به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ چند روز پیش بود که جمعی از تشکل های دانشجویی در نامه ای خطاب به مسئولین دانشگاه آزاد خواستار بررسی نحوه تدوین گری تاریخی دانشگاه آزاد توسط عبدالله جاسبی شدند. کمتر کسی مانند جاسبی در دهه هشتاد مانند جاسبی مورد انتقاد تشکل های دانشجویی قرار گرفته است و حال دوباره نام جاسبی بر سر زبان ها افتاده و شاید این موضوع چندان بی ربط به حضور جاسبی در برنامه تلویزیونی اختیاریه نباشد.
شاه کلید جاسبی در برنامه اختیاریه، واژه «ابداً» بود. او ابداً زیر بار ماجرای تحقیق و تفحص، زمین های مشکوک به غصبی بودن واحد علوم و تحقیقات تهران دانشگاه آزاد نرفت و حتی حاضر نشد تا ذره ای از مسئولیت حادثه دلخراش سقوط اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات را بر عهده بگیرد و در تاکید بر این که همه دانشگاه های برتر دنیا بر سر کوه ها بنا شده اند، جانمایی این دانشگاه را هم درست خواند، ای کاش مجری این برنام از جاسبی میخواست تا نام دو دانشگاه که در بلندی احداث شده اند را نام ببرد.
هر چند جاسبی در این برنامه همه چیز را انکار کرد اما مدیریت 30 ساله جاسبی بر دانشگاه آزاد حکایت ها فراوانی دارد:
رئیس خود خوانده دانشگاه آزاد
محمدحسن شجاعیفرد پیرامون نحوه تکیه زدن جاسبی بر مسند ریاست دانشگاه آزاد گفته است: آقای هاشمی گفته بودند "بروید یک مسئول پیدا کنید!"، گفتیم "یعنی همان رئیس؟" گفتند "بله، رئیس انتخاب کنید. بعد او بیاید روی آئیننامهها کار کند که هیئت امنایی باشد یا نباشد". گفتیم "خیلی خوب". وقتی که از اتاق آقای هاشمی بیرون آمدیم ما چهار نفر آمدیم دفتر دکتر جاسبی (ایشان معاون نخست وزیر و دبیرکل امور استخدامی بود.) دکتر جاسبی گفت "حالا رئیس میخواهیم چکار کنیم؟ خودم رئیس!".
من گفتم "شما که نمیشود، اینهمه در نهاد نخست وزیری گرفتاری دارید". خلاصه ایشان چندین استدلال متفاوت آورد که "اگر من رئیس بشوم بهتر است". ما هم چندین استدلال مقابل آوردیم که صحیح نیست. بالاخره وقتی دیدیم ایشان اصرار دارد من و آقای دکتر سرورالدین خداحافظی کردیم. گفتیم "ما دیگر نمیآییم".
فردی که این شیوه بتواند مدیریت دانشگاه آزاد را بر عهده بگیرد نباید انتظار داشت تا به راحتی در برابر انتقادات کوتاه بیاید.
چالش با تشکل های دانشجویی
دهه هشتاد زمان چالش اصلی تشکل های دانشجویی با جاسبی بود. گسترش بی حد و حساب رشته های دانشگاهی و نگاه پولی به دانشجویان و اعلام وقف دانشگاه آزاد از جمله انتقادات تشکل های دانشجویی به مدیریت دانشگاه آزاد بود. دانشگاه آزاد توانسته بود تا در دوران اوج تقاضای ورود به دانشگاه در دو دهه 70 و 80 درآمد هنگفتی از طریق رشته های دانشگاهی به دست آورد و همین پول ها باعث شد تا شاهد برخی تخلفات مالی باشیم.
همین موضوعات باعث ایجاد چالش میان چجنبش دانشجویی و مسئولان دانشگاه آزاد شد، در این میان اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل سعی کرد تا به دوران مدیریت جاسبی به عنوان کسی که در این سال ها توانسته است با انحصار قدرت عده زیادی را به خود وابسته نماید مقابله کند.
تحقیق و تفحص
تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد یکی از مواردی است که با ممانعت دانشگاه و تلاش دانشجویان برای به ثمر رسیدن آن تلاش می کردند. سلیمی نمین در این مورد گفت: در سال 1383 مجلس یک طرح نظارتی را بر سیستم آموزش عالی از جمله دانشگاه آزاد تصویب کرد و این طرح در سال 84 قبل از روی کار آمدن آقای احمدینژاد کلید خورد ولی با موانع جدی مواجه شده بود تا جائیکه مجلس به ریاست آقای حدادعادل رسما اعلام کرد که این قضیه مسکوت و متوقف شده است.
