همچنین گوشی از نظر لغزنده بودن در دست امتیاز قبولی دریافت میکند و نسبت به نمونههای شیشهای عملکرد بهتری دارد؛ البته لکپذیری همچنان در این گوشیها محسوس است. اطلاعاتی در وبسایت سامسونگ مبنی بر استفادهی این شرکت از گوریلا گلس برای پوشش شیشهی جلویی منتشر نشده؛ طبق انتظار خبری از چراغ اعلان در جلوی گوشی نیست و سامسونگ تنها به قابلیت نمایشگر همیشه روشن (AOD) برای نمایش اعلان اکتفا کرده است. حاشیهای در طرفین و بالای نمایشگر مشاهده نمیشود اما بخش پایینی به مانند دیگر میانردهها برای قرارگیری تجهیزات نمایشگر حاشیهدار طراحی شده؛ ۸۵ درصد بخش جلویی دستگاه توسط نمایشگر پوشانده شده است. کیفیت اتصالات بخشهای مختلف و فریم پلاستیکی دستگاه مناسب ارزیابی میشود و محل کلیدهای پاور و تغییر حجم صدا نیز به خوبی انتخاب شده است.
اگر از کاربران قدیمی سری A هستید، مقاوم نبودن دستگاه دربرابر نفوذ آب برای شما یک عقبگرد محسوب میشود اما ما حذف این قابلیت را برای پایین نگاه داشتن قیمت کار چندان نادرستی نمیدانیم؛ تقریبا هیچیک از رقبا نیز گواهیهای IP را کسب نکردهاند. لبهی پایینی دستگاه میزبان خروجی اسپیکر مونو، درگاه USB نوع C و جک ۳.۵ میلیمتری صدا است. شایان ذکر است که گلکسی A50 در چهار رنگ مشکی، سفید، آبی و نارنجی روانهی بازار شده است و نسخهی مشکی در اختیار ما قرار گرفت.
نمایشگر و اسپیکر
گوشی سامسونگ گلکسی A50 از نمایشگری ۶.۴ اینچی با پنل سوپر امولد بهره میبرد؛ این پنل در کمتر گوشی زیر ۳۰۰ دلار در بازار یافت میشود و هنوز در گذر این سالها برگ برندهی گوشیهای سامسونگ نسبت به رقبا محسوب میشود. رزولوشن ۲۳۴۰ در ۱۰۸۰ پیکسل یا همان +FHD برای یک میانرده کافی به نظر میرسد و تصاویر نیز بهلطف تراکم ۴۰۳ پیکسل در هر اینچ شارپ به نظر میرسند. وجود تنظیمات مربوطبه حالات رنگ و پشتیبانی از فضاهای گستردهی رنگی در این گوشی را یک نکتهی مثبت میدانیم که در ادامه بیشتر به آن خواهیم پرداخت. در بحث زاویهی دید نیز گلکسی A50 نمرهی قبولی میگیرد و بازتاب نور از سطح نمایشگر نیز در حدی نیست که به تجربهی کاربر لطمه بزند.
گلکسی ای 50 در آزمایش سنجش روشنایی ما در هر دو الگوی ۱۰۰ درصدی سفید و ۵۰ درصدی سفید و مشکی با ثبت حداکثر روشنایی ۶۴۰ و ۸۲۰ نیت عملکرد بسیار خوبی دارد؛ این ارقام در حالت تنظیم خودکار نور نمایشگر به دست آمده است. در حالت دستی نیز روشناییها در دو حالت مذکور به ۵۴۷ و ۶۶۰ نیست میرسد که باز هم رقمی عالی محسوب میشود؛ اگر زمان زیادی را در فضای خارجی و زیر نور خورشید سپری میکنید، حتما برای خوانایی بیشتر، تنظیم خودکار روشنایی را فعال کنید. ذات پیکسلها در نمایشگرهای اولد دستیابی به مشکی کاملا عمیق را ممکن میکند؛ ازاینرو در عمل کنتراست نمایشگر A50 را بینهایت فرض میکنیم: تا دو رقم اعشار نوری از پیکسلها در زمان نمایش الگوی سیاه ساطع نمیشود. حداقل روشنایی نمایشگر نیز با محدود شدن به ۲.۳ نیت در بین بهترینهای بازار قرار میگیرد؛ گوشیهای هواوی بهترین عملکرد را در بحث حداقل روشنایی و فیلتر کردن نور آبی دارند. سامسونگ ۴ حالت کالیبرهی رنگ را در تنظیمات تعبیه کرده است:
- Adaptive Display: حالت پیشفرض و مناسب برای انواع محتوا
- AMOLED Cinema: متناسب با فضای DCI P3 و مناسب برای مشاهدهی محتوای ویدئویی
- AMOLED Photo: متناسب با فضای رنگی Adobe RGB و مناسب برای مشاهدهی عکس
- Basic: حالت پایه و متناسب با sRGB
تک اسپیکر A50 از نظر بلندی صدا کاملا رضایتبخش عمل میکند اما همچنان ضعف در تولید صداهای بم در آن مشهود است. دیستورشن یا اعوجاج در حد قابلقبولی میماند اما ناتوانی اسپیکر در باز تولید برخی فرکانسها مانع از تبدیل شدن A50 به یک گزینهی خوب در این بخش میشود. هدفونهای همراه گوشی به هیچوجه دوستداران موسیقی را راضی نخواهد کرد. ازاینرو توصیه میکنیم از هدفونهای بهتری استفاده کنید. در پایان این بخش لازم به ذکر است که دالبیاتموس (تنها در استفاده از هدفون) و UHQ upscaler تفاوت محسوسی در صدای خروجی ایجاد نمیکنند.
