به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ فرآیند جهانی شدن طی سالهای اخیر باعث روابط بیشتر مراکز علمی و دانشگاهی شده است، فرآیندی که در آن مسئولان دانشگاهها و دانشجویان سعی دارند رتبه دانشگاه خود را نسبت به سایر مراکز علمی دیگر مقایسه کنند، اما این موضوع تنها دغدغه دانشگاهیان نبوده است. مراکز صنعتی که نیروهای متخصص خود را از مراکز دانشگاهی تامین میکنند، تمایل دارند بهترین نیروها را بهکار بگیرند و از طرفی دیگر مسئولان کشوری نیز از این رتبهها بهعنوان جایگاه علمی کشور و روند پیشرفت علمی استفاده میکنند. همین موضوع باعث شده در سالهای اخیر محققان مختلفی معیارهای متفاوتی را برای مقایسه دانشگاهها داشته باشند. اولین اقدام در جهت رتبهسنجی دانشگاهها را چین و با هدف بررسی روند علمی دانشگاههای خود انجام داد. بیشتر محققان معتقدند رتبهبندی جهانی دانشگاهها با گزارش رتبهبندی دانشگاه شانگهای جیاتانگ چین در سال 2003 شروع شد.
رتبهبندی آکادمیک دانشگاههای جهان
اولین گزارش از رتبهبندی دانشگاهها توسط دانشگاه شانگهای جیاتانگ چین و بهعنوان «رتبهبندی علمی دانشگاههای جهان» منتشر شد. هدف اولیه از این رتبهبندی که به تاکید رئیسجمهور وقت چین انجام شد، مقایسه دانشگاههای چین با جهان و ارائه راهکارهایی برای ارتقای جایگاه دانشگاههای این کشور در رتبهبندی جهانی بود. نتایج این گزارش همه خوانندگان بهویژه کشورهای اروپایی و آمریکایی را شگفتزده کرد؛ طبق این گزارش ۲۰ رتبه اول به دانشگاه اروپایی و آمریکایی اختصاص داشت و حتی تا رتبه ۱۰۰ هم همین روند ادامه داشت. این گزارش هر سال بهروز شده و منتشر میشود، رویکرد این روش بیشتر پژوهشی و دریافت جوایز بینالمللی است. انتشار رتبهبندی علمی دانشگاهها در آن سال به سرعت مورد توجه دانشگاهها، دولتها و رسانههای عمومی قرار گرفت و باعث تغییر نگاه به دانشگاهها و موسسات آموزشی شد، بهطوری که از آن پس رتبهبندی دانشگاهها در سطح جهان دارای اهمیت ویژه شد و پژوهشگران و موسسات متعددی به آن پرداخته و با عناوین و اهداف متفاوت فهرستی از رتبهبندی را منتشر کردند.
رتبهبندی جهانی آموزش عالی تایمز
در سال ۲۰۰۴ نشریه آموزش عالی تایمز انگلستان رتبهبندی دانشگاههای جهان را که درواقع پاسخی به رتبهبندی دانشگاه شانگهای بود- که سالانه فهرستی از رتبه دانشگاهها را منتشر میکند، انتشار داد. رویکرد این نظام از نظر شاخصها و اوزان با روش رتبهبندی علمی متفاوت است. رتبهبندی دانشگاههای مختلفی ازجمله رتبهبندی بینالمللی دانشگاههای کیو.اس یا رتبهبندی بینالمللی موسسههای سایمگو و... در سالهای اخیر انجام شده است که هرکدام براساس معیارهای جداگانه خود به بررسی دانشگاهها پرداختهاند.
مسابقاتی میان دانشگاهها
نظامهای ارزیابی در این سالها توانستهاند نمایی کلی از روند علمی در دانشگاههای مختلف ارائه دهند، روایت این نوع نظامها نهتنها برای دانشجویان بلکه منبعی برای سیاستگذاران شده است. از طرفی دیگر این ردهبندیها به راهنمایی برای دانشجویان برتر کشورها تبدیل شده است، اکنون دانشجویان مقصد خود را براساس همین رتبهبندیها تعیین میکنند و از طرفی دیگر دانشگاهها برای جذب دانشجویان برتر دست به رقابتی برای کسب امتیازهای اینگونه نظامهای ارزیابی زدهاند.
چالش های یک رقابت
هرچند در این سالها با توجه به نیاز دانشگاهها به نظامی برای ارزیابی موفقیت و عدمموفقیت در زمینه پیشبرد علم، نظامهای ارزیابی مختلف رونق پیدا کردهاند، اما در کنار این رونق محققان معتقدند هنوز این نظامهای ارزیابی نتوانستهاند معیارهای درستی را برای ردهبندی دانشگاهها مشخص کنند. نظامهای رتبهبندی دانشگاهها چنانکه صحیح، دقیق، مبتنیبر دادههای مستند و با روشی واضح صورت گیرد، برای موسسات آموزش عالی مزایای فراوانی خواهد داشت. رتبهبندی باعث نوعی رقابت منطقی بین دانشگاهها میشود و از سوی دیگر در درون دانشگاهها با مقایسه جایگاهشان نوعی انگیزه و تلاش برای کسب امتیاز و ارتقای جایگاه به وجود میآورد.