یکی دیگر از اتفاقاتی که زنگ خطر مهمی به شمار میرفت و نشان دهنده ارتباطات پر مسئله با کانونهای قدرت در جاهای دیگر بود، کاندیداتوری آقای جاسبی در انتخابات ریاست جمهوری است که هزینههای بسیار زیاد مالی از منابع دانشگاه آزاد خرج شد تا جائیکه این موضوع با اعتراض معاون اداری مالی وقت دانشگاه آزاد روبرو شد.
سلیمی نمین در گفت و گویی دیگر به این موضوع این چنین اشاره می کند: یعنی نماینده مجلسی که وظیفه نظارت داشت و یا کسی که وظیفه پیگیری شکایات را داشت، در این خصوص همگی نمکگیر و مدیون دانشگاه آزاد شده بودند و بر همین اساس، کسی اقدامی نمیکرد. در همان زمان ما به این نتیجه رسیدیم که آقای جاسبی در آلوده کردن مدیران، تبحر خاصی پیدا کرده است.
برای مثال یکی از مواردی که به جهت عدم همکاری مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی بررسی کامل نحوه استخدام داوطلبان عضویت در هیأت علمی دانشگاه ، امکانپذیر نگردید و تنها تعدادی محدود از پروندهها بر اساس اطلاعات ارائهشده از سوی دفتر استخدام هیأت علمی دانشگاه به هیأت تحقیق و تفحص، مورد بررسی قرار گرفتند.
وقف دانشگاه
یکی دیگر از اتفاقات دانشگاه آزاد اعلام وقف این دانشگاه توسط مسئولین بود، هاشمی با عباراتی مثل «دانشگاه آزاد ملک خداست» سعی داشت تا راه را برای وقف این نهاد آماده سازد. هر چند وقف باید از طریق مالکان صورت بگیرد اما این بار مدیران دانشگاه آزاد سعی کردند تا برای فرار از ماجرای تحقیق و تفحص، وقف دانشگاه آزاد را مطرح نمایند. این در حالی است که عده ای دیگر معتقدند تا وقف دانشگاه آزاد که با مخالفت نهادهای انقلابی و تشکل های دانشجویی روبرو بود.
از طرف دیگر گفته می شد مسئولین این دانشگاه قصد دارند تا از این طریق مدیریت خود بر دانشگاه آزاد را دائمی کنند. همین موضوع بود که دانشجویان را در مقابل سازمان دانشگاه آزاد و مجلس شورای اسلامی تجمع برگزار کرده و در مقابل آن بایستند.
جاسبی مسئول تاریخ نگاری دانشگاه آزاد
عبدالله جاسبی، مدیر سی ساله دانشگاه آزاد که از سال 61 تا 90 بر کرسی مدیریت این دانشگاه تکیه زده بود، این روزها در حال تاریخ نگاری دانشگاه آزاد است.گویا این ماجرا که فاتحان تاریخ را می نویسند در دانشگاه آزاد به حقیقت تبدیل شده است. کسی که طی این سال ها عملکردش باعث نقدهای فراوانی شده است فارغ از تمامی حواشی با داشتن امکاناتی شروع به نوشتن تاریخ به گونه ای که می خواهد شده است، جاسبی که حتی حاضر نشد کوچکترین انتقادات را در یک برنامه تلویزینی بپذیرد، چگونه می تواند به عنوان شخص بی طرف شروع به نوشتن تاریخ دانشگاه آزاد کند؟
البته برای نوشتن این تاریخ نیز نمی توان زمانی در نظر گرفت چرا که پس از چند سال از به عهده گرفتن این مسئولیت حتی یک جمله از نوشته های دکتر جاسبی در تاریخ نگاری دانشگاه آزاد نبوده ایم. گویا قرار است این مسئولیت نیز 30 سال دیگر بر عهده جاسبی باشد.
حال جمعی از دانشجویان در نامه خطاب به مسئولان فعلی دانشگاه آزاد خواستار گرفتن مسئولیت تاریخ نگاری توسط جاسبی شدند. آنها در بخشی از نامه نوشتند: «از طرفی دیگر باید گفت جاسبی با جمع آوری برخی مدیران برکنار شده دانشگاه و بکارگیری ده ها کارمند آنجا را به حیات خلوت تبدیل کرده و بیم آن می رود که آنجا به کانون فتنه های مدیریتی تبدیل کند.»
بیشتر بخوانید:جاسبی صلاحیت تدوین تاریخ دانشگاه آزاد را ندارد
جنبش دانشجویی در مقابله با جاسبی توانست به دوران سلطه او بر دانشگاه آزاد پایان بدهد، حال آیا می توان امید داشت که جاسبی به جای مسئولیت گرفتن به پرسش های سی ساله مدیریتی خود جواب بدهد.