نرمافزار و رابطکاربری
خوشبختانه گلکسی A50 برخلاف نمایندگان سری M سامسونگ بهصورت پیشفرض با اندروید پای و رابط کاربری بهینهشدهی One UI روانهی بازار شده است؛ شباهتهای طراحی بین Samsung Experience و One UI بهراحتی قابل تشخیص است اما بسیاری از المانهای طراحی نیز با هدف استفادهی راحتتر از گوشی با یک دست به این نسخه اضافه شده است. آیکونها کمی نسبت به گذشته تغییر کردهاند و هنوز هم طیف وسیعی از پوستهها و آیکونها برای انتخاب در دسترس شما است. پیش از مشاهدهی ویدئوی بررسی رابط کاربری One UI باید اشاره کنیم که سامسونگ با این رابط کاربری پس از مدتها یکی قدم بزرگ در راستای اصلاح تجربهی کاربری برداشته است.
پنل اعلانها بهصورت تمام صفحهنمایش داده میشود و میتوان بهراحتی با یکبار سوایپ در صفحه هوم به آن دسترسی داشت. اپلیکیشنهای اخیر بهصورت افقی چیده شدهاند و امکان جابجایی بین آنها بهسادگی امکانپذیر است. نوشتهها، آیکونها و دیگر موارد بهنوعی جایگذاری شدهاند که بهراحتی دیده و انتخاب شوند اما شاید این مسئله در ابتدا کمی برای کاربر ناآشنا بهنظر برسد اما به مرور به این تغییرات عادت خواهید کرد. سیستم ناوبری مبتنی بر ژستهای حرکتی همان سیستم ناپختهی تجربهشده در گلکسی M30 و M20 است و هنوز برای تبدیل شدن به آنچه در آیفونها و حتی گوشیهای جدید وانپلاس تجربه کردیم، راه زیادی پیش روی دارد.
دوربین
انتظارات از دوربین گوشیهای میانرده با شیب کمتری نسبت به پرچمداران افزایش یافته است؛ به همین دلیل عموما به کسانی که عکاسی موبایل اولویت مهمی برای آنها محسوب میشود، خرید میانردههای ارزان توصیه نمیشود. گلکسی A50 از یک حسگر ۲۵ مگاپیکسلی IMX 576 با پیکسلهای ۰.۹ میکرومتری و یک لنز ۲۷ میلیمتری با f/1.7 برای ثبت عکسهای عادی استفاده میکند؛ این لنز فاقد لرزشگیر اپتیکال است. همانند دیگر ساختههای جدید سامسونگ شاهد استفاده از یک لنز فوقعریض ۱۳ میلیمتری با زاویهی دید ۱۲۰ درجه و فوکوس ثابت هستیم؛ حسگر ۸ مگاپیکسلی این دوربین عکسهایی با رزولوشن ۳۲۶۴ در ۲۴۴۸ ثبت میکند. دوربین سوم و ۵ مگاپیکسلی گلکسی A50 تنها برای ثبت عمق و کمک به ایجاد جلوه بوکه استفاده میشود و امکان عکاسی با آن وجود ندارد.
