اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد و الثنا لله رب العالمین
اومنوا به و استهدیه استضیع منه و استنصره و اسلمو علی افضل سفرائه حبیب اله العالمین ابالقاسم محمد(ص)
و علی اهل بیته الاطیبین الانجبین سیما خاتمهم بقیه الله
خداوند عالم انشالله لحظه لحظهی عمر همهی شما بزرگواران را مورد رضایت خاصهی ولینعمتمون، آقا بقیهاللهالاعظم، صاحب اصلی عزای محرم و صفر قرار دهد، به برکت صلواتی که ابتدای جلسه برای نورانیت بیشتر به قلب نازنین حضرت هدیه می فرمایید.
محرم فصل خودسازی و پاک شدن
بسم الله الرحمن الرحیم "یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ"
محرم فصل خودسازی است، هم گاه عاشق پیشگی و دلدادگی با سرور شهدا و خوبان عالم است، هم به برکت مطهِّر بودن ذکر و انس و عزای سیدالشهدا، فصل پاک شدن است. کسی که در عزای سیدالشهدا مغموم و مهموم شده، زلالِ زلال است، خوش به حال آن کسی که اشک از چشمانش جاری شدهاست.
محاسبه نفس مقدمه خودسازی
برای خودسازی محاسبهنفس ضروری است، خوب است این شبها روضهی اصحاب را که میخوانند، هرکس نزد خودش، آقایان، خانم ها، بزرگترها، جوانترها، با خود مرور کنند که من کجای سپاه حسین(ع) هستم. خیلی سوال مهمی است، من کجای سپاه حسین(ع) هستم؟
می¬شود به باطن کربلا نائل شد، میشود به حقیقت عاشورا و یاوری سیدالشهدا نائل شد.¬ مع الاسف، متاسفانه، از ان طرف هم میشود به صف اشقالاشقیا وارد شد، "من کجای سپاه حسینم" محاسبهالنفسی است که مقدمهی خودسازیهای عاشورایی است.
گمراهی بقیه را بهانه نکنید
میفرماید ای کسانی که ایمان آوردید "علیکم انفسکم لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ" گمراهی بقیه ضرری به شما نمیرساند، نگران اینکه زمانه بد شده و خیلی به شما فشار میآید و دشمنان هم بد رفتار میکنند نباشید، به خودتان بپردازید.
سلوک به صورت کاروانی
انسان یک هویت فردی دارد و یک هویت خانوادگی و یک هویت اجتماعی، این "علیکم انفسکم" بر خلاف ظاهرش، با استفاده از تفسیر المیزان مرحوم گرانقدر علامه طباطبایی، عرض میکنم که فقط ناظر به بعد فردی نیست، به این معنی نیست که هر کس فقط به فکر خود باشد و اعمال خود را بررسی بکند، این هم هست، انسان یک حرکت جمعی دارد، یک حرکتِ به تعبیر استاد ما کاروانی دارد، همه با هم داریم میریم، هم سرنوشتیم، لذا میفرماید"علیکم انفسکم" یعنی ای گروه مومنین به جمع و گروهتان بپردازید، نگران این که دیگرانی هستند که اهل ایمان نیستند، چه بسا اهل خباثتاند و ممکن هست به شما ضرر بزنند نباشید، جمع خود را بسازید.
ذات هویت جمعی و توجه به جمع برای حرکت در مسیر ایمانی
ای مردم قیام کرده ایران هوای همدیگر را داشته باشید، "علیکم انفسکم" این را هم میگوید، اصلا در ذات هویت جمعی مومنانه و به قول ما در خونش اینکه افراد هوای همدیگر را دارند و مراقب یکدیگرند وجود دارد، چرا که میخواهند با هم سلوک و سفر کنند. [تا به حال] کاروانی به سفر رفته اید؟ اردویی رفته اید؟ به همراه هم کوه یا مسافرتی رفته اید؟ توصیه میشود [اگر] سفر میروید [به صورت] جمعی بروید، به طور مثال اگر انشاءالله اربعین مشرف شوید. اگر میشود [به طور مثال اگر ۵ نفر هستید] ۵ نفرتان با هم یک کاروان شوید.
چند برابر شدن اثر عمل و تغییر سرونوشت یک قوم در گرو تصمیم جمع است
**اگر جمع مومنان تصمیمی گرفتند، گامی برداشتند، نظر رحمت خداوند عالم شامل حالشان میشود و چندین برابر برکت نصیب آنها میکند. {ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم} اصلا این قاعده است، سنت هستی ست. به اراده حق اینگونه قاعدهای در عالم جاری ست [که] خداوند برای یک قوم، یک ملت، سرنوشتی را رقم نمیزند مگر اینکه خودشان اراده کرده باشند و گامی در این مسیر برداشته باشند. قیام کرده باشند و استقامتی در آن مسیر ورزیده باشند.
