هر دوی این بزرگواران برای حلوفصل مسائل خصوصی و عمومی یا احیانا ابهاماتی که پیرامون عملکرد یکدیگر دارند، دسترسی راحتی به هم دارند و حتی برای این کار نیازی به جلسات رسمی نیست.
خبرنامه دانشجویان ایران: محمد رضایتی// چند روزی میشود که دو تن از مسئولان عالی کشور با خطاب قرار دادن یکدیگر، موارد اتهامی را علیه دیگری مطرح میکنند و عجیبتر اینکه این حملات نه در جلسات خصوصی بلکه در رسانهها رخ داده است. ماجرا از آنجایی آغاز شد که آیتالله محمد یزدی، عضو شورای نگهبان در دیداری با جمعی از اساتید، بیمحابا به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاخت و برمبنای اطلاعاتی که پیشتر از سوی دفتر آملیلاریجانی تکذیب شده بود با ادبیاتی بهدور از شأن مسئولان عالی کشور، زبان به نقد آیتالله آملیلاریجانی گشود. او موضوع دستگیری یکی از مسئولان سابق قوه قضائیه را به رئیس سابق قوه ربط داد و مواردی را پیرامون مدرسه علمیه وی مطرح کرد.
در ادامه این داستان عصر روز گذشته آیتالله آملیلاریجانی نیز نامه شدیداللحنی خطاب به آیتالله یزدی منتشر کرد تا بهزعم خود پاسخی به موارد مطرحشده از سوی وی داده باشد. اتفاق محیرالعقول این بود که این نامه در سایت مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر شد و واقعا چه تناسب پارادوکسیکالی در محل انتشار نامه (سایت تشخیص مصلحت نظام) و محتوای آن وجود دارد.
تعابیر تند و حملات تیز دو تن از اعضای شورای نگهبان نسبت به هم درحالیکه هر دو سابقه ریاست قوه قضائیه را دارند و احتمالا از شرایط ویژه کشور در کمکردن تعهدات برجامی خبر دارند، عجیب است. ایران در اوج فشارهای خصمانه آمریکا بدون دست زدن به اینکه بهانه حقوقی و سیاسی به آمریکا بدهد، پهپاد جاسوسی فوقپیشرفته این کشور را ساقط کرد. آمریکا در مقابل آن حتی نتوانست بهصراحت رجز بخواند. بعد از آن وقتی انگلیسیها در اقدامی تلافیجویانه کشتی حامل نفت ایران را دزدیدند، ایران با قدرت، کشتی آنها را طبق معاهدات حقوقی دریایی متوقف کرد و واسطههای التماسگونه انگلیسیها را هم بیپاسخ گذاشت. حالا این وسط درحالیکه قوه قضائیه در ادامه دادگاههای ویژه دوران آقای آملی با قدرتی بیشتر به جنگ با پروندههای بزرگ فساد اقتصادی رفته است، دو رئیس سابق دستگاه قضا سوژه خوبی را در اختیار رسانههای ضدانقلاب قرار دادهاند.
ما از جزئیات مواردی که در اظهارات آقای یزدی مطرح شده یا در نامه جناب آملی آمده خبری نداریم و قضاوتی هم نمیکنیم، اما بهخوبی میدانیم اگر بنا بود مشکلی که هرکدام از آقایان نگران آن هستند حل شود حالا با طرح رسانهای آن سختتر حل میشود. باز هم تاکید میکنیم فارغ از مواردی که در نامه آملیلاریجانی و اظهارات محمد یزدی بیان شده، به نظر میرسد تنها چیزی که احتمالا مدنظر رعایت آقایان نیست چشم نظارهگر افکارعمومی و شرایط کشور است که متعجبانه نظارهگر این کنشگری غیرمسئولانه هستند.
آیا این بزرگواران که اندوختهای از تجربه و سیاستورزی هستند نمیتوانستند این موضوعات را با سعهصدر صبورانه حلوفصل سازند؟ هر دوی این مسئولان در دو شورای عالی کشور (شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام) عضویت دارند که درباره صلاحیت مسئولان و مصلحت کشور تصمیم میگیرند. اکنون این سوال مطرح میشود که آیا در این تنش عجیب که سطح آن شاید در شورای مرکزی تشکلهای دانشجویی کوچک هم یافت نشود، صلاح نظام و کشور لحاظ شده است؟
هر دوی این بزرگواران برای حلوفصل مسائل خصوصی و عمومی یا احیانا ابهاماتی که پیرامون عملکرد یکدیگر دارند، دسترسی راحتی به هم دارند و حتی برای این کار نیازی به جلسات رسمی نیست.
دست آخر اینکه ما مخالف شفافسازی و پاسخ به ابهامات افکارعمومی نیستیم، برای همین فکر میکنیم اگر زودتر از آنکه رسانهای ضدانقلاب مورد اتهامی علیه روسای سابق قوه قضائیه مطرح کند و با آب و تاب فراوان به سیاهنمایی علیه کلیت نظام بپردازد، هرکدام از آقایان پیشقدم شفافسازی میشدند، اعتماد افکارعمومی بیشتر میشد.