سامسونگ از یک حسگر ۲۵ مگاپیکسلی و لنزی ۲۵ میلیمتری با f/2.0 برای دوربین سلفی A50 بهره گرفته است؛ بهدلیل فوکوس ثابت بودن این دوربین، برای ثبت عکسهای باجزئیات حتما باید چهره فرد در فاصلهی مناسبی از دوربین قرار بگیرد. گلکسی A50 بهصورت پیشفرض عکسهایی با رزولوشن ۱۲ مگاپیکسل را توسط دوربینهای اصلی و سلفی دستگاه ثبت میکند؛ بنابراین در صورت نیاز به ثبت تصاویر ۲۵ مگاپیکسل باید از حالت 4:3H بهجای 4:3 استفاده کرد؛ در این صورت برخی قابلیتها از جمله عکاسی HDR برای کاربر غیرفعال میشود.
گلکسی A50 بهصورت پیشفرض قادر به فیلمبرداری با رزولوشن 4K نیست؛ بهدلیل پشتیبانی پردازنده و حسگر کاربر میتواند به کمک اپلیکیشنهای فیلمبرداری از چنین قابلیتی استفاده کند. سامسونگ همچنین قابلیت فیلمبرداری صحنهآهسته با نرخ ۴۸۰ فریمبرثانیه و رزولوشن 720p را برای کاربران فراهم کرده است. تغییر دوربینهای عادی و فوقعریض به کمک آیکونهای درخت در صفحهی اصلی نرمافزار دوربین قابل تغییر است؛ فیلمبرداری با دوربین اولتراوایدد نیز امکانپذیر است و در هر دو حالت لرزشگیر اپتیکال برای خنثی کردن لرزشها وارد عمل میشود.
سامسونگ فعالسازی HDR را به تنظیمات دوربین برده است و دسترسی به آن از صفحهی اصلی امکانپذیر نیست؛ اما جابجایی راحت بین حالتهای عکاسی و فیلمبرداری و چینش آیکونها در این بخش را یک نکته مثبت میدانیم. قابلیت «Scene Optimizer» بهصورت پیشفرض در حالت «Photo» فعال است اما در عمل تفاوت ملموسی در عکسهای گرفتهشده ایجاد نمیکند.
سختافزار و عملکرد
دیدن نام اکسینوس ۹۶۱۰ شاید شما را به یاد تراشههای پرچمدار سامسونگ بیاندازد؛ اما حقیقت این است که این تراشه یکی از اعضای خانواده سری ۷ اکسینوس محسوب میشود؛ این تراشهی میانرده برای نخستین بار در گلکسی A50 به کار گرفته و در ساخت آن فرایند ساخت ۱۰ نانومتری استفاده شده است. سامسونگ برای بهبود عملکرد این تراشه در پردازشهای شبکه عصبی موردنیاز برای تصاویر از واحد مختص به آن بهره گرفته است. در کاتالوگ معرفی این تراشه به تأثیر مثبت این تراشه در عکاسی و تشخیص هوشمند بارها اشاره شده است اما در عمل تفاوت محسوسی را شاهد نبودیم. کرهایها در اکسینوس ۹۶۱۰ واحد گرافیکی بهتری نسبت به تراشه ۷۹۰۴ استفادهشده در گلکسی M30 و M20 بهره گرفتهاند. در ادامه میتوانید مشخصات فنی کامل این تراشه را مشاهده کنید.
این تراشه از ۴ هستهی قدرتمند A73 با فرکانس ۲.۳ گیگاهرتز و ۴ هستهی کممصرف A53 با فرکانس ۱.۷ گیگاهرتز بهره میبرد. گلکسی A50 مورد بررسی زومیت مدل پایهی این محصول با ۴ گیگابایت رم و ۶۴ گیگابایت حافظهی ذخیرهسازی است؛ مدل دیگر این گوشی با ۶ گیگابایت رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظهی ذخیرهسازی روانهی بازار شده است. بهدلیل جایگاه اختصاصی برای حافظهی جانبی Micro SD نگرانی چندانی بابت کمبود حافظه وجود ندارد. باتوجهبه پشتیبانی تراشهی اکسینوس ۹۶۱۰ از رابط UFS 2.1، سامسونگ از چنین حافظهای در A50 بهره گرفته است.