انقلاب اسلامی ایران ایان مثالی از یک حرکت جمعی
]یک[ قوم چگونه حرکت میکند؟ به طور مثال همین مردم عزیز کشورمان چگونه حرکت کردند؟ [درست است که] رهبری الهی داشتند اما [خود] مردم دانه دانه مبلّغ مکتب و قیام و نهضت شدند. طلبه ها به تعبیر آقا مثل زنبورهای عسلی که شهد کلام امام رو نوشیدند و به همه روستاهای این مملکت دانه دانه رفتند تا آن عمق کلام حضرت امام (ره) را منتقل نمایند. معلمان مبلّغ اسلام ناب بودند، دانشجویان مبیّن اسلام ناب بودند.حلقه های واسط شکل گرفت [و] کسانی بودند که سعی کردند دست اطرافیان خود را بگیرند.
دست اعضای خانواده، دست فامیلشان، دست بچه های محلشان، دست هم کلاسیهایشان، دست هم دانشگاهیهایشان، دست همکارانشان را بگیرند. رهبران میانی بدون اینکه چنین اسمی روی آنها باشد عملا شکل گرفتند که هم حق و حقیقت و هم ظلم و ظلمت را نشانشان دادند و هم انگیزه ایجاد کردند برای بلند شدن و ایستادن.
مقایسه کسانی که زمینه ساز خیر جمعی میشوند با افرادی که به تنهایی کار خیر انجام میدهند
خوشا به حال کسی که،{...علیکم انفسکم...} را عرض میکنم، غیر از آنکه از خودش کار خیری برآمده است زمینه ساز خیر توسط دیگران نیز شدهاست. برخی ها یک کار خیر را خودشان [به تنهایی] انجام میدهند، مثلا به یک انسان نیازمند خیری میرسانند [در مقایل] برخی ها میروند خیریه ای احداث میکنند و کمک کردن از جانب شما جهت خیررساندنتان [به نیازمندان] را تسهیل میکنند. **آن فردی که زمینه ساز خیر رساندن بقیه [افراد] میشود سعه وجودی و بهره های معنوی و معرفتیش در این عالم بیش از فردی است که فقط خودش خیری به کسی میرساند چرا که دست باقی افراد را میگیرد و آنها را همراه میکند تا حرکت در مسیر خیر و خوبیها و نورانیت داشته باشند. **به طور مثال خوشا به حال پایهگذاران هیئت، یک روزی یک هیئت پایه گذاشته اند و ما [حالا] به اینجا میاییم و از آن بهره ای میگیریم.
مثالی از افرادی که زمینه ساز خیر دیگران میشوند
داریم که "مَن سَنَّ سُنَةَ حَسنَةَ فِی الاِسلام" اجر همه کسانی که بعدا اون سنت حسنه رو اجرا کرده و به آن عمل کردند را برایش می نویسند. [فردی را در نظر بگیرید که] در فامیل یک کار خوبی را پایه گذاری کرد [مثلا] یک رسمی بدی وجود داشت در عروسی، مهمانی یا هر چیز دیگر و او این رسم بد را برداشت. اگر قرار باشد در این کار که این فرد پایه گذاشته است خیری باشد و این یک سنت حسنه ای باشد، تا آخرین فردی که آن را اجرا میکند برای فرد اول خیر خواهند نوشت.
اگر کسی معلم خوبی شد یا [یک مدیر را در نظر بگیرید] مدیر خوبی شد و بچههای خوبی در آن مدرسه تربیت شدند، تا آخرین خیراتی که از متعلّمین آن مدرسه برمیآید برای آن فرد مدرسه خیر مینویسند. خوشا به حال معلمان خوشا به حال اساتید دانشگاه،اگر در مسیر خیر و نورانیت گام بردارند
برای حرکت جمعی به سمت نورانیت مراقبت لازم است
ای مونین حرکت دسته جمعی مومنان به سمت خیر و نورانیت و تعالی و رشد و قرب حضرت حق و عبودیت خداوند عالم، مراقبت میخواهد، پس حواستان به یکدیگر باشد، ای فرمان خداوند عالم است. محرم بهترین زمان است، میدانید چرا؟ چراکه [در این ایام] افراد رویشان نمیشود خودخواه باشند وقتی پای بزرگی های [امام] حسین، علیه آلاف التحیة و الثنا، که به میان میآید آدمها خودخواهیهایشان را بیرون در مجلس روضه سیدالشهدا میگذارند و میآیند داخل مجلس تا شکسته و شکسته دل بنشینند و برای حسین گریه کنند.
