به گزارش خبرنگار فناوری اطلاعات «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ چه خوب یا چه بد، جنگ به اصطلاحی جدایی ناپذیر از دنیای سخت افزار تبدیل شده و کنسولها نیز به تبع آن، از نسل سوم رقابت خود را آغاز نمودهاند. آتش فشان تغییرات در مهرههای اصلی این بازی طی این هفت نسل، چندین بار فوران کرده و گدازههای آن را در گذر از نسلهای متفاوت دنیای بازی مشاهده کردهایم. چه کسی است که از PS1 و دنیایی که در زمان خودش زیر و رو شد به نیکی یاد نکند؟ چه کسی است که تغییرات PS2 و Xbox را فراموش کند؟ اما در دو نسل اخیر دیگر این بازیها نیستند که تغییر میکنند. این سختافزارها هستند که بهشدت بروز میشوند و بازیهای از قافله عقب مانده را به حال خود رها میکنند. اینک جنگ کنسولها بر سر آن است که کدامیک RAM بیشتری دارد یا کدام یک بیتهای بیشتری در خود جای داده یا کدام کنسول میتواند با سرعت بیشتری فریمها را در جلوی چشمان شما تصویر کند.
هدف ما این نیست که بگوییم ارتقای سخت افزاری مهم نیست، چرا که واقعا اهمیت دارد. اما مسئله اینجاست که دیگر طلایهدارن نسل هشتم، از سخت افزار مشابهی، حداقل بر روی کاغذ، بهره میبرند. اینجاست که روی دیگری از رقابت خود را نمایان میکند. این بار نرمافزار، سرویسها و برندها هستند که نتیجه رقابت را رقم میزنند.
سرگرمی
هر چند رقابت ما بر سر کنسولهای بازی در حال اجراست، اما بازیهای ویدیویی همه آن چیزی که کنسول Xbox One بر سر آن رقابت میکند نیست. آنچه که در رونمایی از کنسول مایکروسافت به نمایش در آمد، خبر از تمرکز ویژه بر موضوعات مرتبط با مدیا و تلویزیون داشت. نکتهای که مایکروسافت بر آن اشاره دارد آن است که اگر کنسول بازی شما قابلیتهای مدیای مناسب ندارد، پس یک جای کارتان میلنگد.
شاید در نگاه اول این سونی باشد که به مایکروسافت برای استفاده از درایو بلوری پوزخند میزند. اما زمانی که به بخش مدیا میرسیم این مایکروسافت است که میتواند سونی را به باد تمسخر بگیرد. هر دو کنسول شبکههای استریم مشترک بسیاری همچون Netflix ،Crackle ،Hulu Plus ،VUDU ،Amazon Instant Video و Redbox Instant را در خود جای داده اند، اما مایکروسافت با قراردادن ویژگیها وشبکههای بیشتر همچون ESPN ،Fox Now ،Machinima ،The CW ،TED و NFL جایگاه برتر در این بخش را تصاحب کرده است. هر چند استفاده از این ویژگیها با خرید اپلیکیشنهای مخصوص هر شبکه از فروشگاه سونی میسر است و هر دو کنسول قول گسترش دامنه همکاریشان را دادهاند، اما در نقطه کنونی، مایکروسافت تجربه مدیای غنیتری را در اختیار کاربرانش قرار میدهد.
