آقای قالیباف احتمالا از سر دلسوزی خواسته بهعنوان یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در بین دو قطب موافق و مخالف لوایح مذکور راهحل میانهای ارائه کند و مساله کشدار شدن تایید یا رد لوایح در مجمع را بهنوعی موجه کند؛ اما به همین چند خط بالا دقت کنید تا ببینید این استدلالها کمکی به رفع مساله میکند یا گره را پیچیدهتر خواهد کرد؟
قالیباف از یکطرف برخلاف برخی سیاسیون جبهه انقلاب راهحلش خروج از انواع و اقسام معاهدات بینالمللی نیست _شاید اینجا این سوال پیش بیاید که آیا واقعا در جبهه انقلاب کسی هست که اینقدر مطلق و یکجانبه به همه معاهدات بینالمللی منفی نگاه کند یا نه؟_و از سوی دیگر میگوید پذیرفتن FATF قطعا بهنفع ما نیست. راهحل آقای قالیباف اما از این هم پارادوکسیکالتر است، کمر استدلال آنجا میشکند که قالیباف میگوید بهرغم قطعیت عدم انتفاع جمهوری اسلامی از پیوستن بهFATF، پاسخ صریح و صحیح به آن هم منافع ما را تامین نمیکند و گویا آنچه منافع ما را تامین میکند کشدار شدن مساله و تبدیل آن به دیالوگهای روزمره مردم کوچه و خیابان است. پاسخ قالیباف بهصورتمساله پیوستن به FATF نهتنها از ماجرا رفع ابهام نمیکند بلکه موضوع را غامضتر هم میکند، ایشان هیچ توضیحی هم نمیدهد در شرایطی که شیب تحولات و تصمیمات دشمن به سمت اقداماتی مانند تروریستی قلمدادکردن سپاه پاسداران یا عدم تمدید معافیتهای خرید نفت از ایران است، حواله دادن ماجرا به گذشت زمان چه کمکی به تصمیمگیری در این خصوص میکند؟
آقای قالیباف حتما حق دارد بهعنوان یک عضو مجمع تشخیص مصلحت درخصوص موضوعات مطروحه در مجمع اظهارنظر کند، اما ای کاش مشاوران قالیباف درخصوص آثار سیاسیای که بر هر سخنی از این جنس مترتب میشود هم توضیحاتی میداد و میگفت بهکارگیری منطق «هم این، هم آن و نه این و نه آن» در این فقره چه نتایج مخربی دارد و اصلا این سوال را میپرسیدند که مگر کسی از شما انتظار دارد در همه موضوعات تبیین موضع کنید؟ آن هم در موضوعاتی که بانیانش یعنی نزدیکان دولت هم از موضعگیری صریح پرهیز میکنند.
آیا میدانید با این موضع در میان منتقدان دولت در کلونی نزدیک به روحانی تعریف میشوید و در میان حامیان دولت جزء منتقدان دولت؟
قالیباف چه قصد داشته باشد در آیندهای نزدیک ورود مستقیم به عرصه سیاست داشته باشد و چه بخواهد بهعنوان لیدر سیاسی ادبیاتی و گفتمانی را نمایندگی کند باید بداند آنچه درخصوص FATF گفت دقیقا تکرار همان مدل ادبیاتش در انتخاباتهای شکستخورده سهگانه است. به جملات بالا رجوع کنید، منطق ساختهشده بهجای آنکه گره داستان را باز کند و از منظر منافع ملی میان دو طیف مخالفان و موافقان FATF همگرایی ایجاد کند، گره داستان را کورتر کرد و منتقدان و موافقان را هم ناراضیتر!
قالیباف در انتخابات 84 در حالی که بهطور طبیعی بدنه قابلتاملی میان طیف ارزشی داشت با هدف جلب آرای میانه به سبک خاصی از تبلیغات روی آورد؛ تبلیغاتی با هدف جلب آرای خاکستری و اصلاحطلب، اما آنچه در عمل اتفاق افتاد دفع بخشی از همان بدنه ارزشی بود، بدنهای که با رای متمرکز به احمدینژاد در انتخابات متکثر 84 او را با هاشمی به دور دوم فرستاد و احتمالا هرکس در آن انتخابات در دور دوم قطب مقابل هاشمی بود، انتخابات را میبرد.
قالیباف در انتخابات 92 بهنوعی دیگر ناپختگی سیاسی کرد و در حالی که مزیت نسبی اصلیاش ادبیات کارآمدی بود که در عملکرد شهرداری تهران ظهور و بروز یافته بود، سعی کرد به شکلی ناپخته به بدنه رای آزادی اجتماعی هم ورود کند و با طرح نابجای مساله کوی دانشگاه چنان رکبی خورد که یکی از کمشانسترین افراد حاضر در انتخابات رئیسجمهوری شد.
این اشتباه در انتخابات 96 به نوع دیگری تکرار شد و در حالی که به درست یا غلط بخشی از افکارعمومی درگیر بحث املاک نجومی در شهرداری بود اینبار بهجای تمرکز بر ادبیات پیشرفت، به سمت عدالت اجتماعی رفت.
همانطور که اشاره شد، قالیباف بهواسطه عملکرد قابلتوجه در نیروی انتظامی و شهرداری تهران ظرفیت بالایی در حوزه ادبیات کارآمدی و گفتمان پیشرفت به حساب میآید و بهواسطه این کارنامه از بسیاری از سیاسیون جبهه انقلاب ظرفیت بالاتری برای ارتباطگیری با طبقه متوسط جامعه دارد، این ظرفیت به شکل مستقیم یا غیرمستقیم میتواند در صحنههای مختلف اجتماعی_ سیاسی فعال شود، لطفا با مشورتهای غلط این ظرفیت را هدر ندهید.
فلاشبکی به آخرین دربی تهران بزنیم، استقلال بازی را بهتر شروع میکند اما گل نمیزند و حتی روی یک غافلگیری گل میخورد. در اواخر نیمه اول داور یک پنالتی برایشان اعلام میکند، بهترین فرصت برای جبران نتیجه و بالاترین ظرفیت برای برگشتن به بازی، اما فرشید اسماعیلی بازیکنی که قرار نبوده پنالتی را بزند پشت توپ میایستد و در حرکتی نمایشی توپ را به آسمان میزند. چیپ فرشید اسماعیلی پنالتی استقلال را به سانتر و تقریبا هیچ تبدیل میکند. اسماعیلی در جامحذفی هم پنالتی خراب کرد و استقلال حذف شده بود. دقت کنیم، پنالتیهایمان را سانتر نکنیم.