مومن باید صبور باشد
یادم میآید یازده دوازده سال همین هیئت محترم، مسجد دانشگاه صنعتی شریف یادم هست بحث آیه ی ۲۰۰ مبارکه ی سوره ی آل عمران را محضر عزیزانی که بودند ، حالا بعضی الان چهره¬شان در ذهنم هست عرض کردم"یا ایها الذین امنوا اصبرو و صابرو و رابطوا "، یک معنا؛ کمی صبور باشید .صبرالبته معنای تحمل بدبختی و بیچارگی در هر حالت و شرایطی را ندارد. **یک کتاب خوب مقام معظم رهبری دارند ؛هر کسی نخوانده یک توصیه بکنم. معرفی کتاب امشب هم باشد ؛به اسم گفتاری در باره ی صبر.** قبل از انقلاب زمانی که یک مسجدی داشته است آقا ؛ آنجا یک بحثی مطرح کردند. کتاب هنوز ارزنده است؛ حرف نو و تازه دارد. یک قرائت فعالِ مبارزاتی، عدالت محور و امیدوارانه از صبر ارائه میدهد؛ اصلا با آن تداعی اولیه ی کلمه ی صبر در ذهن ما قدری متفاوت است.** مومن، باید صبور باشی؛ این فرمانِ خداوند عالم است. راه فائز شدن؛ صبوری است.
چگونگی صبر در جامعه ی مومنین
"واتقوالله لعلکم تفلحون" را پشت سر ۱. اصبروا آورده اند ؛ ۲. صابروا **بیایید صبر هایتان را به هم پیوند بزنید؛ بیایید صبرهایتان را یکی کنید، کمک هم¬دیگر کنید، صبوری کنید. سختی و دشواری و گرفتاری و مشکل همیشه هست؛** آنی که در مسیر مقصود و مقصد و قله¬ای دارد محکم و مصمم پا فشاری می¬کند؛ قدم به قدم رو به جلو برمی¬دارد؛ این تنها یک اندازه¬ای توانش می¬رسد؛** تنها کوه رفتید؟ می¬دانم همه¬تان کوه نوردید؛ برای من روشن است. تنها که کوه می¬روی یک طور است با گروه که کوه می¬روی یک طور [دیگر] است. هوای هم¬دیگر را داشته باشید، کمک هم کنید در این راه؛ بیایید صبرهایتان را به هم پیوند بزنید. و بالاتر رابطوا؛ این ارتباطات مومنانه و مواصلات ایمانی فقط دیگر رابطه ی من و شما با هم نیست؛ رابطه ی ما در مسیر رابطه ی ولی خدا است. بیایید ارتقا دهید روابطتان را؛ استقامت و مقاومت و صبوریتان را در مسیر رضایت ولی خدا و اتصال قرب به ولایت الله باشد.** فرمود "ولایتنا ولایت الله". در جامعه ی ایمانی قاعده با بقیه ی مکان¬ها فرق می¬کند؛ پیر و جوان و کم¬سواد و باسواد فرقی ندارد؛ دست کم بین مومنین محبت جاری است. دست کم محبت جاری است؛ بیش از این است؛ اگر رابطه ایمانی هست، دست هم را میگیرند. نه [تنها] از زمین خوردن هم شاد و خوشحال نمی¬شوند؛ که هیچ؛ اصلا نمی¬گذارند کسی از بینشان زمین بخورد. مراقب هم¬دیگر هستند. همه ی این¬ها را هم حول رضایت ولی الله با هم¬دیگر رقم می¬زنند. خیلی جامعه ی خواستنی¬ای است جامعه ی مومنین. مومن اینطوری است دیگر؛ **" الخیر منه معمول" کسی از او نمی¬ترسد؛ همه می¬دانند از او خیر می¬رسد به ما. دست کم محبت بین مومنین جاری است.
