تاریخ انتشار: جمعه 1398/02/06 - 11:38
کد خبر: 309796

رضا مشتاقی

چرا تختی ناامید سینما را گرم نکرد؟

چرا تختی ناامید سینما را گرم نکرد؟

تختی به همه کمک می‌کند، حتی به پیرمردی که عشق پیری‌اش جنبیده و با پولی که از تختی می‌گیرد مزاحم پیرزنی می‌شود. بی‌منطق کمک می‌کند، گداپروری می‌کند و به جوانی که برای کمک گرفتن نزد او آمده کت و شلوارش را هم اهدا می‌کند.

خبرنامه دانشجویان ایران: رضا مشتاقی// 1- یک ‌ماه از اکران «تختی» بر پرده‌های سینما گذشته و شکست فیلم در گیشه و دیده ‌نشدن آن محرز شده است. تختی نه‌تنها روی سکو نرفت بلکه به‌طرز حیرت‌انگیزی در میان هفت فیلم اکران نوروزی آخر شد و حتی از  فیلم سینمای کودک نیز در گیشه شکست خورد. در چون و چرای این شکست بسیار سخن گفته‌اند و این متن دیگر سودای پرداختن به آن را ندارد. برخی مردم را ملامت کرده‌اند که «بدان حد سقوط کرده‌اید که به فیلم اسطوره‌ خود بی‌توجهی می‌کنید و رو به فیلم‌های مبتذل می‌آورید»، گروهی دیگر ضعف فیلم را باعث فروش پایین آن دانسته‌اند و عده‌ای نیز بر این عقیده‌اند که بی‌توجهی مسئولان و تعداد کم سانس‌های اختصاص‌یافته به فیلم و تبلیغات ناکافی باعث این شکست شده است. این نگاشته نه‌تنها به‌دنبال یافتن دلایل شکست «تختی» در گیشه نیست، بلکه با رضایت از واکنش سرد مخاطبان سینما به فیلم و دیده‌نشدن آنچه از اسطوره‌ ایران معاصر روی پرده‌ نقره‌ای به نمایش درآمد، نوشته می‌شود. همین اول کار هم خیال‌تان را راحت ‌کنم که این موضوع ارتباطی با بحث خودکشی تختی ندارد؛ در آن مورد هم بسیار گفته‌اند و قصد تکرار مکررات را نداریم.

2- آنچه باعث می‌شود نگارنده از دیده‌نشدن تختی خشنود باشد، روایتی است که توکلی از تختی ارائه می‌دهد. روایت می‌تواند کاری کند که از دست هیچ جلوه‌ ویژه و ابردکور و فیلمبرداری ماهرانه‌ای برنمی‌آید. روایت می‌تواند سردترین روزهای زمستان‌ را نیز حرارت ببخشد؛ گیشه که جای خود دارد. روایت فیلم از تختی می‌توانست بیرون سالن‌های سینما میان تماشاگران بالفعل و بالقوه‌ فیلم به چرخش دربیاید و تماشاگرانی را که به‌دنبال روایتی برای تاب‌آوری در این روزهای سختند در جست‌و‌جوی نور امید به سالن‌های تاریک سینما بکشاند و فیلم را –و شهری را- نجات دهد. روایتی از همان جنس دم گرم نقال «خوان هشتم» اخوان‌ثالث که بعد از آنکه می‌گفت «چه سرمایی! چه سرمایی!» و «بیرون تیره بود و سرد، همچون ترس» خبرت می‌کرد که قهوه‌خانه بیش از آنکه از «دود و دم و سماور و چراغ و کپه‌ آتش» گرم باشد، از «دم نقال» گرم و روشن است. روایت «تختی» می‌توانست سالن‌های سینما را گرم و روشن کند و مردم را پای پرده‌ نقره‌ای بکشاند تا دمی دور باشند از سرمای دنیای واقعی و بعد با همان حرارت بروند و این زمستان را تاب بیاورند، اما نتوانست و این فرصت طلایی را سوزاند.

