباط با کارخانهها، شرکتهای دانشبنیان، مراکز رشد و... توانستهاند بخشی از این حلقه را برقرار کنند. آن چیزی که به صورت متمرکز 22 سال است تحت عنوان «همسفر تا بهشت» برگزار میشود، یک حلقه از این پازل است که آنجا بتوان با استفاده از یک ستاد متمرکز با دانشجویان روی این مساله به گفتوگو پرداخت. پس اگر تعریف ما از ازدواج دانشجویی، آن تکلیف کلان است، خود یک بخش خاصی میطلبد. اما اگر منظور این بخش متمرکز 22 ساله است که در بین افکار عمومی به همسفر تا بهشت جا افتاده است، این یعنی آموزشهای پس از ازدواج برای پایدار ماندن زندگیهای زوجین است.
عمده این طرح، آموزش مهارتهای لازم و حداقلی برای پایدار شدن ازدواج دانشجویی است که بخشی از این آموزشها لزوما نمیتواند همه دادههای مهارت زندگی را تامین کند، چون زمان آموزشها، زمان کوتاهی است. اما نتیجه این آموزشها این است که حداقلیها را کسب میکند و در تغییر در رویکردهای آن در زندگی مشترک تاثیرگذار است. دانشجوی ما آنجا با برخی از سرفصلها آشنا میشود و متوجه میشود که آموزش در پایداری ازدواج موثر است؛ یعنی یک دانشجو در ادامه زندگی هرجا به مشکلی برخورد کرد، با رویکرد آموزشمحور سعی میکند مشکل خود را حل کند و بیگدار به آب نخواهد زد. بهطور طبیعی حتی اگر نخواهیم بررسی آماری کنیم، هر ذهن منصفی میتواند بپذیرد که آمار طلاق در یک چنین ازدواجی که این نگاه در ذهن شکل گرفته، بسیار کمتر است.
22 سال اخیر.
آمارها را از ثبت احوال از سال 90 تا 97 در آخرین پایش گرفتهایم. مواردی داشتیم که پدر و مادر یک زوج در این طرح شرکت کردهاند و خود دانشجو نیز در این طرح شرکت میکند.
بله، این مهارت حتی شامل مسائل زناشویی هم میشود. براساس دادهها، موارد زیادی از طلاق در جامعه ما مربوط به سواد مسائل جنسی است و معمولا مراکز سالم، علمی و معتبر برای تامین این آموزشها نداشتهایم و معمولا جوانان ما در مقابل این سوالات که قرار میگیرند، به مسیرهایی سوق پیدا میکنند که غلط است.
آن چیزی که در طرح همسفر تا بهشت است، در همان بازه سهروزه جای میگیرد که هر کدام از اینها در قالب 20 کاروان به مشهد میروند. البته دفاتری که توانایی داشته باشند، این طرح را در طول سال انجام میدهند و آموزشهای متنوع و متعددی را برگزار میکنند که از مسائل قبل از ازدواج و آسیبهای اجتماعی گرفته تا کسبوکار و توجه به مسائل اقتصادی را پوشش میدهد.
امسال نسبت به اصل آموزشها و رویکردها با توجه به بازخوردی که گرفته بودیم تغییرات بنیادین ندادیم، اما سرفصلهای جدیدی را در تکمیل موضوعات قبل به اساتید دادهایم و اساتید هم رویکردهای خود را بهروزتر کردهاند. تغییرات در جوانان نیز ملزم میکند اساتید خود را در محتوا و روش بهروز کنند. امسال یکی از سالهایی است که موضوعات بهروزتر هستند؛ هم محتوا تغییر کرده و نحوه اجرا نیز تغییر کرده است. حتی بعضی محتواها را در قالب موضوعات هنری از جمله تئاتر درآوردهایم. یک تفاوت دیگر هم، بهرغم اینکه شاهد کاهش جمعیت هستیم، این است که ظاهرا رشد ازدواج کاهش یافته، اما با اهتمامی که صورت پذیرفته، آمار مراجعه به طرح همسفر تا بهشت کاهش پیدا نکرده است. احساس من این است که نسبت به دو سال گذشته تعداد بیشتری از زوجهای جوان را در این طرح شرکت دهیم.