رابطه ی مومنین در جامعه نسبت به هم
**مومنین یعنی چه کسانی؟ بفرمایید چند درصد جامعه ی ما مومنین¬اند؟ مومن مراتبی دارد دیگر، ایمان ذو مراتب و مشکک است ، دست کم یک نساوب و شاخص ایمان، محبت سید الشهدا است؛** این در روایات مذکور است؛ محکم هم هست روایتش. چند درصد مردم جامعه ی ما محبتی در دل به سید الشهدا دارند؟ کم اند؟ حتما اکثریت جامعه ی ما به این اعتبار؛ به این نساب مومن اند؛ حتما درجه های بالاتر ایمانی را همه ی ما باید تلاش کنیم که به آن¬ها برسیم. مدیریت جامعه هم همینطور است؛ فرمانده با پیاده¬های سپاهش حرکت میکند ؛ می گوید صبر می¬کنم تجربه ی تاریخی کسب می¬کنم؛ با هم قرار است برویم. همه با هم. اصلا رابطه ی جامعه ی مومنانه حرکت کاروانی است، ان کسی که جلو افتاده است." الیهم یفیل القالی و بهم یلحق التالی" آن کسی که جلو رفته است باید صبر کند بقیه به او برسند؛ آن کسی که جا مانده ، صبر میکنند، کمکش میکنند که خودش را برساند.
پس کسی که استعدادش بیشتر است چه؟
اینطوری ظلم نمی¬شود به ان کسی که استعدادش بیشتر است؟ سریع تر میتواند حرکت کند، انرژی بیشتری دارد، می¬تواند خودش، تکی، تنها زودتر برسد، به او ظلم نمی¬شود؟ نه رشد او، خیر او در کمک کردن به بقیه است. تعالی انسان از مسیر دستگیری ابناء بشر می گذرد. خداگونه می¬شود، بشر، انسان ، مومن ؛ وقتی میخواهد مثل خدا بشود اصلا باید خیرش به بقیه برسد؛ تا به مراتب بالاتر برسد. دعا کنید "اجر الناس علی یدی الخیر " خدایا به دستان من خیر جاری کن. نه من خودم بروم جلو موفق بشوم.اصلا موفقیت این است: دست چند نفر را گرفتی؟ چقدر گره از بقیه توانستی باز کنی؟
ثواب بیشتر برای حرکت جمعی
غیر از اینکه **برکتها و خیرهای حرکت دسته جمعی اصلا قابل مقایسه با حرکت فردی نیست. مثل ثواب نماز جماعت میماند با نماز فرادا. قابل مقایسهست؟ اصلا روایات عجیب و غریب است. دهان آدم باز میماند. که در همین مسجد دانشگاه شریف، روزانه نماز جماعتهایی برگزار میشود که جا نیست، بقیه نمازگزارها صبر میکنند، تا نماز دوم برگزار کنند. این چه ثوابی برایش مترتب است بر حسب روایات، عجیب و غریب است. بگو حالا یک گوشه نماز خودم را میخوانم، اشتباه نکنیم!
حرکت دسته جمعی، مواصلات ایمانی: تسهیل استقامت دربرابر امتحانات
حرکت دسته جمعی را جدی بگیریم و مراقب یکدیگر باشیم، چرا؟ چون سختیهایی که بر اُمم وارد میآید، دشواریها و شدائد و ابتلائات و امتحانات الهی، از سر گذراندنشان ساده نیست. ساده نیست... همه با هم باید قیام بکنیم و استقامت بکنیم. بدانید، کار به جایی میرسد که صدای انبیاء الهی هم درمیآید، ما که جای خود داریم. این "فاستقم کما امرت و من تاب معک" که پیامبر فرمود این " و من تاب معک" مرا پیر کرد، میرود به جایی میرسد که صدای پیامبر خدا درمیآید و میگوید "متی نصر الله" سخت است، امتحان سختیست. ولی وقتی مومنین همدل میشوند و مواصلات و ارتباطات ایمانی بینشان ایجاد میشود، یعنی یکدیگر را دوست دارند، به خاطر خدا، به خاطر سیدالشهدا.** مواصلات ایمانی چیز پیچیدهای نیست. همین! مراقب هماند، هوای یکدیگر را دارند. **آنوقت تسهیل میشود، خداوند عالم نصرت خاصش را، برکت خاصش را به جمعشان نازل میکند، حرکتشان قدرتمند میشود. ما یک جمعیتی هستیم، ما یک قومیم، ما یک ملتی، کشوری هستیم که قیام کردیم، جلوی زشتیها و تباهیها. الحمدلله گام اولمان هم خوب برداشتیم، موفق شدیم. جلوی اراده قلدرهای آدم ایستادیم، همه گفتند این دولت مستعجل است، اتفاقی نمیافتد. چهل سال به برکت خداوند عالم طول کشید. دستور چیست؟ برای قوم قیام کرده دستور چیست؟ دستور استقامت است. قیامتان را ادامه دهید. دستور " کماامرت، استقم" محکم باید بایستید، استقامت بورزید، انشاالله ما جز آن "و من تاب معک" رسول الله باشیم. بگوییم ما پای رسول خدا ایستادیم. نثار روح رسول الله یک صلواتی مرحمت بفرمایید.