3- منظور از زمستان، وضعیت اقتصادی و اجتماعی کنونی جامعه‌ ایران و فشاری است که بر مردم وارد می‌شود و بر هیچ‌کس پوشیده نیست. در چنین شرایطی، وجود یک روایت امیدبخش و راهنما برای گذار از این وضعیت بیش از هر زمان دیگری لازم است؛ روایت «تختی» می‌توانست این نقش را بازی کند. تختی را می‌توان به جرات تنها اسطوره ایران جدید دانست که نه در سیاست و نه در میدان جنگ با دشمن خارجی، که با کنشگری در عرصه‌ اجتماعی بدل به اسطوره ایرانیان شده است. اولین طلایی ایران در المپیک نه با مدال‌های زرین و سیمین و نه با نام ثبت‌شده در تالار‌های افتخار فدراسیون جهانی کشتی، که با خاطره‌ جوانمردی، مردم‌دوستی و بزرگ‌منشی‌اش به جهان‌پهلوان همیشگی ایرانیان بدل شد. قهرمانی که میان فقر و مشکلات و در یکی از سیاه‌ترین برهه‌های تاریخ ایران –دوران پس از کودتای 28 مرداد که به قول اخوان‌ثالث «زمستان» بود- سر برآورد و درخشید و بدل به امید و دل‌خوشی هموطنانش شد. توکلی می‌توانست با روایتی از تختی بازهم او را به‌عنوان الگویی برای به سلامت بیرون آمدن از این دوره‌ سخت بازآفرینی کند، اما نه‌تنها در این کار موفق نبود، بلکه روایتی از تختی ارائه داده است که جا باز کردن آن در تصورات و تفکرات ایرانیان می‌تواند جامعه‌ ایرانی را رو به نابودی ببرد و همین موضوع، نگارنده را از شکست تختی در گیشه خوشحال می‌کند.

4- تختی در فیلم گیج است. شمایلی از یک «فارست ‌گامپ» دارد اما به‌مراتب سردرگم‌تر. فارست‌ گامپ عاشق جنی بود، این را می‌دانست و دست و پا می‌زد تا شرایط را برای رسیدن به محبوبش مهیا کند. تختی توکلی برعکس فارست گامپ نمی‌داند چه می‌خواهد. معلوم نیست چرا به دختر هم‌محله‌ای که به ‌نظر می‌آید به او علاقه‌مند است و او هم بی‌علاقه‌ به او نیست، محلی نمی‌گذارد تا دست آخر دختر ناامید از او راهی خارج از کشور ‌شود. معلوم نیست چرا همین تختی که علاقه‌ای به وارد شدن در یک رابطه‌ عاشقانه نشان نمی‌دهد، به‌یک‌باره با دختری ازدواج می‌کند، آن‌ هم تنها به این دلیل که عکس آن دو را در کنار هم در مجلات منتشر کرده‌اند. فیلم نمی‌گوید چرا همین تختی که امید مردم است، در ماجرای ازدواج خود، خانواده و مادرش را کنار می‌گذارد و یک «کهن‌الگوی» انتخاب بین همسر و مادر را زنده می‌کند. تختی در فیلم توکلی گیج است اما این مهم نیست. یک قهرمان گیج نهایتا ناتوان از اثرگذاری است اما راه و رسم تختی توکلی اثری مخرب بر جامعه‌ ما خواهد داشت.

5- در شرایط کنونی و در مواجهه با خیل فقرا، محرومان، حاشیه‌نشین‌ها و آسیب‌دیدگان اجتماعی دو رویکرد برای کسانی که قصد کنشگری دارند موجود است؛ فعالیت اجتماعی و کار خیریه‌ای‌. در فعالیت اجتماعی کنشگر سعی می‌کند تغییری در جامعه ایجاد کند، ساختارها را اصلاح کند، نابرابری و دیگر عوامل موثر را برهم زند و در زندگی اشخاصی که درگیر آسیب هستند، تغییر بنیادین ایجاد کند. در کار خیریه‌ای «تغییر» اهمیت چندانی ندارد. شما صرفا به‌دنبال آن هستید که محرومان با دریافت کمک از سوی شما وضع بهتری داشته باشند، غذای بهتری بخورند و لباس بهتری بپوشند. در این فعالیت هدف از بین رفتن محرومیت نیست، قابل تحمل‌ شدن محرومیت است و از آن مهم‌تر، تشفی احساسات. در کار خیریه‌ای، خیر احساس خوب کمک‌کردن و انجام وظیفه دارد و محرومی که به او کمک شده نیز ‌انگیزه‌ خود را برای اعتراض و تغییر وضع موجود از دست می‌دهد و گاه عزت نفس و کرامت انسانی خود را نیز در این مسیر تقدیم می‌کند. خیریه‌ها بهترین ابزار حفظ وضع موجودند و تختی در این فیلم یک خیریه‌ تمام‌عیار است.