در بنچمارکهای مربوطبه کاربریهای روزمره تقریبا عملکرد مشابهی بین اکسینوس ۹۶۱۰ و اسنپدراگون ۶۶۰ استفادهشده در ردمی نوت ۷ وجود دارد. در آزمونهای گرافیکی نیز عملکرد بسیار بهتر این تراشه نسبت به نمونهی استفادهشده در M30 یعنی ۷۹۰۴ به چشم میخورد؛ در قیاس با اسنپدراگون ۶۶۰ عملکرد گرافیکی بهطور فاحشی بهتر نبوده و میتوانیم این دو تراشه را در یک کلاس قرار دهیم. گلکسی A50 سامسونگ قطعا قویترین میانردهی بازار نیست و هنوز یک پله پایینتر از رقبای مجهز به اسنپدراگون ۷۱۰ و نمونههای جدید مجهز به ۷۳۰ قرار میگیرد اما کاربران عادی مشکلی از نظر اجرای بازیهای محبوب و البته نه چندان گرافیکمحور و انجام کارهای روزمره نخواهند داشت. Mali-G72 MP3 و پردازنده مرکزی هر دو قادر به اجرای بازیهای روز هستند اما در عناوینی مانند Asphalt 9: Legends و PUBG Mobile در تنظیمات گرافیکی بالا با افت فریم روبهرو خواهید شد؛ بازیهای اینچنینی را میتوان با تغییر تنظیمات روان و بدون افت فریم آزاردهنده تجربه کرد. اما با فاکتور گرفتن از عنوانهای اینچنینی تجربه بازیهای روز بدون مشکل چندانی با A50 امکانپذیر است.
باتری
با کاهش ۱۰۰۰ میلیآمپر ساعتی ظرفیت باتری نسبت به M30 و M20 شاید عدهای A50 را حتی در بین برادرانش از پیش بازنده بدانند اما تراشهی استفادهشده در این گوشی کممصرفتر از برادران ارزانترش است. باتری ۴۰۰۰ میلیآمپر ساعتی گلکسی ای ۵۰ نزدیک به ۲ ساعت زمان برای شارژ شدن توسط شارژر ۱۰ واتی موجود در جعبه نیاز دارد؛ البته این گوشی از شارژ سریع ۱۵ واتی نیز پشتیبانی میکند که شما میتوانید با خرید جداگانه از آن بهرهمند شوید.
جمعبندی
با کمی تامل بهسادگی میتوان به این اصل پی برد که «بهترین بودن» در دنیای گوشیهای هوشمند وابستگی شدیدی به نیاز شما دارد؛ به این معنی که عملا نمیتوان محصولی یافت که در تمام جوانب عالی و کمنقص باشد؛ ازاینرو بهتر است پیش از هر چیز نیازهای خود را مرور کنیم. گلکسی A50 با استفاده از تراشهی قویتر یکی از نقصهای بزرگ سری M را از میان برداشته و مهمتر از آن بهصورت پیشفرض با رابط کاربری جدید کرهایها یعنی One UI روانهی بازار شده است. در بحث طراحی نیز با تکرار ترند این روزها یعنی بریدگی قطرهای روبهرو هستیم و مولفهی طراحی خاصی جز حسگر زیر نمایشگر در طراحی وجود ندارد. حسگر اثر انگشت زیر نمایشگر A50 در سرعت و قابلیت اتکا بودن حتی نزدیک نمونههای خازنی مرسوم نمیشود؛ اگر از القاء حس متفاوت بودن آن گذر کنیم این حسگر شما را چندان راضی نخواهد کرد.
شارژدهی گلکسی ای ۵۰ شاید به اندازهی M50 عالی نباشد اما بدون شک یکی از بهترینهای بازار محسوب میشود؛ فقدان شارژر ۱۵ واتی در جعبهی دستگاه آزاردهنده است. نمایشگر این گوشی نیز همانچیزی است که از سوپر امولدهای سامسونگ انتظار دارید؛ روشنایی بالا، خوانایی زیر نور خورشید، مشکی عمیق و حالتهای رنگی متنوع ویژگیهای وسوسهکنندهی این نمایشگر هستند. دوربین را نمیتوان بهعنوان نقطهی مثبت گلکسی A50 به حساب آورد و واژهی متوسط برای توصیف آن کافی است؛ فقدان حالت شب و بدون استفاده ماندن دوربین واید در شب درکنار سلفیهای خوب و عکسهایی با گسترهی دینامیکی و رنگ مناسب موارد هستند که در بخش دوربین به آنها اشاره شد.