آیاتی درباره استقامت هنگام امتحان
سوره بقره، آیه ۲۱۴؛ "مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ." نصرت خداوند عالم میرسد. آل عمران، آیه ۱۴۲؛ "أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ." فکر کردید قیام که کردید تمام شد؟ خداوند عالم امتحان سخت از شما نمیگیرد؟ مجاهد و صابر را معلوم نمیکند؟ چرا! امتحان باید گرفته شود که فرق حججی با من با همه مردم این کشور نشان داده شود.
"وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ" معلوم شود کی صابر است؟ کی مجاهد است؟ کی اهل استقامت است؟ این شبها من کجای سپاه حسین هستم را برای این مرور میکنیم، عدهای آمدند با سیدالشهدا، از یک جایی به بعد دیدند هوا پس است، بهانهای جور کردند که پایشان را پس بکشند. استقامت یعنی اینکه پایت را پس نکش، عقبنشینی نداریم. محکم گام بردار و حرکت رو به جلو کن. اصل ماجرا قیام است. این قیام یعنی کسی که نشسته بود_مجاهدین را خدا به قائدین فضیدت بخشیده_ فرد قیام کرده کسی است که از جا برخواسته. "قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ" انگار خدا همین یک نصیحت را کرده."أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا" بلند شوید.اگر شد دسته جمعی بروید، اگر نشد عیبی ندارد، تنهایی هم باید بروید. برای خدا قیام کنید. بگو ما الحمدلله قیام کردیم. در حیات جمعیمان الحمدلله رب العالمین با یکدیگر قیام کردیم. ما جوانتر میگوییم پدرانمان قیام کردند، بزرگترها میگویند ما قیام کردیم. این قوم قیام کرده.** اصل ماجرا قیام است. این قیام باید ادامه پیدا کند. خلاصه خلاصه استقامت این است، این قیام باید ادامه پیدا کند.
متنی از امام خمینی درباره قیام ودرباره آن
متنی از حضرت امام دیدم، حیفم آمد برایتان نخوانم، اولین سند مبارزاتی حضرت امام است، در فاصله بین آن دو ملعون منحوس پهلوی، امام هم تقریبا جوان است. این را نوشتند: "قیام لله است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد. تمام تخت و تاج آنها را به فنا داد او را نیز به میقات محبوب رسانید." هم مومنین نجات پیدا کردند هم خود موسی تقرب پیدا کرد. فکر نکنید کسی که به بقیه کمک میکند منت سرشان دارد. خودش رشد میکند. بگو این بچه درسش ضعیف بود، من وایسادم کمکش کردم. به یک حالتی از بالای عینک نگاه میکند گویی کار بزرگی کرده است. وظیفهات بوده است، رشد کردهای، خداوند عالم لطف کرده است و این توفیق را به تو داده است. مثل اینکه آقا به جهادیها فرمودند که بروید به کسانی که توفیق خدمت و جهاد برای کمک به بقیه ندارند، کمک کنید تا این توفیق را پیدا کنند. دستگیری از بقیه توفیق است. خود انسان رشد میکند. (؟) فنا فی الله است. سهو بقا بعد از فنا است. اولی مقام مدهوشی است و دومی مقام هوشیاری است که ما نمیدانیم در اصل چه هستند؟ اویی که به طرق آسمان اعلم بود، امیرالمومنین بود. بعدا انشاالله اگر مشرف شدید محضر و حوالی و پای درس ایشان، چون میگویند: "مومنین از خرمن معارف امیرالمومنین در بهشت بهره میگیرند." او امیرالمومنین بود و اینها مومنین هستند. انشاالله قسمت و رزق شماها، از او بپرسید که اینها چه هستند؟
قیام لله است که خاتم النبیین را بر تمام جاهلیت غلبه داد و آن ذات مقدس را به مقام قاب قوسین او ادنا رساند. تا نزدیکیهای خداوند عالم پیامبراعظم رفت. گفت دو سر حلقه هستی، قوس صعود و نزول را تو به هم پیوستی. سر سلسله هستی؛ پیامبر در آغوش حضرت حق جای گرفت. میدانید چرا؟ چون رحمه للعالمین بودند و بیشترین خیر را به همه رساندند. اصلا عبودیت خداوند عالم همش خیر و رحمت برای خلق است.