لذا این رتبهبندی عاملی برای تشویق و ترغیب دانشگاهها به فعالیت بیشتر و هدفمند و نوعی تبلیغ رایگان و موثر برای موسسات است.توجه هر یک از این سیستمها به این معیارها متفاوت است. در سال ۲۰۰۵، زیت و فیلیاتریو با بررسی شاخصهای رتبهبندی شانگهای، این رتبهبندی را زیر سوال بردند؛ آنها در پژوهش خود بیان کردند که شاخصهای این رتبهبندی مستقل از اندازه هستند، معمولا عملکرد علمی با اندازه در ارتباط است و وزن شاخصها بیشتر به اندازه دانشگاهها مرتبط است، همچنین در تعریف کادر علمی و کسب اطلاعات مقایسهای آنها در سطح بینالمللی مشکلاتی وجود دارد. علاوهبر آن برخی شاخصها همانند تعداد جوایز در بیشتر ارزیابیها بدون مقدار است و برخی دیگر، کل فرآیند رتبهبندی را هدایت میکنند که ضعف این رتبهبندی به حساب میآید. در سال ۲۰۰۵، کایلیو و همکارانش در پژوهشی بیان کردند که ۶۰ درصد معیارهای رتبهبندی علمی دانشگاه شانگهای از پایگاه داده مجله ساینتومتریکس استفاده شده که ضعف این نظام است.
همچنانکه در جدول شماره یک میبینید، نظامهای ردهبندی علمی خلاف آنچه که تصور میشود نگاهی به کیفیت مقالات علمی ارائه شده از جمله ویژگیهایی مانند اعتبار، جامعیت، رشد و افول دانشگاهها و سایر مفاهیم کیفی دانشگاهها ندارند، درواقع ایراد این نوع نظامبندیها توجه به کمیت بهجای کیفیت مقالات و امکانات دانشگاههاست.
منافع پنهان ردهبندی دانشگاهها
بهرغم تمام ویژگیهای ساختاری که در نظامهای ردهبندی دیده میشد، ردهبندی دانشگاهها نکات کمتر دیدهشدهای را برای کشورهای توسعهیافته به همراه داشت. بر این اساس «تایمز» در گزارشی با اشاره به نظامهای ردهبندی میگوید: «زمانی که دانشگاهها تمام ظرفیتهای خود را در بوته آزمایش میگذارند و تمام توانمندیهای خود را به رخ دنیا میکشند تا بهواسطه آن بتوانند جایگاه مناسبی را در رتبهبندی دانشگاهی دنیا به دست آورند، درواقع با آتش بازی میکنند و ناخواسته خود را در گردابی انداختهاند که در انتها ممکن است به ضررشان تمام شود.» اما این ردهبندیها چه مشکلاتی را برای دانشگاهها به وجود خواهد آورد؟ در نگاهی به مواردی که نظامهای رتبهبندی برای بررسی دانشگاهها از آمار آنها استفاده میکنند میتوان به مواردی مانند نسبت اساتید به دانشجویان، درصد دانشجویان خارجی، اعتبارات دانشگاه، درآمدهای تحقیقاتی و بازدهی تحقیقاتی اشاره کرد.
هرچند دانشگاههای مطرح دنیا در مقایسه با آمارهای ارائهشده چیزی برای پنهان کردن ندارند، اما در مورد کشورهای درحال توسعه که نیازمند رشد علمی هستند و در رقابتی نابرابر خواهان رسیدن به رتبههای پایینتر هستند، ارائه اینگونه آمارها بهخصوص آمارهایی ازقبیل درآمدهای تحقیقاتی و بازدهی تحقیقاتی میتواند مشکلاتی را برایشان به وجود آورد. شاید مشکلاتی ازجمله تحریم دانشگاههای داخلی ایران مانند دانشگاه شهید بهشتی و صنعتیشریف و علم و صنعت در ایران را که درحال کاهش رتبه در نظامهای ردهبندی بودهاند، بتوان جزء همین موارد برشمرد. درواقع از آنجایی که دانشگاههای کشورهای درحال توسعه به صورت داوطلبانه وارد اینگونه ردهبندیها میشوند، اطلاعات دستاولی را در اختیار سازمانهای ردهبندی و البته سیاستگذاران خارجی میدهند.
چنانکه گفته شد هدف اولیه اینگونه ردهبندیها نیز سیاسی بوده و اکنون کشورهای پیشرفته با داشتن اطلاعات کاملی که خود دانشگاهها در اختیار آنها قرار میدهند، به مقابله با اینگونه دانشگاهها رفته و سعی میکنند موانعی را برای پیشرفت علمی این دانشگاهها به وجود بیاورند. باید توجه داشت هرچند رتبهبندیهای دانشگاهها میتواند نمایی کلی به دانشگاهها بدهد، اما در عین حال این اطلاعات در اختیار دانشگاهها و سیاستگذاران رقیب نیز قرار میگیرد و همین موضوع میتواند هزینههایی را برای دانشگاههای کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران به همراه داشته باشد.
منبع: روزنامه فرهیختگان