تا الان نزدیک به 10 هزار زوج، یعنی 20 هزار نفر شرکت کردهاند. از این مقدار 16 هزار نفر، ثبتنام را قطعی کردهاند. اگر کسانی که قطعی کردهاند، در طرح شرکت کنند، نسبت به سال قبل 3000 زوج افزایش داشتهایم که در قالب کاروان حضور پیدا کردهاند. کاروانها در قالب دو شب و سه روز است که سعی شده از هتلهای خوبی استفاده شود تا این عزیزان در کنار آموزش، ماهعسلهایی بهیادماندنی داشته باشند.
شرط اولیه این بود که عدهای از یک بازه زمانی حضور پیدا میکنند و عدهای هم جاماندگان سال قبل بودهاند. تقریبا کسانی که طی دو سال اخیر ازدواج کردهاند، میتوانستهاند در این طرح حضور داشته باشند. حتی یکی از زوجین که دانشجو بوده است، برای پذیرش کفایت میکند. ما تاکنون 22 کاروان در نظر گرفتهایم و 10 کاروان دیگر نیز قابل پیشبینی برای 14 هزار نفر هستند. جمعبندی این است که بین 14 هزار تا ۱۷هزار زوج در این دوره حضور پیدا خواهند کرد، که از آمار سال گذشته هم بیشتر بوده است. اینکه ما میگوییم افزایش یافته، به این معنی نیست که تنها ازدواج دانشجویی افزایش پیدا کرده است
این هدیه حدود هفت سال است تغییر پیدا کرده. در گذشته اهدای سکه صورت میگرفت، ولی به نظر میرسد آموزشهای مهارتی در این سطح نبوده است. البته به علت مسائل اقتصادی و منابع مالی طبیعی است که این هدیه تغییر کند.
ما بررسی نکردهایم که قبل و بعد از قطع سکه، آمارها به چه صورت بوده است، ولی دورهای که آمارها قابلتوجه بود، شامل زمانهایی است که ما به دانشجویان سکه نمیدادیم. البته آمار ازدواج قطعا نسبت به سالهای قبل کمتر شده که این مساله ارتباطی به دانشجویی بودن یا نبودن ندارد و شرایط اجتماعی و ترکیب جمعیتی و اقتصادی باعث این کاهش شده است. البته اتفاقی که امسال افتاد، باعث رشد بیشتر شد و اگر مستمر ادامهدار باشد و دفاتر بیشتر درگیر شوند، این آمار بیشتر میشود.
بخشی از این آمار، میتواند متاثر از جمعیت دانشجویی در یک استان باشد. طبیعتا استان تهران به جهت جمعیت دانشجویی، میتواند بیشتر ازدواج دانشجویی داشته باشد. البته باید تا پایان طرح ایستاد و بعد از جمعبندی این آمار را ارائه داد.
اگر بخواهیم نیازهای لازم برای ازدواج را برشماریم؛ یکی نیازهای نرمافزاری است و دیگری سختافزاری. نرمافزاری به معنی آموزشها و مهارتهای لازم برای زندگی زناشویی است، سختافزاری هم مساله اشتغال و همچنین بحث مسکن را دربر میگیرد. اشتغال اولویت بالاتری برای ما دارد، اما بحث اشتغال خارج از توان ما است و ما نهایتا در آموزشهای کسبوکار کمک میکنیم. در بخش مسکن البته میشود با استفاده از ظرفیتهای موجود از خوابگاههای متاهلی و خیرین استفاده کرد که حداقل در سالهای اول زندگی مشترک مانعی وجود نداشته باشد. البته موانعی دیگر از جمله آسیبهای اجتماعی در این بین میتواند موانعی برای زوجین ایجاد کند.
آنچه وجود دارد این است که اگر امروز در جامعه ما گاهی اوقات ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی و حتی سیاسی میبینیم، آن دال مرکزی همه مسائل که تاثیرگذار و تاثیرپذیر است، مساله خانواده است، به همین خاطر است که هر کشور و فرهنگی که خانوادهمحور بود، منبعی برای ارزش افزوده در همه زمینهها دارد و دشمنان درصدد هستند که نقطه متمرکز آسیبرسانی خودشان را روی خانواده قرار دهند. خانواده امروز در ایران در معرض تهدید و هجمه نظام سلطه است.