"هان، ای روحانیین اسلامی، ای علمای ربانی، ای دینداران خداخواه، ای خداخواهان حق پرست، ای حق پرستان شرافتمند،ای شرافتمندان وطن خواه، ای وطن خواهان با ناموس، موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را بپذیرید. یکتا موعظه پروردگار؛ برای خدا قیام کنید. محرم این است. چه کسی برای خدا قیام کرده است؟ حبیب برای خدا قیام کرد. مسلم برای خدا قیام کرد. اما خیلی ها بودند، گفت با علی در بدر بودن شرط نیست، ای برادر نهروان در پیش رو است. باید با مردم مسیر استقامت به سمت خیر و نور و برکت را برویم. پایه نگاه امام خوش بینی به مردم است. آقا میفرمایند سال 1341 در مسجد اعظم قم امام که نگاهش به مردم با همه فرق داشت، ایشان به مردم خیلی خوشبین بودند. میفرموند اگر به مردم فراخوان دهیم، صحرای قم پر جمعیتی میشود که لبیک میگویند. همه گفتند آقا هیچ کسی پشت سر شما نمیآید. این چندتا عالمی هم که ماندهاند را میکشند و همه چیز تمام میشود. اما امام میفرمودند: نه. مرحوم شهید مطهری امام را بعد از برگشت از سفر اروپا توصیف میکردند، میگفتند ایمانهایی در ایشان جمع بود؛ ایمان به خدا، ایمان به راه، ایمان به هدف، ایمان به امتش. **امام به امتش ایمان داشت و واقعا مردم سالاری دینی را باور کرد. گفتند مردم باید قیام کنند. به مردم فراخوان دادند که مردم برای خدا قیام کنید. مردم هم ایستادند و کوتاهی نکردند. قیام و نگهداری از آن برای امام خیلی مهم بود. به همین جهت ساختارهایی را در کشور ایجاد کرد. جهاد سازندگی، همه باهم جهاد سازندگی. همه با هم میرویم گرفتاریهای کشور را برطرف میکنیم. روستاها را آباد میکنیم و میسازیم. جهاد را ساختارمند کنیم. که بعدا زدیم از بین بردیم و خرابش کردیم. اصلا بسیج برای همین ساختارمندی قیام بوده است. سازمان تبلیغات هم برای همین بوده است. مردم همه مبلغ خوبیها بودهاند. روحانین معزز، اساتید دانشگاه، معلمین، دانشجوها همه مبلغ و مبین اسلام بودهاند. سعی میکردند مکتب امام را بهتر تشریح کنند. گفتند این خوب است که یک مقداری ساختارمند حمایت بشود. اما حالا اینها شبیه یک اداره شدهاند. اما باید همان نهاد انقلابی پشتیبان جهاد مردمی و قیام تبیین مردم باقی بماند. عرض بنده این بود، ما باهم میخواهیم مسیر را به سمت مقدمه سازی بهره مندی از ولایت عظمی برویم. باید استقامت بکنیم. هم خدا امتحان میگیرد و هم دشمن غدار که سر سلسله دشمنی او دست ابلیس است، بیکار ننشسته است.
لزوم تبیین
**برای انتخاب درست مسیر باید حق و حقیقت را برای یکدیگر روشن کنیم خوبی ها، زیبایی هاو فضایل باید تبین بشود. **
"تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى"[سوره مائده -٢] همگی باید برای خوبی ها و رسیدن به تقوا کمک کنیم. بر به معنای این است که ابتدا به یکدیگر بگوییم که خوبی ها چیست؟ در همین راستا امام خمینی به مردم پیام دادند و فرمودند که همهی مردم باید مبلغ باشند.
این تبلیغ در راستای چیست؟ شناخت خوبیها به مردم و تشویق یکدیگر به انجام خوبیها.
ویژگی اسلام ناب
ما طرفدار اسلام نابی هستیم که امام حسین بهخاطر آن شهید شدند.** طرفدار مظلوم است و به ظالم میتازد. اسلامی که به شدت عقلانی است در حالیکه به شدت معنوی، عاطفی و روحانی است. اسلامی که هم اسلام تفکر است، هم اسلام حیات باصفا و نورانی و طیبه . اسلام باعث آبادانی زندگی ها و نورانی شدن سبک زندگی و خانواده ها میشود. روابط انسانها را زیباتر میکند. باعث رسیدن روح انسان به درجات عالی میشود.
تبیین دین یک وظیفه شرعی
این **اسلام را باید برای یکدیگر بگوییم. این یک تکلیف شرعی است هر مومنی رسالت تبیینی و تبلیغی اسلام ناب را برعهده دارد.