بیایید سری هم به قابلیت live TV integration در مایکروسافت بزنیم. قابلیتی که اگر نبود، شاید میتوانستیم باز هم با اندکی ارفاق دو کنسول را در بخش مدیا یکسان بدانیم. قابلیتی که یکی از سرتیترهای مایکروسافت در رونمایی از کنسولش بود که آن را با صدای بلند فریاد میزد. این قابلیت به شما کمک میکند تا به تماشای شبکههای کابلیتان در غالب رابط کاربری ایکسباکس بپردازید. شاید در نگاه اول با خود بگویید که چه قابلیت احمقانهای، اما دست نگه دارید! زود قضاوت نکنید. با استفاده از رابط کاربری مملو از آیکون ایکسباکس که با IR Blaster( که به کمک آن گیرنده را به ایکس باکس متصل میکنند)، سنسورهای جدید کینکت و خروجی HDMI همراه شده است، این قابلیت به شما داده میشود تا گیرنده خود را به کمک ایکسباکس کنترل کنید. این یعنی دستورات صوتی بدهید، از راهنمای شبکهها بهرهمند شوید، جستجوی برنامهها را استفاده نمایید و منوی دلخواه خود را ایجاد نمایید.همچنین قابلیت پخش سیدی، قدرت پخش فایلهای MP3 که کنسول سونی در حال حاضر از آن بیبهره است، قرار است باخت سال 2007 مایکروسافت در بازی فرمتها را جبران کند. شاید هم مایکروسافت به دنبال آن است که بخش مدیای زندگی شما را در یک دستگاه خلاصه کند، کاری که کنسول سونی نمیکند.
دوربین و کنترلرها:
کینکت 2.0 عاملی است که سوءتفاهمها در قیمت گذاری بین دو رقیب را دامن میزند. اینکه میگویند قیمت 500 دلاری کنسول مایکروسافت بیشتر از 400 دلاری است که سونی از کاربرانش در خواست میکند، تفکر غلطی است که در آن قیمت 100 دلاری کینکت نادیده گرفته میشود. در واقع و در صورت حذف کینکت، کنسول مایکروسافت نیز همان 400 دلار آب میخورد. حال اینکه چرا مایکروسافت تصمیم گرفته که خریداران را وادار به استفاده و خرید کینکت کند و فکری به حال گیمرهای با بودجه پایین را نکرده است، نگرشی است که باید برنامهریزیهای مدیران این شرکت را در رابطه با آن جویا شد.
اما این اقدام مایکروسافت چندان هم بیراه نیست. در واقع به این طریق، مایکروسافت تولیدکنندگان بازیهای رایانهای را وادار میکند که به میل آنها رفتار کنند و بازیهایی با پشتیبانی از سنسورهای کینکت تولید کنند. همچنین موضوعی که البته شاید ارزش صد دلار خرج کردن نداشته باشد، کنترل صوتی کنسول است. مثلا میتوانید به کنسول دستور خاموش و روشن یا اجرای بازی خاصی را بدهید. تنها کافی است آن را صدا بزنید تا فرمانتان را اجرا کند. حالا اینکه چقدر ویژگیهای کینکتی مایکروسافت که همه خریدارانش را وادار به خرج صد دلار بیشتر کرده است، چقدر ارزش دارد و میتواند مفید باشد، موضوعی است که باید بعدها درباره آن صحبت کنیم.
اما در طرف دیگر سونی سیاست میانهروی را توشه راه نسل هشتمیها کرده است. بدون اجبار بر خرید یک دوربین ردیاب و تشخیص دهنده حرکات مخصوص، هر گیمری میتواند تصمیم بگیرد که یک PS Move تهیه کند یا خیر. این حرکت سونی هم بیراه نیست. بدین طریق هیچ هزینهای بر دوش گیمرهایی که علاقه به این تکنولوژیها ندارند، اجبار نمیشود و همچنین هر گیمری میتواند در زمان مناسبتری اقدام به تهیه این تکنولوژی کند. اما از طرف دیگر ، انگیزه توسعه دهندگان و سازندگان را برای تولید بازیهایی با قابلیتهای این تکنولوژی که ممکن است کاربران محدودی داشته باشد، کاهش میدهد. از آنجا که به صورت استاندارد PS Move به همراه کنسول ارایه نمیشود، خبری هم از دستورات صوتی که به کمک میکروفون تعبیه شده در PS Moveصورت میپذیرد نیست. به هر ترتیب، سونی از طرفی شانه از قرار دادن آن امکاناتی که مایکروسافت با کینکت به گیمرها ارائه میکند خالی کرده ولی از طرف دیگر هزینههای اضافی را از دوش گیمرها برداشته است. قضاوت خوب و بدی سیاستهای هر یک از این دو هماورد نسل هشتمی، با شما!
