خبرنامه دانشجویان ایران: ابوالفضل محرمی// عقلانیت مهمترین ابزار کار در نظام اسلامی است همانطور که معنویت روح کار و عدالت جهت دهنده و ارزشگذار کارهاست.
دین مبین اسلام جایگاه ویژه ای برای عقل قائل است تا جایی که میفرماید: کُلَّما حَکَمَ بهِ العَقْل حَکَمَ بِهِ الشّرْع و کُلَّما حَکَمَ بهِ الشّرْع حَکَمَ بهِ العَقْل
آن عقلانیتی که با پسوند انقلابی در ادبیات نظام اسلامی مطرح میشود با عقلانیت غربی متفاوت است.
عقلانیت انقلابی مبتنی بر واقعیت و حکمت و خرد ورزی است. عقلانیت یعنی کار سنجیده و به کار گرفتن خرد و تدبیر و فکر و محاسبات؛ همچنین توجه به ظرفیت و کار کارشناسی، مطالعهی درست و ملاحظهی جوانب و آثار و تبعات یک اقدام (و حتّی گاهی ملاحظهی تبعات یک اظهارنظر)
اگر از عقلانیت انقلابی حرف به میان می آوریم میخواهیم نحوهی بکارگیری عقل را در فرآیند پیشرفت و جامعه سازی و تمدن سازی مطرح کنیم. نه اینکه این لفظ را برای خود مصادره کرده تا بتوانیم به راحتی به دیگری برچسب بزنیم. یا اینکه بار معنایی روشنفکری و منور الفکری را برنتابیم و این مسئله را با این لفظ و کلام حل و فصل کنیم.
مصداق بارز یک عاقل انقلابی رهبری معظم است که فضا را از رادیکالیزه شدن دور میکند و البته این عقلانیت در مقابل دو طیف قرار میگیرد و به قول یکی از دوستان اگرچه این دوطیف در دوقطب مخالف هم هستند اما در نتیجه کار یکسانی میکنند یعنی "رادیکالیزه کردن فضا" و از بین بردن "عقلانیت" در جامعه.
عقلانیت انقلابی یعنی بتوانی تشخیص دهی چه حرفی را کجا بزنی و چه کاری را در چه موقعیتی انجام دهی.
عقلانیت انقلابی یعنی منظومه فکری امام جامعه را بشناسی و طبق آن برنامه فردی و اجتماعی ات را پیگیری کنی.
عقلانیت انقلابی یعنی زبانِ کنشگری ات را مطابق با منظومه فکری رهبری و امام جامعه پی ریزی کنی نه صرفا مقلد برخی اساتید محترم باشی.
محقق بودن را به مقلد بودن ترجیح دهی.
بعضا دوستان انقلابی در کنش ها و واکنش های خودشان مبتنی بر دیدگاه عقلانیت با طرح مباحثی شاذ میخواهند در جامعه و در بین بدنه ای که به قول خودشان ما با آنها بیگانه ایم جایگاهی پیدا کنند و حرفشان خریدار داشته باشد!
مصادیق متعدد دارد و نمیخواهم درگیر مصداق شوم.
این دوستان گاهی ناقد مسئله ای میشوند که خود عامل آن هستند.
از دعوای دو آیت الله رگ گردن کلفت میکنند و آسمان ریسمان میبافند اما بعد خودشان با اظهار نظر و نامه نگاری و یادداشت های شاذ مسائلی که برای جبهه انقلاب حیاتی است و جای مانور دارد را به محاق میبرند.
در چند روز اخیر چقدر روی ما ترکناک یابن الحسین و حضور مقتدی صدر در بیت رهبری و سخنان اشخاص تاثیر گذار در جبهه مقاومت تمرکز شد؟
آیا در این برهه باید دختر آبی دنیا را زیر و رو کند؟
مدعیان عقلانیت!
در کنار بیانیه ها و نامه نگاری ها و اظهاراتتان در این چند روز و پریدن به یکدیگر چقدر به گفتمان مقاومت کمک کردید؟
متأسفانه در طیف خودتان چند دسته شده اید و اعوان و انصار جمع کرده اید.
با رادیکالیزه کردن فضا بر حرف خود پافشاری میکنید. جواب هم را میدهید و بعضا گودرز را به شقایق ربط میدهید.
اساتید اگر دلتان برای خاله بازی های دوران کودکی تنگ شده عموم حوصله تماشای آن را ندارد!
یا دم از عقلانیت نزنید یا اینکه برای یک بار هم که شده متوجه شوید هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.