اگر میخواهیم باهم استقامت کنیم باید حواسمان به یکدیگر باشد. باید آنچه از خوبیها و معارف اهلبیت میدانیم را به یکدیگر عرضه کنیم.** امروزه جنگ تبلیغ و روایت هاست. اگر جوانان مومن و دغدغه مند غافل بودند نمی توانستیم پهباد را نابود کنیم و باعث سرافکندگی ما بود. الحمدالله با نصرت خدا بعد از نابودی پهباد و توقیف نفتکش دید و نگاه مردم نسبت به ایران تغییر کردهاست. ما سربلندیم. باید از پیشرفتهایی که حاصل شده است به خوبی روایت کنیم. امام خامنهای میفرمایند:( ریشه ای ترین جهاد، امید است). باید مجاهد باشیم.
باید آگاه باشیم
امیرالمومنین میفرمایند: مانند کفتار نیستم که در خواب فریب روم و در دام او بیفتم و صید دشمن گردم. ]خطبه ۶نهج البلاغه[
دشمن در حال کار کردن است. باید آگاه باشیم. به فضل خداوند باید به این عهد و قیامی که کردیم استوار باشیم.
تبیین، عاملی برای ایجاد مقاومت
**باید حقیقت اسلام را گفت و اگر نیاز هم بود برای این راه هزینه هم میدهیم. برای ایجاد مقاومت باید تبیین کنیم. نباید دلخوشی الکی به یکدیگر بدهیم بلکه باید دلگرمی براساس مستندها به هم بدهیم. اسلام دین مستدل و منطقی است.**
در زمانیکه معجزاتی نظیر عصای حضرت موسی و نفس مسیحایی برا مردم معجزه حساب نمیشود بیان مصطفوی است که راهگشا خواهد بود. که استدلال بیان شود. حرف حساب گفته شود حرفی که علاوه بر درست بودن باید سنجیده، نسبت به زبان مخاطب و خوب گفته شود.
این وظیفه ماست که هریک از ما باید یک گستره تبلیغ و تبیین داشته باشیم. ما این مسولیت را جدی نگرفتیم.
اساس برنامه راهبردی اسلام تبیین است
**رهبر فرمودند: اساس برنامه راهبردی اسلام تبیین است. یعنی به گونهای بیان شود که مخاطب شما بگوید که متوجه شدم. این بیان فقط نباید با زبان بیان شود. بلکه گاهی میتوان با عمل و رفتار خود (لبخند) این مطلب را گفت. **
لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ ]سوره نحل-۴۴[
ذکر(قرآن) آمده برای ما انسانها. که پیامبر(ص) مأمور میشوند به تبیین برای ما انسانها. که بعد از ایشان این مسؤلیت به ائمه واگذار میشود.
نمونه ای از تبیین دین اسلام
امیرالمؤمنین در جنگ جمل قبل از اینکه از مدینه به سمت کوفه راهی بشوند و به کوفه برسند چند گروه تبلیغی چابک سوار قبل از خود به سمت کوفه فرستادند و خود حضرت با فاصله زمانی بیشتری وارد کوفه شدند. یکی از این گروه های تبلیغاتی امام حسن و ابن عباس بودند. گروه دیگر مالک اشتر و عمار بودند.
که امام حسن مجتبی (ع) در یک نوبت تبلیغی ۸۰۰۰ نفر سپاهیان پا رکاب امیرالمومنین جمع کرد. عمار به قول ما کولاک کرد . حق و حقیقت را با خاطرات تاریخی،با دست یافتههای حکومت علوی با هر چه ، با آیات کتاب خدا، با زبان مردم حق و حقیقت را روشن میکرد . چون سالم بود ، زلال بود حرفش هم موثر میفتاد. آتوی اخلاقی و شخصیتی دست مردم نداشت. مردم قبلولش داشتند ، دوستش داشتند.
لزوم تواضع برای تبیین]
این چند جمله را مرور کنیم.
**اساس تبیین است، برنامه اصلی تبیین است ،** اصلا تبیین است. چگونه تبیین کنیم؟ عیسی نبی (علی نبینا و آله و علیه السلام) گفت: " لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللَّهِ " کی میخواهد نصرت خدا کند؟ " قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ " حواریون گفتند ما انصار الله هستیم.
میخواهم روایت از نحوه تبیین بخوانم. همه میخواهیم با هم تبیین کنیم . کمک هم کنیم بهتر بتوانیم استقامت کنیم. این روایت عجیب کافی شریف جلد ۱ را ببینیم: "یا معشر الحواریون لی الیکم حاجة " شنیدید. پیامبر خدا از ما چه تقاضایی داری؟ گفت هر چه میگویم بگویید باشد ، گفتند باشد. تشت آبی آورد " فقام فقسل اقدامهم " شروع کرد به شستن پای آنها . پای حواریون را شست . آنها هم شرمنده بودند. دستور هم بود ، فرمایش پیامبر خدا بود. بعد گفتند آقا چرا این کار را میکنید؟ اقا فرمودند :" انّما تواضعة هکذا کی ما تتواضعوا بعدی فی الناس کتواضعی لکم " یک آموزشی هم باید بهتان میدادم . شاید برای خود جناب عیسی هم این اوج و تعالی داشته باشد. آن جهت معنویش را کار ندارم . میگوید من میخواستم یادتان دهم اینگونه که من پای شما را شستم، دین را برای شما تبیین میکنم باید تواضع اینگونه به مردم کنید.