استریم زنده و قابلیتهای اجتماعی در به اشتراک گذاری
اگر کنترلرهای صوتی و شبیهسازهای حرکتی از جمله قابلیتهایی باشد که سنگ بنای آن در نسلهای گذشته چیده شده باشد، قابلیت به اشتراکگذاری لحظهای ویژگی است که نسل هشتم آن را به گیمرها برای اولین بار ارائه میکند. این ویژگی در کنسول Xbox با یاری kinect و با فراخواندن دستور Xbox, broadcast آغاز میشود و بدین ترتیب ویدیو بازیهای شما را در شبکهای اختصاصی در سرویس Twich به اشتراک میگذارد.
کنسول PS3 نیز با کمک دکمه Share در دستههای خود، این قابلیت را به کاربرانش ارائه میدهد تا بتوانند ویدیو بازیهایتان را به سرعت در شبکه Twich یا Ustream به اشتراک بگذارد.
هر چند کنسول سونی، دست کاربرانش را برای به اشتراک گذاشتن ویدیوهایشان بازتر گذاشته است، اما مایکروسافت نیز برگ برندههای خود را در این زمینه در دست دارد. یکی از این برگ برندهها، Upload Studio است که در ایجاد پلتفرمی قابل توجه در اشتراک گذاری به مایکروسافت یاری میرساند. با کمک این قابلیت میتوانید، ویدیوهایی که از پنج دقیقه آخر بازیتان ظبط شده است را با لایههای پیش فرض برنامه همراه کنید. حتی میتوانید با کمک kinect فیلمی کوتاه و پنج دقیقهای به همراه صحبتهای دلخواهتان از گیم پلی بازی تهیه کنید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید. در طرف دیگر PS4 مدت زمان بیشتری را برای شما میخرد. شما میتوانید 15 دقیقه آخر بازیتان را ضبط کنید ولی این بار هنوز خبری از برنامه ویرایشگر یا امکان ذخیره صدا بر روی ویدیوها نشده است.
عناوین انحصاری:
هر چقدر هم از سرویسها و امکانات متنوعی که در کنسولهای نسل هشتمی اهمیت پیدا کرده است سخن بگوییم، باز هم نمیتوان از چیزی که بتوان واقعا با آن بازی کرد و به کمک آن لذت سرگرمی را چشید، غافل شد، چرا که بدین ترتیب، کنسولها به جز دستگاههای پخش مدیا نقش دیگری در خانههای ما نخواهند داشت. همچنین عناوین مولتی پلتفرم نیز نقش چندانی در انتخاب کنسولها ندارند و این عناوین انحصاری است که میتواند بازار رقابت را زیر و رو کند.
با نگاه به گذشته، سونی امیدواری بیشتری به ما در زمینه عناوین و بازیهای انحصاری میدهد. بعضی از عناوین انحصاری نسل هفتم در سونی را میتوان شاهکارهایی تکرار ناپذیر در تاریخ بازیهای ویدیویی دانست. اما این بدان معنا نیست که مایکروسافت از عناوین انحصاری محدود یا کمتری بهره میبرد. در حال حاضر و در شروع نسل هشتم، فعلا این مایکروسافت است که قلعه محکمتری را به کمک عناوین معروف و بزرگ انحصاریاش همچون Ryse، Titanfall، Dead Rising 4 و Forza motosport 5 بنا کرده است. در حالی که عناوین سونی در روز عرضه که در زیر پرچم انحصاری قرار گرفتند، Killzone: Shadow Fall و Knack بودند و در ادامه آنها قرار است که Driveclub و Infamous: Second Son در برافراشتن پرچم انحصاریهای سونی به یاری آنها بیایند.
سخت افزار
نتیجه گیری نهایی
در نهایت هر چقدر هم بخواهیم که امکانات متفاوت این دو رقیب را در زیر ذرهبین بررسی و نقد قرار دهیم، همچنان پرچم پیروزی به دست سربازان اصلی این جنگ برافراشته میشود، یعنی طرفداران! در واقع همیشه این طرفداران دو آتشه هستند که با حمایت از کنسول مورد علاقهشان، پیروزی را به شرکت تولید کننده هدیه میکنند.