به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اوایل مردادماه بود که داودی، نماینده مردم سراب در مجلس، خبر از تصویب دو فوریت طرح افزایش دو برابری ظرفیت پذیرش دانشجو در رشته پزشکی داد. اعلام این خبر، واکنشهای مثبت و منفی گستردهای را به همراه داشت و به سرعت به یکی از سوژههای داغ شبکههای مجازی و رسانهها تیدبل شد. جامعه پزشکی و وزارت بهداشت به عنوان مخالفان اصلی این طرح، از یک سو نبود زیرساختهای لازم را دلیل مخالفت خود اعلام کردند و از طرفی دیگر عده ای به کلی منکر کمبود پزشک در کشور شده و یا پا را فراتر گذاشته و مدعی شدند تعداد زیادی از پزشکان عمومی و متخصص بیکار هستند! این در حالیست که مسئولین وزارت بهداشت پیش از این با اذعان به کمبود جدی پزشک در کشور، منکر بیکاری پزشکان شده بودند.
ایرج حریرچی، معاون کل وزیر بهداشت با بیان اینکه بنابراین ما در کشور با کمبود پزشک مواجهیم، افزود: «علیرغم تربیت نیروهای پزشکی که داشتیم، تعدادی از این افراد به دلیل ملاحظاتی که در انتخاب دانشجو وجود داشته و بنابر شرایطی که داشتند، به خارج از کشور رفتهاند. بر این اساس به کمبود جدی پزشک دچار هستیم. بنابراین باید از شاخص ۱.۶ پزشک به ازای هر ۱۰۰۰ نفر به ۲.۵ پزشک در هر ۱۰۰۰ نفر برسیم.»
ابراهیم جلیلی، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی ابن سینا همدان نیز از کمبود پزشک در استان همدان خبر داد و گفت: «با وجود اجرای طرح تحول سلامت و پیگیریهای انجام شده که تأثیر بسزایی در رشد تعداد پزشکان بهویژه در استان داشته است، در حال حاضر در رشتههای فوق تخصصی نظیر غدد اطفال و بزرگسالان، جراحی قلب، الکتروفیزیولوژی قلب، نفرولوژی کودکان و بزرگسالان و همچنین رشتهها تخصصی نظیر رادیولوژی، بیهوشی، جراح عمومی، ارتوپدی و طب اورژانس کمبود پزشک در استان محسوس است. شاخص تعداد پزشک و دندانپزشک در استان حدود ۱ نفر به هزار نفر است؛ این در حالی است که این شاخص در کشور حدود ۱ و نیم و در برخی ا کشورها ۳ تا ۵ هم گزارش شده است.»
موافقان افزایش ظرفیتها اما معتقدند علیرغم نواقص موجود در طرح، افزایش ظرفیتها در رشته پزشکی به دلیل کمبود جدی پزشک در کشور، اجتناب ناپذیر است. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی (WHO) سرانه پزشک در ایران 11 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر است در صورتیکه این سرانه در کشورهای گروه بیست، بزرگتر از 20 و در کشورهای پیشرو در نظام سلامت از 30 بیشتر است. سرانه پزشک ایران در منطقه نیز از شرایط مناسبی برخوردار نیست بطوریکه از بین 25 کشور در جایگاه بیستم سرانه پزشک نسبت به جمعیت قرار گرفته است.
سرانه کل پزشک به ازای 1000 نفر جمعیت در کشورهای آسیای میانه و آسیای غربی
خوب است بدانید سرانه پزشک ایران از کشورهایی مثل فلسطین، سوریه جنگزده، قرقیزستان و تاجیکستان نیز کمتر است. آمارها نشان می دهند علیرغم کمبود جدی پزشک، ظرفیتها متناسب با آن رشد نداشتهاند بطوریکه تا سال 84 روند کاهشی به خود گرفته و در 5 سال اخیر نیز تقریبا ثابت مانده است. کارشناسان معتقدند انحصار و تعارض منافع پزشکان باعث این اتفاق شده است.
ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی مهمترین عامل در تعیین سرانه در دراز مدت است. تعیین ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی برخلاف سایر رشتهها که توسط وزارت علوم تعیین می شود؛ بر عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. با توجه به اینکه مسئولین وزارت بهداشت عمدتا پزشک هستند؛ تعیین ظرفیتها توسط پزشکان باعث نوعی تعارض منافع شده است. کارشناسان معتقدند پزشکان با کنترل ورودیها و پایین نگه داشتن تعداد پزشکان در کشور باعث ایجاد انحصار در نظام سلامت، کاهش کیفیت خدمات درمانی و افزایش خطاهای پزشکی، قیمت بالا، صف طولانی انتظار برای دریافت خدمات، رفتار نامناسب برخی پزشکان با بیماران، زیرمیزی و همچنین توزیع نامتوازن پزشک در کشور و بیعدالتی در دسترسی به خدمات شدهاند. سرانه پذیرش دانشجوی پزشکی در ایران 0.85 به ازای هر 10 هزار نفر است. جالب است بدانید این سرانه از کشورهایی مثل آلمان، انگلیس و استرالیا که سرانه پزشک بیشتری دارند نیز پایینتر است.
علیرغم ادعای مخالقین افزایش ظرفیتها مبنی بر نبود زیرساخت، بررسیها نشان میدهد؛ چنین مسئله ای صحت ندارد. علاوه بر وظیفه دولت طبق اصل 29 قانون اساسی مبنی بر تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی برای یکایک مردم و تأکید بند 3-2 و 13 سیاستهای کلی سلامت مبنی بر توسعه کمی و کیفی آموزش پزشکی متناسب با نیاز و ارتقای شاخصهای سلامتی برای دستیابی به جایگاه اول منطقه، وزارت بهداشت می تواند از محل ایجاد صندوق به دانشجویان کم بضاعت، وام تخصیص دهد و یا از ظرفیت سایر نهادها همچون نیروهای مسلح، کمیته امداد، ستاد اجرایی و آستان قدس رضوی استفاده کند. در صورتی ادامه روند موجود و عدم افزایش ظرفیتها به میزان کافی، رسیدن به سرانه مطلوب مطولب 30 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر، بیش از 30 سال به طول خواهد انجامید.