تببین معارف توسط *همه مردم* با خدمت به مرد
مبلغ باید خود را خادم مردم بداند .منتها مبلغ تنها کسی که عمامه سرش است، نیست. سر رشته تبلیغ دست علما، قبول. استاد دانشگاه مبلغ است، معلم مبلغ است ، اوستا کار مبلغ است ، راننده تاکسی مبلغ است. باید مبلغ خوبیها باشد. هر چه زشت است را باید بگویی زشت است منتها به زبان مخاطب باید گفت ، با رفتار باید گفت . آنقدر متواضعانه که به جان و دل بنشیند که من خادم شما هستم. هیئت داریم الحمد لله رب العالمین هیئتمان خیریه هم دارد الحمد لله رب العالمین. تشکلهای دانشجویی زیاد داریم ، گروههای دانشجویی زیاد داریم ، جهادی داریم الحمد لله رب العالمین. به مردم خیر برسانیم تا بتوانیم کلام حق را تبیین کنیم . حرف نو و جدید و پیش رونده انقلاب را تبیین کنیم گرههای مردم باز شود، زندگیهایشان آباد شود، بتوانیم جلو طلاقها را بگیریم ، جلو فساد را بگیریم، فساد مالی ، فساد اقتصادی هر چه . عمران و آبادانی زندگی مردم بیشتر شود ، خدمت معنوی و روحی، وضعیت درسی بچهها بیشتر شود. به خدا تعالی معنوی و روحی همهمان تضمین شده است. مصداق استقامتمان آنجا محقق است. اقتصاد مقاومتی به تبیین اقتصاد مقاومتی منوط است. باید قبول کنیم همه. مسئول و مردم. متاسفانه اینها از هم جدا هستند. فرمایش آقاست، فرمایش امام است، فرمایش مکتب است ، رو زمین مانده . همه باید برای هم معارف الهی را تبیین کنیم ، مکتب امام را ، گام دوم را ، هر چه که لازم است تا بهتر بتوانیم بایستیم. پشت هم بایستیم ، با هم بایستیم، پشت رهبرمان بایستیم. ما میخواهیم به آقا قول دهیم بگوییم آقا ما شما را به عنوان نیابت امام عصر(عج) پذیرفتیم. بهت قول میدهیم این دغدغهی شما که بارها گفتی بر زمین مانده را محقق میکنیم ، ما معارف اسلام ناب را تبیین میکنیم. همهمان ، همه بچه هیئتیها، همه متدینین ، همه مومنین نمیگذارند حرف رهبرشان زمین بماند. واقعا حقیقت اگر برملا شود امیدوار کننده است. ما داریم پیشرفت میکنیم. یک گام برداشتیم اشکالات زیادی هم داریم. با همدیگر تلاش میکنیم اشکالاتمان را برطرف کنیم. همه با هم مبلغ خوبیهاییم از همه خوبیها بالاتر خوبی سید الشهدا است ، همه با هم مروج کربلا هستیم خوش به حال آن کسی که مجلس روضه برپا میکند ، خوش به حال آنکس که در مجلس روضه خدمت میکند. اصلا ما میگوییم خدمت، کار اجتماعی برای تبلیغ و تبیین است. اصل این را از امام حسن مجتبی(ع) یاد گرفتهایم. خوش به حالتان امشب سر سفره کریم نشستید. کرامتش زبانزد بود. "الفضل ما شهد به الاعداء". مروان از سخاوت امام حسن مجتبی تعریف کرده است، از سخاوت امام سجاد(ع) تعریف کردهاست . این خاندان ، خاندان کرم است. از مردم گره باز میکنی ، انشاءالله زمینه پذیرش حقیقت بیشتر فراهم میشود.
9 x 1 = 9
9 x 2 =18 - 1+8 = جمع اعداد 9
9 x 3 = 27 - 2 + 7 = جمع اعداد 9
9 x 4189 = 3+7+7+0+1 = جمع اعداد 9
9 x 648 = 5+8+3+2 = جمع اعداد 9
عدد ۹* , فرزند نهم وعده گشته مولود نیکنام (عج)* زمین سیاره سوم , ۳ + ۹ = ۱۲
...