شورایعالی انقلاب فرهنگی بهعنوان یک نهاد انقلابی، وظیفه تولیگری انقلاب فرهنگی را دارد که متاسفانه به جای «انقلاب فرهنگی» به «مدیریت فرهنگ» روی آورده است و نقش خود را عمدتا به تصویب برخی متون و نهایتا کمی پیگیری اداری مختصر کرده است. تحلیل شرایط، طراحی راهبردها و راهحلها و درنهایت پایش راهحلها نیازمند مطالعه، بررسی کارشناسی و پیگیری اجرایی است و طبعا باید در دبیرخانه شورا بهعنوان بدنه کارشناسی شورا پیگیری شود، اما متاسفانه شورایعالی انقلاب فرهنگی و دبیرخانه از این مسئولیت خطیر و طی کردن این مراحل تا الان سر باز زده و فقط خود را درقبال تصویب مصوبات مسئول میداند؛ حتی اگر این مصوبات هیچگاه عایدیای برای فرهنگ این مرزوبوم نداشته باشد.
اوضاع ناخوش کمیسیون دانشجویی شورا در سالهای اخیر
شورایعالی نقش مجلس قانونگذاری حوزه علم، فناوری و فرهنگ را برعهده گرفته، درحالی که وظیفه شوراست که تمامی امکانات ممکن ازجمله نهادهای قانونگذاری، رسانه، تشکلهای دانشجویی و... را برای پیگیری حل معضلات فرهنگی کشور به عرصه بیاورد و حتی به شبکهسازی بپردازد، اما نه شاهد ارتباط تعریفشدهای با تشکلهای دانشجویی بودهایم و نه ارتباطی با عموم جامعه دانشجویی. یکی از راههای ارتباطی کمیسیون دانشجویی شوراست که در سالهای اخیر تقریبا نیمهتعطیل بوده است. ارتباطی که میتوانست گرهگشا و کمککننده باشد و شورایی را که فعال و پرتحرک و پیشرو نیست به راهکارش که جوانگرایی است، نزدیک کند.
تبدیل شورایعالی انقلاب فرهنگی به نهاد سیاستگذار نیز به تحقق انقلاب فرهنگی کمکی نخواهد کرد. براین اساس حرکت در جهت ادغام نهاد متولی «انقلاب» در ساختار اجرایی کشور تغییر تدریجی ماموریت آن از «انقلاب» به «مدیریت و سیاستگذاری» را در پی خواهد داشت. حرکت چندساله شورایعالی انقلاب فرهنگی به سوی ادغام در نظام مرسوم اداری کشور نیز در عمل به معنای تبدیل ماموریت این شورایعالی از «انقلاب فرهنگی» به «مدیریت فرهنگی» یا حداکثر «سیاستگذاری فرهنگی» بوده است.
شفافیت در شورا حلال بسیاری از مشکلات خواهد بود
بررسی عملکرد شورا اهمیت این نکته را دوچندان میکند که عدمشفافیت در عملکردها و فرآیندها مانند مصوبات، صورتجلسات، حضور و غیاب اعضای حقیقی و حقوقی شورایعالی انقلاب فرهنگی و... نیز شورا را از مسیر اصلی خود که تولیگری انقلاب فرهنگی است، دور میسازد. اگر شورا و دبیرخانه شفاف شود، بسیاری از مشکلات آن حل خواهد شد. بهطور مثال با توجه به اینکه در دفتر تحکیم وحدت گروهی از دانشجویان بهطور ویژه سند اسلامی شدن دانشگاهها را مورد بررسی قرار داده و جلساتی را با مسئولان اسلامی شدن دانشگاه و مراکز آموزشی داشتند، از دبیرخانه خواستیم که پایش اجرای سند را به ما ارائه دهند، متاسفانه این اسناد به دلیل محرمانه بودن ارائه نشد، اگر این اقدام اتفاق میافتاد با توجه به ظرفیت بالایی که در دفتر تحکیم وحدت وجود داشت، میشد به بهترین شکل ممکن از دانشگاههای مختلف اجرایی شدن سند را مطالبه کرد.
از دیگر اشکالات حائز اهمیت، عدمهماهنگی کمیسیونها و شوراهای اقماری است. در مجموعه اسناد بالادستی شورا که بعضا توسط کمیسیونها و شوراهای اقماری تدوین میشود، در موارد متعدد نشانه روشنی از عدموجود مرز مشخص در حیطه پرداخت به موضوعات فرهنگی بین کمیسیونها و شوراهای اقماری دیده میشود که این عدمشفافیت در تقسیمبندی موضوعات منجر به آن شده که مسئولان کمیسیونها و شوراها مسئول مستقیم و کامل پیگیری هیچیک از موضوعات فرهنگی کشور نباشند و همکاری تعریفشدهای نیز نداشته باشند. توجه به این نکات کارآمدی شورا را میسر خواهدکرد.
* دبیر فرهنگی دفتر تحکیم وحدت