6- تختی به همه کمک می‌کند، حتی به پیرمردی که عشق پیری‌اش جنبیده و با پولی که از تختی می‌گیرد مزاحم پیرزنی می‌شود. بی‌منطق کمک می‌کند، گداپروری می‌کند و به جوانی که برای کمک گرفتن نزد او آمده کت و شلوارش را هم اهدا می‌کند. رو می‌زند و برای دیگران کار پیدا می‌کند اما کارآفرینی نمی‌کند، حتی کسب‌وکار خودش را هم با کارهای خیریه‌ای‌ به نابودی می‌کشاند. در ازدواج هم از الگوی «ناجی» که از الگوهای اشتباه و خطرناک در روابط عاطفی‌ است، پیروی می‌کند و دلیل ازدواجش را نه علاقه، بلکه حفظ آبروی دختری که عکسش میان مردم منتشر شده است عنوان می‌کند. تختی توکلی کنش اجتماعی ندارد، می‌توانست داشته باشد اما ندارد؟ بله، صدالبته که بله. تختی عضو شورای مرکزی جبهه‌ ملی بوده، اهل مطالعه و دغدغه‌مند در امور سیاسی و اجتماعی بوده و می‌کوشیده فعالیتی در جهت تغییر اساسی داشته باشد. از این چهره‌ تختی در فیلم چه می‌بینیم؟ بوسیدن قاب عکس مصدق و اهدای انگشتر به آیت‌الله طالقانی؛ کاری که هر مرد عامی هم می‌تواند انجام دهد. در خاطرات مضبوط است که تختی در بازدیدهایی که از دانشگاه تهران داشته از آنجا به‌مثابه «قبله‌ای که می‌تواند حال و روز این مردم سیه‌روزگار را تغییر دهد» یاد کرده است. از این نگاه ریشه‌ای و امیدوار در فیلم چه می‌بینیم؟ برادر تختی می‌گوید «رفتی تو دانشگاه روضه خوندی» بی‌‌آنکه گفته شود تختی در دانشگاه چه گفته و مخاطب عادی بفهمد تختی چه نگاه فعال و عمیقی در این مورد داشته است. به این صورت است که توکلی فرصت‌هایی را که برای ساخت یک روایت موثر برای تغییر ایران امروز داشته است، می‌سوزاند و یک «خیریه» از اسطوره‌ ایران معاصر می‌سازد.

7- نگاه خیریه‌ای هیچ‌وقت نمی‌تواند تغییری در جامعه ایجاد کند. بخش اندکی از ثروتمندترین و فقیرترین افراد جامعه را راضی نگه می‌دارد که در میان‌مدت و درازمدت تثبیت و افزایش محرومیت و نابرابری را در پی دارد. خیریه نه‌تنها منابع مادی، بلکه میل به تغییر را هم تلف می‌کند. گسترش نگاه خیریه‌ای در کنار افزایش مال‌سازی، بی‌ارزش شدن پول ملی و کاهش حمایت‌های رسمی از کارگران، قطعات پازلی را تکمیل می‌کند که استحاله‌ کامل ایران از ارزش‌های انقلابی، اسلامی و انسانی‌اش را در پی دارد. در دیگر کشورها در زمانه شداید کوشیده می‌شود روایتی ایجاد و اسطوره‌ای آفریده شود –حتی اگر این اسطوره ابرقهرمانی فانتزی باشد- تا به مدد یادآوری آن در افکار عمومی، گذر از مشکلات ممکن شود. توکلی نه‌تنها چنین استفاده‌ای از اسطوره‌ ایران در فیلم پرخرج خود نکرده، بلکه با چشم‌پوشی کردن از برخی مختصات تختی، روایتی را ساخته که کاملا در تضاد با منافع جامعه‌ ایران است. به همین خاطر نگارنده از شکست آن در گیشه و دیده‌نشدنش خوشحال است. آن قصه که اخوان می‌گفت «روکش تابوت تختی‌هاست»، مردم را بعد از شنیدنش «با دلی دردآشنا و انده اندوده و به‌خشم‌آغشته و بیدار» می‌شد جست. تختی توکلی این قصه را ندارد.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
با شاهکار مهندسان ایرانی در سریلانکا آشنا شوید
فرودگاهی در ایران برای خواستگاری! +عکس
همسر سید مصطفی خمینی درگذشت
بستری شدن آیت الله شیرازی در بیمارستان
نیروی دریایی ارتش به داد سیل زدگان سیستان و بلوچستان رسید +فیلم
پشت پرده سفر محرمانه ۲ مقام نظامی و امنیتی اسرائیلی به قاهره
رهاسازی آب به سمت دریاچه ارومیه
یک تاکسی پر از گلهای تازه
تقدیر از رزمندگان عملیات حمله به اسرائیل
توماج صالحی حتما اعدام نمی شود اما...
به اسرائیل کمک می‌کنیم تا با حملات ایران مقابله کند
عملیاتی که صهیونیست‌ها را مضحکه تمام جهان کرده است
بارندگی‌های فراگیر اردیبهشتی تا کی ادامه دارد؟
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
ایران دفعه بعد، ۳ هزار موشک و پهپاد به اسرائیل می‌زند، یا ۳۰ هزار؟
استعفای ناگهانی فرمانده یگان «اشباح» ارتش اسرائیل
بحران‌زده ترین قاره جهان از نظر بلایای طبیعی کجاست؟
دعوای کارشناسان ضدایرانی روی آنتن زنده!
حمله یمن به ناوشکن آمریکایی و کشتی اسرائیلی +جزئیات
پیام مهم سفر رئیسی به پاکستان و سریلانکا در این مقطع
امام جمعه سابق دار فانی را وداع گفت
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top